سایه سنگین مالها بر سر خردهفروشان
بازار لوازمخانگی ایران در سالهای اخیر به یکی از بخشهای کلیدی و روبهرشد اقتصاد کشور تبدیل شده است. طبق آمارهای بینالمللی و داخلی، این صنعت اکنون درآمدی بالغ بر ۱۴.۶میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ دارد و با نرخ رشد سالانه حدود ۶.۸۸ درصد در حال گسترش است. این بازار که شامل لوازمخانگی بزرگ، کوچک و هوشمند است، نهتنها بهدلیل رشد تقاضای داخلی، بلکه بهدلیل حرکت در مسیر توسعه صادرات و خودکفایی تولید، موردتوجه قرار گرفته است. از سوی دیگر، ساختار فعلی بازار نشان میدهد که مالهای بزرگ نهتنها درگاه اصلی توزیع نقدینگی در صنعت لوازمخانگی هستند، بلکه بهنوعی بازیگر تعیینکننده در الگوی مصرف، قیمتگذاری و حتی موفقیت یا شکست برندهای نوظهور شدهاند. در این گزارش صمت به گردش نقدینگی در این بازار پرطرفدار پرداختهایم.

بازار لوازمخانگی در یک نگاه
بخش لوازمخانگی بزرگ شامل اقلامی نظیر یخچال، فریزر، ماشینلباسشویی و اجاق گاز، بیشترین سهم را در بازار دارد و درآمدی حدود ۹.۱۶ میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است. در مقابل، لوازمخانگی کوچک مانند چایساز، جاروبرقی و غذاساز نیز با درآمدی بالغ بر ۵.۴۴ میلیارد دلار در همین سال، سهم قابلتوجهی در سبد خرید خانوارهای ایرانی دارند. تحلیلها نشان میدهد رشد بازار لوازمخانگی کوچک حتی از بخش بزرگ نیز سریعتر بوده و نرخ رشد آن تا ۶.۹۹ درصد پیشبینی شده است.
یکی از بخشهای مهم و در حال گسترش بازار، لوازمآشپزخانه است. طبق گزارش شرکت تحقیقاتی IMARC، بازار لوازمآشپزخانه در ایران در سال ۲۰۲۴ ارزشی برابر با ۹۷۱میلیون دلار داشته و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۳ به ۱.۵۶میلیارد دلار برسد. این آمارها نشاندهنده فرصتهای قابلتوجه سرمایهگذاری در این حوزه هستند.
در کنار رشد بازار، تولید داخلی نیز سهم قابلتوجهی از تامین نیاز کشور را برعهده دارد. بنا بر برآوردهای رسمی، ۶ تا ۶.۵ میلیارد دلار از گردش مالی بازار به محصولات تولید داخل اختصاص دارد. اما در کنار این دستاوردها، معضلی به نام قاچاق لوازمخانگی همچنان گریبانگیر تولیدکنندگان است. برآورد میشود حدود ۲.۵میلیارد دلار از گردش مالی بازار لوازمخانگی به کالای قاچاق اختصاص داشته باشد؛ موضوعی که رقابت را برای تولیدکنندگان رسمی دشوار و تضعیفکننده کرده است.
از سوی دیگر، صنعت لوازمخانگی ایران در مسیر توسعه صادرات نیز قدمهای مثبتی برداشته است. در سال گذشته، صادرات لوازمخانگی با رشد ۱۲درصدی به ۴۴۰ میلیون دلار رسید. در میان کالاهای صادرشده، یخچال و فریزر با ۶۴درصد بیشترین سهم را داشتند، در حالی که سیستمهای سرمایش و گرمایش ۱۶درصد و لوازم کوچک ۷ درصد را به خود اختصاص دادند. همچنین، با راهاندازی ۲۷ خط تولید جدید شامل مایکروویو، ماشینظرفشویی، ماشینلباسشویی و تلویزیون، ظرفیت صنعتی کشور در این حوزه گسترش چشمگیری یافته است.
ممنوعیت واردات بدون حمایت صادرات، بازار را اشباع و تولیدکنندگان را بدهکار کرد
اکبر پازوکی، رئیس اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی تهران بااشاره به مشکلات ایجادشده در بازار این صنعت پس از ممنوعیت واردات به صمت گفت: پس از سال ۱۳۹۷ و ابلاغ وزارت صمت مبنی بر افزایش سالانه ۵ درصدی تولید بهدلیل ممنوعیت واردات، تولیدکنندگان براساس بازاری کاذب اقدام به افزایش تولید کردند. این در حالی است که اشباع بازار داخلی و نبود برنامهریزی برای صادرات، باعث شد هزینههای تولید کاهش نیابد و امکان ارزآوری فراهم نشود. دولت در این مدت، هیچ حمایتی برای صادرات کالاهای لوازمخانگی ارائه نکرد. در حالی که کشورهایی مانند ترکیه و کرهجنوبی، توانستند با برندهای محدود و استراتژی منسجم، بازارهای آسیایی را تصاحب کنند، ما که پیشتر از آنها صنعت لوازمخانگی داشتیم، همچنان درجا میزنیم.
نبود برنامه صادرات و فشار هزینهها
پازوکی با بیان اینکه افزایش تولید بدون بازار هدف، فشار مالی سنگینی بر تولیدکنندگان وارد کرده است، گفت: وقتی تولیدکننده برای افزایش تولید ناچار به جذب نیروی کار میشود، ماهانه میلیاردها تومان هزینه حقوق و مزایا پرداخت میکند. در این شرایط، بانکها و دولت بهجای حمایت واقعی، نقدینگی را از چرخه تولید خارج و بهسمت توزیع هدایت کردهاند. اکنون بیش از هزار و 150 واحد تولیدکننده لوازمخانگی در کشور فعال هستند؛ عددی که در هیچ جای دنیا با این شکل و بدون برنامهریزی وجود ندارد. نبود سیاست مشخص در وزارت صنعت، معدن و تجارت باعث شده، بازار بیش از پیش بهسمت رکود برود، در حالی که قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته است.
نقد سیاستهای بانکی و مقایسه با تجربه چین
رئیس اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی تهران بااشاره به تجربه چین گفت: زمانی که روابط اقتصادی چین و امریکا دچار بحران شد و تعرفه ۲۵درصدی اعمال گردید، دولت چین پشت تولیدکنندگان خود ایستاد و فروش اعتباری را با ضمانت دولتی برای صادرات در دستور کار قرار داد. اما در ایران، حمایتها بهجای تمرکز بر تامین اعتبار خرید مواد اولیه، صرف فروش داخلی شده است.
قوانین دستوپاگیر و فشار بر فروشندگان کالای ایرانی
وی اظهارکرد: قوانینی که در حال حاضر در بازار وضع میشود، خلاف منافع فروشندگان سالم و حامی کالای ایرانی است. امروز فعالان بازار بهجای تشویق، بهدلیل ثبت نشدن اطلاعات در سامانههای مختلف با جرایم میلیاردی روبهرو میشوند. این در حالی است که رصد واقعی باید در مبادی تولید مانند شهرکهای صنعتی انجام گیرد، نه بازار خردهفروشی.
رکود ادامه دارد
پازوکی در پایان با بیان اینکه رکود بازار ادامه خواهد داشت، مگر با تغییر در شیوه توزیع، خاطرنشان کرد: با برخی کارخانهها برای رساندن مستقیم کالا به خانه مشتری از طریق شبکههای توزیع هماهنگ شده است، اما کارخانهها نباید خود بهعنوان توزیعکننده عمل کنند. وظیفه آنها تولید است و توزیع باید از مسیر تعیینشده انجام گیرد.
چرخه معیوب فروش چکی و دستبهدست شدن کالاها
احسان فدایی، کارشناس حوزه لوازمخانگی در رابطه با ابعاد مختلف آسیبهای ناشی از گسترش مالهای بزرگ به صمت گفت: در صورتی که سراها منجر به تعطیلی اصناف لوازمخانگی شوند، باید بدانیم که سراها در بهترین حالت ممکن آنهم در شهرهای بزرگ، امکان احداث ۲ فروشگاه را دارند که تعداد افراد شاغل در آنها هرگز با اشتغالزایی که واحدهای کوچک لوازمخانگی دارند، قابلمقایسه نیست. بنا بر اعلام بانک مرکزی، در ششماهه نخست سال ۱۴۰۲، حدود ۱۶هزار میلیارد تومان تسهیلات به ۵۵ شرکت تولیدکننده لوازمخانگی پرداخت شده است، در حالی که این ۵۵ شرکت بزرگ بیش از ۱۰۰هزار اشتغال ایجاد کردهاند و در همین مدت، تنها به سرای ایرانی، ۲ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده است.
وی باتوجه به اهمیت حضور مالهای بزرگ با گذر زمان و افزایش جمعیت بیان کرد: بیشک در دنیای امروز، وجود مالهای بزرگ در همه حوزهها از لوازمخانگی گرفته تا پوشاک، امری اجتنابناپذیر است، اما نکته حائزاهمیت، ایجاد یک فضای رقابتی منصفانه میان مالهای بزرگ و خردهفروشان است. درست این است که این مجموعهها خارج از شهرها احداث شوند تا این موقعیت مکانی، برای مغازههایی که بهاصطلاح زنجیره خردهفروشی هستند، مزیت رقابتی بهشمار رود. در این شرایط مردم قدرت انتخاب دارند که مسافتی طولانی را با صرف هزینه طی کرده و در مقابل کالایی با تخفیف موردنظر خریداری کنند یا از مغازهای در نزدیکی محل زندگی خود، کالای موردنیازشان را بخرند.
این کارشناس در نهایت بااشاره به خرید اقساطی و تسهیلات بانکها گفت: تنها در سال ۱۴۰۱ آن هم در شرایطی که ۳۵درصد بازار را کالای قاچاق تشکیل داده و با کاهش قدرت خرید مردم مواجهیم، وزارت صمت مجوز تولید ۲۴۳میلیون دستگاه لوازمخانگی را صادر کرده است.
تولیدکننده با ارائه آمار افزایش تولید از بانک مرکزی تسهیلات دریافت میکند. این آمار یعنی با حساب جمعیت ۸۵ میلیونی ایران، سرانه هر ایرانی ۳ دستگاه لوازمخانگی در سال ۱۴۰۱ بوده است. بهنظر شما در شرایط رکود بازار، این میزان کالا بهفروش میرسد؟ در نتیجه پول کشور صرف تولید کالاهایی میشود که در نهایت با رسوب همراه است. سیاستگذاری و ریلگذاری غلط در صنعت لوازمخانگی که تنها بهدنبال آمار درمانی بوده، باعث شد تولیدکنندگان در نامهای که برای ممنوعیت واردات نوشته شده، بر تولیدات کمی خود تاکید کنند. در واقع این سیکل معیوب است و اکنون تولیدکننده آنقدر با افزایش تولید و رسوب کالا در انبارها مواجه است که بیشک جنس خود را به هر خریداری خواهد فروخت. پرداخت خریدارها نیز همه بهصورت چکی است، این چرخه فروش چکی و دستبهدست شدن کالاها در نقطهای قفل میشود و آن روز که دور نیست، اتفاقات بدی در صنعت رخ خواهد داد.
سهم مالهای بزرگ در گردش مالی بازار لوازمخانگی
در حالی که صنعت لوازمخانگی ایران با گردش مالی سالانهای در حدود ۱۴.۶میلیارد دلار یکی از ستونهای مهم بازار خردهفروشی کشور بهشمار میرود، نقش مراکز خرید بزرگ و مالها در جذب نقدینگی این بازار بهشدت پررنگ شده است. بررسیها نشان میدهد سهم فروشگاههای زنجیرهای و مالهای بزرگ از کل فروش لوازمخانگی در سالهای اخیر نهتنها رشد چشمگیری داشته، بلکه در حال تغییر چهره بازار سنتی به یک مدل مدرن مبتنی بر فروش متمرکز است.
بهگزارش منابع صنعتی، بیش از ۵۰ درصد از گردش مالی بازار لوازمخانگی در شهرهای بزرگ ایران، از طریق فروشگاههای مستقر در مراکز خرید و مجتمعهای تجاری بزرگ انجام میشود. این رقم در تهران و کلانشهرهایی مانند مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز حتی به ۶۰ درصد نیز میرسد. برندهای مطرح داخلی مانند اسنوا، جیپلاس، آبسال و ایکسویژن و حتی نمایندگیهای رسمی برندهای خارجی، بخش عمدهای از فروش خود را در همین بسترها مدیریت میکنند.
این مراکز نهتنها با ارائه فضای گسترده نمایشگاهی و فروش متمرکز، تجربه خرید مدرنتری را برای مشتریان رقم زدهاند، بلکه بهدلیل فروش نقدی بالا، سهم عمدهای از نقدینگی در گردش بازار را نیز جذب کردهاند. بسیاری از شرکتهای تولیدی و توزیعی، اولویت همکاری خود را با این فروشگاهها قرار دادهاند، زیرا بازگشت سریع سرمایه، قدرت مانور در قیمتگذاری و فروش حجمی در آنها بیشتر است.
با این حال، این تمرکز فروش در مالها بیچالش نیز نیست. از یکسو، فروشگاههای سنتی و خرد در محلهها با افت فروش و کاهش سهم بازار مواجه شدهاند و از سوی دیگر، این تمرکز ممکن است قدرت چانهزنی برخی برندها را در برابر مالها کاهش دهد، بهویژه زمانی که پرداختهای نقدی در اولویت قرار گیرد.
بهطورکلی، ساختار فعلی بازار نشان میدهد که مالهای بزرگ نهتنها درگاه اصلی توزیع نقدینگی در صنعت لوازمخانگی هستند، بلکه بهنوعی بازیگر تعیینکننده در الگوی مصرف، قیمتگذاری و حتی موفقیت یا شکست برندهای نوظهور شدهاند. با تداوم روند توسعه فیزیکی این مراکز در سراسر کشور، پیشبینی میشود سهم آنها از گردش مالی لوازمخانگی در سالهای آینده، باز هم افزایش یابد.
رقابت بیصدای آنلاینها با مالهای بزرگ
در بازار پررقابت و میلیاردی لوازمخانگی ایران، 2 قطب اصلی در حال شکلدهی به الگوی جدید خرید هستند؛ فروشگاههای فیزیکی مستقر در مالهای بزرگ و فروشگاههای آنلاین. در حالی که مراکز خرید بزرگ با نمایشگاههای درخشان، برندهای متنوع و تجربه حضوری خرید، همچنان سهم بزرگی از بازار را در اختیار دارند، اما فروشگاههای اینترنتی در حال جذب روزافزون نقدینگی از این صنعت هستند ـ آن هم بیسروصدا و در سکوت صفحات وب و اپلیکیشنها.
طبق آمارهای موجود، سهم فروش آنلاین از بازار لوازمخانگی ایران در سال ۱۴۰۳ حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد برآورد شده است؛ رقمی که تا 5 سال پیش، کمتر از ۵ درصد بود. این رشد سریع بهویژه در شهرهای بزرگ و مناطق با دسترسی به اینترنت پرسرعت، قابلتوجه بوده است. در مقابل، مالهای بزرگ هنوز حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از گردش مالی بازار را در اختیار دارند، بهویژه در بخش لوازمخانگی بزرگ مانند یخچال، ماشینلباسشویی و اجاق گاز.
تفاوت اصلی میان این دو کانال، در نحوه جذب نقدینگی و رفتار خرید مشتریان است. مالها با تمرکز بر فروش نقدی، خریدهای آنی و فروش حجمی، همچنان پادشاه بازارهای حضوری هستند. برندهای مطرح، نهتنها برای نمایش محصولات بلکه برای اعتباربخشی به خود، سرمایهگذاری زیادی در این فضا میکنند. در این مدل، پول سریعتر بهگردش درمیآید و خریدار، کالا را همان روز تحویل میگیرد؛ ویژگی که برای بسیاری از خانوارهای ایرانی هنوز تعیینکننده است.
در مقابل، فروشگاههای آنلاین با کاهش هزینههای جانبی، تنوع بیشتر، امکان مقایسه قیمت و تخفیفهای پیاپی، در حال جذب بخش بزرگی از نقدینگی خانوارها، بهویژه در خرید لوازمکوچک و لوازمهوشمند هستند. پلتفرمهایی مانند دیجیکالا، زنبیل و بامیلو (پیش از توقف فعالیت) سهم زیادی در تغییر الگوی خرید داشتهاند. برخی از برندها نیز، فروش مستقیم از طریق سایت خود را راهاندازی کردهاند تا وابستگی به فروشگاههای زنجیرهای را کاهش دهند.
جریان نقدی در فروش آنلاین گرچه بهسرعت فروش حضوری نیست، اما رشد روشهای پرداخت اعتباری، اقساطی و خرید با تخفیف، در حال تثبیت در الگوی مصرف ایرانیان است. ضمن آنکه فروش آنلاین بهدلیل دسترسی سراسری، امکان فروش در نقاط کمبرخوردار را فراهم کرده؛ جایی که مراکز خرید بزرگ هنوز حضور ندارند.
در مجموع، گرچه فروشگاههای فیزیکی مستقر در مالها همچنان ستون اصلی گردش نقدینگی در بازار لوازمخانگی محسوب میشوند، اما فروشگاههای آنلاین با سرعتی آرام اما مداوم، در حال تصاحب سهم بیشتری از این بازار هستند. آینده این صنعت، به احتمال زیاد، نه در سلطه کامل یکی از این دو، بلکه در همزیستی هوشمندانه و ترکیبی از مدلهای فروش فیزیکی و آنلاین رقم خواهد خورد؛ مدلی که در آن، مشتری تصمیمگیر نهایی است.
سخن پایانی
کارشناسان معتقدند؛ باوجود این موفقیتها، صنعت لوازمخانگی ایران همچنان با چالشهایی چون نوسانات نرخ ارز، ضعف خدمات پس از فروش در برخی بخشها، وابستگی به قطعات وارداتی و فضای رقابتی ناسالم ناشی از قاچاق دستوپنجه نرم میکند. با این حال، بازار گسترده داخلی، تقاضای رو به رشد در کشورهای همسایه، و استقبال از لوازمهوشمند، همگی نشاندهنده آیندهای روشن برای این صنعت هستند؛ بهشرط آنکه سیاستگذاری اقتصادی و تجاری کشور در مسیر حمایت هدفمند از تولید قرار گیرد.