تاکید اقتصاد جهان بر منابع زیرزمینی
اقتصاد خاورمیانه در حال پوست انداختن است. در دهههای گذشته زمانی که صحبت از کشورهای خاورمیانه بهمیان میآمد، تصویر دولتهای سنتی، وابسته به نفت و مصرفگرا در ذهن افراد نقش میبست. حالا اما، این کشورها تلاش دارند تا برند خود را تغییر دهند. آمارها نشان میدهد که کشورهای منطقه در دستیابی به این هدف موفق بودهاند. در حالی که در سال ۲۰۲۲ جهان افت ۱۲درصدی را در میزان سرمایهگذاری خارجی تجربه کرده، میزان جذب سرمایه خارجی در کشورهای حوزه خلیجفارس ۱۰ درصد رشد داشته است. علاوه بر این سرمایههای انسانی هم این منطقه را بهعنوان مقصد خود انتخاب کردهاند. میلیونرها بیش از پیش به امارات سفر میکنند و عربستان رتبه سوم جذابترین مقاصد را به خود اختصاص داده است. این تحولات حاوی فرصتهای طلایی برای اقتصاد ایران است. ایران میتواند با برنامهریزی دقیق، میزان تجارت خود را با کشورهای همسایه افزایش دهد، در حوزه خدمات مهندسی نقش پررنگتری داشته باشد و از حضور سرمایهگذاران و گردشگران خارجی در منطقه بیشترین بهره را ببرد.

خاورمیانه جدید
منطقهای که امروز خاورمیانه نامیده میشود و از سرنوشتسازترین مناطق جهان بهحساب میآید، در فرآیند طولانی تاریخ خود، هرگز صنعتی شدن بهمعنای آنچه در غرب اتفاق افتاد را تجربه نکرده است. تنشهای سیاسی، بهویژه در مناطق حساس و استراتژیک، نقشی مستقیم و گاه فوری بر نرخ فلزاتی چون آهن، مس، آلومینیوم و سایر فلزات صنعتی دارند. هرگاه افق سیاسی تیره و مهآلود میشود، سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری عمل میکنند، شرکتهای تولیدی دچار تردید میشوند و زنجیره تامین با اختلال مواجه میشود. این تاثیرات، در بازارهایی چون آهنآلات که وابسته به انرژی، حملونقل و سیاستهای بازرگانی هستند، برجسته تر نمود مییابند. در سایه تنشهای ژئوپلتیکی اخیر، نرخ فولاد آلیاژی نیز همچون سایر محصولات فلزی، با نوساناتی چشمگیر مواجه شده است که تحلیل آن نیازمند درک عمیقتری از تحولات منطقهای است. بدیهی است تغییرات در خاورمیانه اثرات قابلتوجهی بر اقتصاد ایران خواهد داشت. این تحول میتواند ایران را با تهدیدها و فرصتهایی مواجه کند. رشد تولید ناخالص داخلی و سرمایهگذاری دیگر کشورها در منطقه ممکن است جایگاه ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای را با چالش مواجه کند، اما این فقط در صورتی است که ایران نتواند از فرصتهای ایجادشده ناشی از این تغییر استفاده لازم را بکند.
رشد و توسعه کشورهای خاورمیانه حاوی اثرات خارجی مثبت برای ایران است. این اثرات خارجی را میتوان در چند محور تحلیل کرد. زمانی که کشورها پایه توسعه را بر جذب سرمایه خارجی و رشد بخش خدمات بهویژه صنعت توریسم استوار میکنند، صلح را بر جنگ و ثبات را بر تنش ترجیح میدهند. بههمیندلیل کشورهای منطقه خاورمیانه تمایل دارند برای دستیابی به این هدف، با همسایهها منافع مشترک تعریف کنند تا از هرگونه تنش که موجب کاهش نرخ سرمایهگذاری خارجی میشود اجتناب کنند. نکته دیگر آن است که افزایش مستمر در درآمد سرانه این کشورها و رشد مهاجرت از دیگر کشورها به منطقه خاورمیانه در آینده نزدیک باعث خواهد شد که نرخ مصرف در این منطقه افزایش یابد.
بازار بزرگتر بهمعنای تجارت بیشتر است و مبادلات تجاری بیشتر کشورهای همسایه، یک فرصت طلایی دیگر برای ایران است. علاوه بر همه اینها باید این نکته را در نظر داشت که کشورهای منطقه خاورمیانه در آینده نزدیک با مشکل کمبود در بازار نیروی کار مواجه خواهند شد، زیرا سرعت سرمایهگذاری در این کشورها طبیعتا از زمان لازم برای تربیت نیروی متخصص بیشتر است، بنابراین در میانمدت این کشورها نیازمند جذب نیروی کار بهویژه در حوزه خدمات فنی و مهندسی هستند.
خاورمیانه جدید آینده اقتصاد
شهرام شریعتی، کارشناس و فعال معدن در ارتباط با وضعیت معدنکاری در خاورمیانه به صمت گفت: تکرار واژه موقعیت خاص ژئوپلتیک منطقه خاورمیانه و ایران بهراحتی میتواند از اهمیت هر مطلبی بکاهد، زیرا بسیاری از کارشناسان و مدیران معدنی در صحبتهایشان مکرر و غیرآگاهانه به آن میپردازند، بدون آنکه نگاه استراتژیک را بر مارکت و اقتصاد متمرکز کنند.
شریعتی ادامه داد: خاورمیانه جدید آینده اقتصاد است و اقتصاد جهان بر منابع زیرزمینی و تکنولوژی تکیه دارد. سالها جنگ در خاورمیانه و تنوع داراییهای زیرزمینی باعث شده است که این منطقه به یکی از جذابترین نقاط سرمایهپذیری توریستی اقتصادی تبدیل شود. وجود هاب انرژی در منطقه خاورمیانه و نیروی کار به نسبت ارزان میتواند آینده خاورمیانه جدید را با زونهای توریستی، تولیدی، هیدروکربوری و صنعتی و معدنی رقم بزند.
وی گفت: در این بین، سهم معادن ایران و افغانستان بسیار بیشتر از چیزی است که تصور میشود و توپوگرافی و زیرساختهای ایران نسبت به افغانستان مزیت خاص ایجاد خواهد کرد. مطالعات قدیم روسها، اروپاییها و سایر کشورها در ایران، در کنار اقدامات گذشته سازمان زمینشناسی، این روند را میتواند سرعت ببخشد. این بهشرطی است که تمامی مصادیق برپایه اکتشافات صحیح، هدفمند، مهندسی با نگاه اقتصاد و ارزشگذاری داراییها باشد نه براساس اطلاعات و آمار دولتی، که هدف ارائه کارکرد به مقامات بالادستی است. بخش اعظم خاورمیانه در حال حاضر زمین سوخته است که قرار است با تکنولوژی قرن ۲۱ تبدیل به قطب اقتصاد دنیا شود و ایران بیشترین ظرفیت را در میان کلیه کشورهای منطقه در این زمینه داراست.
وی افزود: کمبود اصلی توسعه در ایران؛ مدیران سنتی، کاسبان تحریم و مافیای خودساخته است. حل این ۳ مشکل به کمک آموزش و نظارتهای جدی و بازرسیهای دقیق میتواند مشکل توسعه ایران را حل کند و رشد سالانه بالای ۱۰درصد را برای سالهای متمادی، عملیاتی و اجرایی کند. آرزویی که تا امروز فقط در برنامههای اجرانشده ترسیم و نگارش شده است.
اقتصاد ناکام از معادن
کامران و کیل، فعال و کارشناس حوزه معدن در ارتباط با معدنکاری و شرایط خاورمیانه به صمت گفت: ایران با داشتن ذخایر غنی و متنوع، ظرفیت بالایی برای توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال دارد. باوجود این ظرفیتها، سهم معدن از تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران تنها ۲ تا ۲.۵درصد است که این عدد شامل صنایع مرتبط با معدن نیز میشود. از دیگرسو، تجربه کشورهای موفق در توسعه معدنکاری نشان میدهد که با سیاستهای مناسب و کاهش موانع، میتوان از این بخش بهعنوان یکی از موتورهای محرکه اقتصادی بهرهبرداری کرد. منطقه خاورمیانه، دارای ظرفیت بزرگی برای ذخایر معدنی است و هر تنش یا حادثه در این منطقه، میتواند تاثیر خود را روی محصولات و بازار مواد معدنی قرار دهد. فولاد و آهن، یکی از مواد و محصولاتمعدنی هستند که تنشهای منطقهای در خاورمیانه، میتواند تاثیر خاصی بر نرخ این محصولات داشته باشد.
وکیل ادامه داد: توسعه زیرساختها میتواند به مهاجرت معکوس و کاهش آسیبهای اجتماعی منجر شود. بهعنوانمثال، منطقه خواف که یکی از کریدورهای موادمخدر بود، با توسعه معادن و ایجاد اشتغال، بهلحاظ فرهنگی و اقتصادی رشد چشمگیری داشته است. همکاری با کشورهای حاشیه خلیجفارس که در منطقه خاورمیانه قرار دارند، نقش مهمی در بازار معدنی داخل ایران دارد. ایران با برقراری ارتباط موثر با کشورهای خاورمیانه، میتواند بحث واردات و صادرات را پیگیری کند و مواد اولیه موردنیاز برای فرآوری مواد معدنی را وارد کشور کند. از سوی دیگر، با شناخت بازار هدف در منطقه خاورمیانه، میتواند یکی از صادرکنندگان برتر در منطقه باشد.
وی گفت: بخش معدن بهدلیل نقش حیاتی که در تامین مواد اولیه صنایع مختلف ایفا میکند، تاثیر بزرگی بر توسعه اقتصادی دارد. در کشورهای پیشرفته، معدنکاری جزو ارکان اصلی اقتصاد شناخته میشود. بهعنوانمثال، در کشورهایی مانند استرالیا و کانادا، بخش معدن سهم بزرگی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده و به ایجاد اشتغال و توسعه زیرساختها کمک شایانی کرده است.
عملکرد معدنکاری کشورهای خاورمیانه
وی افزود: بسیاری از کشورهای جهان و منطقه خاورمیانه، که دارای منابعمعدنی غنی هستند، از طریق معدنکاری توانستهاند از شرایط بد اقتصادی به بهبود و پیشرفت دست یابند. این کشورها با بهرهبرداری از منابعطبیعی خود، توانستهاند به رشد اقتصادی پایدار دست یابند و وضعیت زندگی مردم خود را بهبود بخشند. در منطقه خاورمیانه، کشورهای عربستانسعودی و اماراتمتحدهعربی باتوجه به ذخایر معدنی خود، به توسعه بخش معدن پرداختهاند. عربستانسعودی بهعنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، در سالهای اخیر به توسعه بخش معدن و صنایعمعدنی نیز توجه ویژهای داشته است. این کشور با سرمایهگذاری کلان در بخش معدن، توانسته است به یکی از تولیدکنندگان بزرگ مواد معدنی در منطقه تبدیل شود. در سالهای اخیر، عربستانسعودی با اجرای طرحهای بزرگ معدنی و صنعتی مانند شهر معدنی «واعد» و برنامههای توسعهای در بخش معادن فلزی و غیرفلزی، توانسته است ظرفیت تولید خود را بهطورچشمگیری افزایش دهد. این کشور با ایجاد زیرساختهای لازم و کاهش موانع بروکراتیک، توانسته است سرمایهگذاریهای خارجی را جذب کرده و به توسعه بخش معدن و صنایعمعدنی کمک شایانی کند.
تاریخ صنعتی شدن خاورمیانه
خاورمیانه نیز همچون بسیاری بخشهای جهان در 200 سال اخیر فرآیند صنعتزدایی و صنعتی کردن مجدد را از سر گذرانده است. زوال صنایعدستی تا پس از جنگ جهانی اول ادامه یافت. تا آن زمان تحولی دیگر به راه افتاده بود. رشد صنعت کارخانهای جدید که در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد، در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شتاب یافت و از جنگ جهانی دوم به بعد با آهنگی تند پیش رفته است، اما شاید تنها در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود که اشتغال فزاینده در کارخانهها کسادی صنایعدستی را جبران کرد و بخشی از جمعیت که در استخدام صنعت بود، بهجای آنکه کاهش یابد، روی به افزایش نهاد.
پیشهوران در اصنافی سازمانیافته فعال بودند که اغلب محافظهکار و بازدارنده بوده، ابزارهای به نسبت ابتدایی را بهکار میگرفته و دسترسی ناچیزی به سرمایه داشتهاند. اغلب صنایعدستی از قرون وسطی روی به زوال نهاده بودند و شواهدی در دست است که تا قرن هجدهم یا حتی زودتر از آن، برخی از این صنایع از رقابت نساجی هند و از آن بیشتر از رقابت کالاهای اروپایی، لطمه دیده بودند. بدینسان در همان قرن، فینههای تونسی بخشی از بازار صادرات به فرانسه را از دست داد و صنایعدستی الجزایر به سراشیب زوال افتاد. در مصر و سوریه، صادرات کتان و پارچههای نخی و نخ به فرانسه و انگلیس در نیمه دوم قرن هجدهم سقوط کرد و این هم بهسبب تعرفههای حمایتی در کشورهای واردکننده، هم بهسبب پیشرفت تکنولوژی در اروپا و هم بهدلیل تنزل کیفیت این کالاها بود. این کالاها بهگونهای فزاینده، جای خود را به صادرات پنبه خام، الیاف کتان و پشم سپردند. در مقابل وارد کردن کالاهای پشمین و نیز کاغذ، شیشه، کالاهای فلزی و دیگر کالاهای ساختهشده از اروپا بهسرعت بالا رفت. نشانههایی از اینکه تولید و صدور پارچههای ابریشمین در بورسه در اواخر قرن هجدهم کاهش یافت، وجود دارد و این با افزایش بسیار صادرات ابریشم خام همراه بود. در بخشهای اروپایی امپراتوری عثمانی مانند استانبول، سالونیک و ادرنه نیز صنعت نساجی روی بهکسادی نهاد. ناظران اروپایی هم با چند استثنا، از کیفیت صنایعدستی خاورمیانه بسیار انتقاد میکردند.
سخن پایانی
بخش معدن با داشتن ظرفیتهای بالای ذخایر معدنی و تنوع مواد معدنی، میتواند به یکی از ارکان اصلی اقتصاد ایران تبدیل شود. با اصلاح سیاستهای ارزی، کاهش موانع بروکراتیک، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه زیرساختهای لازم، میتوان از این بخش بهعنوان یکی از موتورهای محرکه اقتصادی بهرهبرداری کرد. تجربه کشورهای موفق در توسعه بخش معدن نشان میدهد که با سیاستهای مناسب و کاهش موانع، میتوان از ظرفیتهای بالای معدنی بهرهبرداری کرده و به توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال و کاهش آسیبهای اجتماعی کمک شایانی کرد.