جایگاه ایران در رقابت جهانی دادهها
در روزگاری که داده بهعنوان «نفت قرن ۲۱» شناخته میشود، فناوری اطلاعات نهفقط ابزار، که زیربنای توسعه اقتصادی، امنیت ملی و تحول اجتماعی بهشمار میرود. فناوری اطلاعات (IT)، ستونفقرات دنیای دیجیتال امروز است؛ از زیرساختهای اینترنتی و سیستمهای پردازش داده گرفته تا هوشمصنوعی، خدمات ابری، امنیت سایبری و تجارت الکترونیک. کشورهای پیشرفته، با سرمایهگذاری گسترده در این حوزه، نهتنها اقتصادشان را متحول کردهاند، بلکه ابزارهای قدرت نرم و نفوذ جهانی را نیز بهدست آوردهاند. صمت در این گزارش بهمناسبت ۲۲ تیر، روز ملی فناوری اطلاعات، نگاهی به وضعیت جهانی این صنعت و جایگاه ایران در این رقابت فشرده دارد.

مثلث قدرت دیجیتال
در میان قدرتهای جهانی، ایالاتمتحدهامریکا همچنان در صدر نوآوری و تاثیرگذاری در عرصه فناوری اطلاعات قرار دارد. شرکتهایی چون گوگل، اپل، مایکروسافت، آمازون و متا، نهتنها در تولید فناوریهای پیشرفته، بلکه در شکلدهی به شیوههای زیست و کار جهانی نقشآفرینی میکنند. زیرساختهای قوی، حمایتهای مالی کلان از تحقیق و توسعه و همافزایی میان دولت، دانشگاه و بخش خصوصی از جمله عوامل موفقیت امریکا در این حوزه بهشمار میرود.
چین با الگویی متفاوت اما موثر، بهسرعت در حال نزدیکشدن به امریکا است. دولت چین با سیاستگذاری متمرکز، سرمایهگذاری عظیم در فناوریهای نوین و رشد شرکتهایی چون علیبابا، هواوی، تنسنت و بایتدنس، موفق شده است بخش قابلتوجهی از بازار جهانی را در حوزه فناوری اطلاعات در اختیار بگیرد.
هند نیز بهواسطه نیروی انسانی متخصص، آشنا به زبان انگلیسی و هزینه پایین خدمات، به قطب صادرات فناوری اطلاعات و خدمات برونسپاری تبدیل شده است. بسیاری از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ فناوری در جهان امروز، از جمله در گوگل و مایکروسافت، اصالت هندی دارند.
فرصتهای فناورانه در سایه چالشها
ایران با برخورداری از جمعیت جوان، تحصیلکرده و مستعد، ظرفیت بالایی برای نقشآفرینی در عرصه فناوری اطلاعات دارد. دانشگاههای فنی کشور سالانه هزاران مهندس IT تربیت میکنند و استارتآپهای متعددی نیز طی سالهای اخیر در حوزههایی چون پرداخت الکترونیک، خدمات آنلاین، فینتک، سلامت دیجیتال و تجارت الکترونیک ظهور کردهاند.
اما در مقابل، چالشهای مهمی نیز مسیر رشد این حوزه را با اختلال مواجه ساخته است؛ از جمله تحریمهای بینالمللی که موجب محدودیت در دسترسی به فناوریهای روز و ارتباط با بازارهای جهانی شدهاند.
همچنین محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ گسترده که مانع از شکلگیری اکوسیستم باز و رقابتی نوآوری و در ادامه بیثباتی در مقررات و سیاستگذاریها نیز مانع اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی شده است.
به مجموع چالشهای یادشده مهاجرت فزاینده نخبگان فناوری اطلاعات را هم اضافه کنید که منجر به کاهش سرمایه انسانی در این حوزه شده است.
باوجود چالشها، فرصتهایی همچنان در دسترس هستند. توسعه فناوریهای بومی در حوزههایی چون خدمات مالی نوین، سلامت دیجیتال و هوشمصنوعی، میتواند به ارتقای سطح خدمات و کاهش وابستگی منجر شود. همچنین تقویت زیرساختهای ابری، ساماندهی سیاستهای امنیت سایبری و ایجاد فضای رقابتی سالم برای استارتآپها، از جمله اقداماتی است که میتواند فناوری اطلاعات را به موتور محرک اقتصاد ایران تبدیل کند.
فیلترینگ، تهدیدی برای اقتصاد دیجیتال
در حالیکه کشورهای توسعهیافته با سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای دیجیتال، در مسیر جهشهای فناورانه و گسترش اقتصاد دانشبنیان حرکت میکنند، ایران با چالشهایی چون کندی اینترنت، فیلترینگ گسترده و مهاجرت کاربران به ابزارهای دور زدن فیلتر مواجه است؛ وضعیتی که نهتنها رشد اقتصاد دیجیتال را با اختلال روبهرو کرده، بلکه هزینههای سنگینی بر معیشت، اشتغال و امنیت اطلاعاتی کشور تحمیل میکند.
رتبه پایین ایران در سرعت اینترنت جهانی
طبق دادههای جهانی منتشرشده در وبسایت Speedtest، ایران در سال ۲۰۲۵ از نظر سرعت اینترنت در جایگاه پایینتری نسبت به میانگین جهانی قرار دارد. سرعت متوسط اینترنت موبایل در ایران حدود ۲۰ تا ۲۵ مگابیت بر ثانیه و اینترنت ثابت حدود ۱۰ تا ۱۵ مگابیت برآورد میشود. این در حالی است که میانگین جهانی در حوزه اینترنت موبایل بیش از ۴۵مگابیت و در اینترنت ثابت بالای ۸۰ مگابیت است.
این شکاف فناوری، بهویژه در مقایسه با کشورهای منطقه مانند امارات، ترکیه و قطر، نشاندهنده عقبماندگی قابلتوجهی است که بر شاخصهای بهرهوری، توسعه کسبوکارهای دیجیتال، آموزش از راه دور و دسترسی به خدمات نوین تاثیرگذار است.
هزینه فیلترینگ برای اقتصاد کشور
با شدت گرفتن محدودیتهای اینترنتی از پاییز ۱۴۰۱، بسیاری از پلتفرمهای پرکاربرد مانند واتساپ، اینستاگرام، تلگرام، توییتر و حتی برخی ابزارهای کاربردی بینالمللی از دسترس کاربران خارج شدهاند. این محدودسازیها آثار منفی گستردهای بر اقتصاد کشور بر جای گذاشته است؛ از کاهش فروش کسبوکارهای آنلاین گرفته تا خروج متخصصان و اختلال در زنجیره ارزش دیجیتال.
برآوردهای اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد که تنها در سال ۱۴۰۱، محدودیتهای اینترنتی بیش از ۱.۶میلیارد دلار زیان مستقیم به اقتصاد دیجیتال کشور وارد کرده است. از طرف دیگر، دهها هزار کسبوکار کوچک که بهصورت مستقیم بر بستر شبکههای اجتماعی فعالیت داشتند، یا از بین رفته یا با کاهش شدید درآمد مواجه شدهاند.
بازار پررونق فیلترشکنها؛ آسیب پنهان
در پی فیلترینگ گسترده، بازار فیلترشکنها در ایران به یکی از سودآورترین و در عین حال غیرشفافترین حوزههای دیجیتال تبدیل شده است.
براساس برآوردهای غیررسمی، درآمد سالانه بازار VPN در ایران به بیش از هزار و 500 میلیارد تومان میرسد؛ عددی که عمدتا به جیب توسعهدهندگان ناشناس خارجی یا واسطههای داخلی میرود، بدون آنکه کنترلی بر کیفیت، امنیت یا محل ذخیرهسازی دادهها وجود داشته باشد.
علاوه بر هزینههای مالی، استفاده گسترده از فیلترشکنها، تهدیدی جدی برای امنیت سایبری کاربران ایرانی و اطلاعات محرمانه آنان بهشمار میرود؛ موضوعی که تاکنون کمتر موردتوجه نهادهای مسئول قرار گرفته است.
خطرات پنهان در سایه ناآگاهی کاربران
کیوان نقرهکار، کارشناس فناوری اطلاعات بااشاره به نقش پررنگ تلگرام و اینستاگرام در زندگی دیجیتال شهروندان به صمت گفت: امروزه بخش بزرگی از مردم از اینستاگرام و تلگرام بهعنوان ابزار ارتباطی و اطلاعرسانی استفاده میکنند. در این میان، واتساپ جایگاه ویژهای ندارد و تنها برخی از مشاغل سنتی برای تبادل پیامهای کاری خود از این اپلیکیشن بهره میبرند.
کاربران و ناآگاهی امنیتی
نقرهکار با بیان اینکه نگرانیها درباره جاسوسی و نقض حریم خصوصی در اپلیکیشنهای خارجی بیاساس نیست، افزود: اپلیکیشنها برای ارائه خدمات خود نیازمند برخی دسترسیها هستند. این دسترسیها بسته به نوع خدمات متفاوت است و طبیعی است که صاحبان پلتفرمها از این اطلاعات استفاده کنند؛ خواه برای تبلیغات، خواه برای بهبود خدمات. اما نگرانیها زمانی جدیتر میشود که کاربران به مسائل امنیتی بیتوجه باشند. بخش مهمی از تهدیدات سایبری از همین ناآگاهی کاربران نسبت به نکات امنیتی نشأت میگیرد.
ایمنی نسبی اپلیکیشنهای داخلی
این کارشناس فناوری در ادامه بااشاره به عملکرد متفاوت اپلیکیشنها در حوزه امنیت اطلاعات گفت: نکته مهم این است که آیا خود پلتفرمها، اطلاعات کاربران را در اختیار نهادهای خاص قرار میدهند یا خیر. تفاوت اپلیکیشنها در اینجاست که برخی به قوانین بینالمللی پایبند هستند و برخی دیگر نه. وی در اینباره افزود: برای مثال، اگر تلگرام و واتساپ را مقایسه کنیم، تلگرام بهمراتب امنیت بیشتری دارد. واتساپ برپایه شماره تلفن کار میکند که خود میتواند بخشی از اطلاعات شخصی کاربر را در معرض دید قرار دهد، در حالیکه در تلگرام این محدودیتها کمتر دیده میشود.
اجبار در استفاده از اپلیکیشنهای داخلی
نقرهکار بااشاره به محدودیتهای اخیر و ملی شدن اینترنت در برخی روزها اظهار کرد: در این مدت برخی رسانهها و کاربران ناچار به استفاده از پیامرسانهای داخلی شدند. اما هنوز هم نوعی اجبار در این استفاده وجود دارد و همین مسئله، اعتماد کاربران را کاهش میدهد. وی در ادامه با انتقاد از رویکرد حاکم بر توسعه اپلیکیشنهای داخلی گفت: یکی از بزرگترین خطاها در سطح کلان، این است که پیامرسانهای داخلی را بهعنوان یک اپلیکیشن دولتی معرفی میکنیم. همین برچسب دولتی موجب ایجاد حس بیاعتمادی در کاربران میشود.
اعتمادسازی نیازمند استقلال اپلیکیشنها است
این تحلیلگر فضای دیجیتال با تاکید بر اهمیت استقلال اپلیکیشنهای بومی گفت: اعتماد زمانی شکل میگیرد که این پلتفرمها بتوانند مستقل، خلاق و برپایه نوآوری توسعه پیدا کنند. در غیر این صورت، هرگونه حمایت مستقیم یا غیرمستقیم دولتی نهتنها سودمند نیست، بلکه به حس ناامنی و نگرانی دامن میزند. اگر کاربران احساس کنند اپلیکیشنهای داخلی محل رصد و پایش اطلاعات شخصی و بانکی آنها هستند، طبیعتا تمایلی به استفاده از آنها نخواهند داشت. این در حالی است که برخی اپلیکیشنهای بینالمللی باوجود داشتن همان سطح دسترسی، بهدلیل برند و سابقه عملکرد قابلقبول، مورداعتماد عمومی قرار گرفتهاند.
رفع فیلتر اپلیکیشنهای پرمخاطب
نقرهکار بااشاره به ضرورت بازنگری در سیاستهای انسدادی، اظهار کرد: امیدوارم شرایطی فراهم شود که شاهد رفع فیلتر تلگرام و اینستاگرام باشیم. این پلتفرمها سالها در فضای کاربری مردم جایگاه داشتهاند و انسداد آنها، نهتنها تجربه کاربری را مختل کرده، بلکه موجب سرخوردگی و بیاعتمادی شده است.
این کارشناس فناوری بااشاره به اهمیت جنگ سایبری در این دوران گفت: جنگ امروز صرفا در میدان نظامی نیست. سایه تهدیدات سایبری بر زندگی روزمره کاربران گستردهتر شده و باید آن را بهرسمیت شناخت. نگاه امنیتی باید همراه با دانش، احترام به حقوق کاربران و ایجاد زیرساختهای امن باشد، نه صرفا با سیاست انسداد.
اینترنت؛ نیاز اساسی خانوادهها
رضا الفتنسب، رئیس اتحادیه کسب و کارهای مجازی با تاکید بر لزوم آزادسازی اینترنت به صمت گفت: اینترنت مانند آب و برق و از نیازهای اساسی خانوادهها است.
پذیرش پلتفرمهای داخلی از سوی مردم
الفتنسب درباره میزان پذیرش پلتفرمهای داخلی از سوی مردم گفت: تحقق هدف نفوذ در بین مردم زمانی ممکن است که اعتمادسازی انجام شود. مردم در صورت حصول اعتماد، وارد یک شبکه اجتماعی میشوند. با فراهم شدن بستر اعتماد، اشخاص با خیال راحت به گفتوگو، کسب درآمد و تفریح خواهند پرداخت. این برخورد خوبی با مردم نیست که از آنها خواسته شود که حتما وارد پیامرسان مدنظر آنها شوند. این روش به صلاح مملکت نیست. من منکر لزوم وجود پیامرسانهای داخلی نیستم، اما این پیامرسانها باید توسط بخش خصوصی عرضه شوند. هیچکس مخالف شبکههای اجتماعی داخلی نیست. در کشور افراد نخبهای هستند که ساختن پلتفرمهایی شبیه اینستاگرام برای آنها کار سادهای است، اما شرایط برای راهاندازی شبکه اجتماعی مشابه، بهدلیل مشکلات زیرساختی و بحثهای حقوقی مهیا نیست. از سوی دیگر، تجمعی که در اینستاگرام وجود دارد، در هیچکدام از شبکههای اجتماعی داخلی نیست. میتوان از اپلیکیشنهای داخلی در کنار اینستاگرام استفاده کرد. در مجموع باید این واقعیت را پذیرفت که پلتفرمهای داخلی در شرایط معمول و بازار رقابتی پیشرفت بهتری خواهند داشت.
زمان لازم است
دبیر اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی بااشاره به اینکه رفع فیلترینگ نیازمند گذر زمان است، گفت: بیشک در زمان کوتاه، امکان رفع فیلترینگ وجود ندارد، اما همین وعده، امیدی برای مردم جامعه بهویژه فعالان کسبوکارهای اینترنتی است.
سخن پایانی
در روز ملی فناوری اطلاعات، بیش از هر زمان دیگر باید این نکته را جدی گرفت که آینده توسعه اقتصادی، قدرت ملی و کیفیت زندگی شهروندان، مستقیما با عملکرد ایران در حوزه فناوری اطلاعات گره خورده است. بدون سیاستگذاری روشن، سرمایهگذاری هوشمند و آزادی اطلاعات، رقابت با قدرتهای جهانی ممکن نخواهد بود.
روز ملی فناوری اطلاعات، فرصتی برای بازنگری در جایگاه فعلی و بازتعریف مسیر آینده است. در جهانی که دادهها نقش نفت را بازی میکنند و سرعت تغییرات لحظهای است، توسعه پایدار بدون حکمرانی هوشمند بر فناوری اطلاعات ممکن نخواهد بود.
ایران اگر خواهان سهمی موثر در آینده دیجیتال منطقه و جهان است، باید به فناوری اطلاعات بهمثابه یک راهبرد ملی بنگرد، نه صرفا یک ابزار ارتباطی. تنها در این صورت است که میتوان از ظرفیتهای انسانی، علمی و فناورانه کشور بهرهای شایسته برد.
همچنین با تکیه بر نیروی انسانی خلاق، نخبگان داخلی و نوسازی سیاستها، میتوان بخشی از این فاصله را جبران کرد. فناوری اطلاعات، فرصت ما برای جهش است؛ اگر آن را دریابیم.