ریزش پس از آتشبس!
آیا تعطیلی ۹روزه بورس تصمیم مناسبی بود؟رسانههای بورسی از پیشی گرفتن ترس بر منطق در شرایط کنونی بازار سرمایه خبر میدهند. در نخستین روز بازگشایی بازار سرمایه پس از سکوت ۹روزه، ریزش ۶۲ هزار واحدی شاخص کل و خروج پول ۲هزار و۱۰۰ میلیارد تومانی بورس تهران ثبت شد. اما روز گذشته یکشنبه بار دیگر رکورد خروج سرمایه از تالار شیشهای شکست و بازار سرمایه ایران در دومین روز معاملاتی هفته پس از پایان جنگ با ریزشی سنگین مواجه شد. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با افت ۷۷.۸۹۷ واحدی به رقم ۲ میلیون و ۸۴۴ هزار واحد رسید. شاخص هموزن نیز کاهش ۱۹.۳۹۳ واحدی را تجربه کرد و در سطح ۸۸۸ هزار واحد ایستاد.

از میان ۸۵۴ نماد معاملاتی موجود در کل بازار سرمایه ۸۲۵ نماد (۹۷ درصد) در منطقه منفی قرار داشتند و تنها ۲۹ نماد (۳ درصد) مثبت بودند که نشاندهنده تسلط کامل فروشندگان بر بازار است. نکته قابلتامل، خروج ۲ هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بازار بود. این رقم نشاندهنده فشار شدید نقدشوندگی و تمایل گسترده سرمایهگذاران خرد به خروج از بازار است. در طرف مقابل، ارزش سفارشات فروش با رقم بیسابقه ۲۹.۶۰۱ میلیارد تومان، بهمراتب بالاتر از ارزش سفارشات خرید (۲۵۹ میلیارد تومان) بود که بیانگر صفهای سنگین فروش در بازار است.
چنین رویدادی در بازار سرمایه پیش از این هم تجربه شده بود که بیش از هر چیز نشانهای از شکنندگی اعتماد سرمایهگذاران به سازکارهای حمایتی بازار است. این در حالی است که انتظار میرفت نهادهای مسئول از جمله سازمان بورس، صندوقهای تثبیت و توسعه بازار و حتی دولت، با اقدامات حمایتی سریع و موثر مانع بروز چنین موجی شوند.
بهاعتقاد کارشناسان بازار سرمایه، آنچه بورس تهران را بهمریخته، بیش از هر چیز ابهام در بازار سرمایه و بیثباتی در فضای سیاسی کشور است. در چنین شرایطی، برخی کارشناسان تصمیم توقف معاملات بورس در زمان تنش نظامی را راهکاری مناسب و برخی راهکاری مقطعی برای بهتاخیر انداختن صف فروش و ریزش شاخصها میدانند. اما سیاستگذار بورسی در چنین شرایطی چه ابزار دیگری برای کنترل شرایط بحرانی در دست دارد؟ آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد، تعطیلی بازار توانست مانع از ایجاد هیجان یا فشار فروش شود؟ یا بالعکس، فقط تاخیر در بروز بحران ایجاد کرد؟ آیا بازار سرمایه پس از عبور از شوک جنگی اخیر، سناریوهای مثبتی پیشرو خواهد داشت؟ صمت در همین زمینه با تحلیلگران بازار سرمایه گفتوگو داشته که در ادامه میخوانید.
بازار سرمایه بدون اعتماد و ثبات در سیاستگذاری، قابلدفاع نیست
یوسف کاووسی، کارشناس بازار سرمایه؛ تعطیلی بورس معمولا در همه کشورهایی که درگیر رویدادهای سیاسی هستند، اتفاق میافتد، چراکه دامنه آن رویداد غیرقابلپیشبینی است. ما در گذشته هم دامنه نوسان را بهعنوان ابزار کنترلی در شرایط بحرانی تغییر دادهایم که باعث شد، بورس از یک حد مشخصی ریزشی نشود. شاید بهتر بود اینبار هم بهجای تعطیلی موقت با ابزار دامنه نوسان بازار سرمایه را کنترل میکردند. اما باتوجه به اینکه در کشور تعطیلی اعلام شد، بازار سرمایه هم طبیعتا تعطیل شد.
کاملا قابلپیشبینی بود که بهمحض باز شدن بازار با دامنه نوسان ۳ عواقب آن از جمله ریزش شدید رخ دهد. اگر با دامنه نوسان ۵ این اتفاق میافتاد تا نزدیک به ۱۰۰ هزار واحد ریزش وجود داشت و دامنه نوسان بالاتر میتوانست ریزش ۵۰۰ هزار واحدی هم ایجاد کند.
دلیل دیگر که بورس را ریزشی کرده، امکان خطر مجدد است. هنوز ابهاماتی در رابطه با اتمام تنشها وجود دارد که باعث تشدید هراس و نگرانی معاملهگران شده است. بحث نقدشوندگی و تبدیل سهام به ارزهایی که قابلیت نقدشوندگی و خروج از کشور داشته باشند هم، از اولویتهایی است که باید در زمینه ریزشی شدن بورس و تاثیر در شاخصها در نظر داشت.
عدهای به ابزارهایی مانند بازگشایی مرحلهای اشاره میکنند؛ به این شکل که ابتدا نمادهای بزرگ و داراییمحور و سپس سهامهای کوچک بازگشایی شوند تا فشار روانی کاهش یابد و نقدشوندگی پخش شود. اما همین راهکار هم تنش ایجاد میکند، چراکه اگر اجازه بازگشایی به عدهای که سهام خرد دارند داده نشود، اعتراض خواهند کرد.
بورس در کشور ما علاوه بر اینکه دماسنج اقتصادی است، دماسنج سیاسی هم هست و شاید بهتر بود اساسا این هفته بورس بازگشایی نمیشد. اما بهدلیل بار سیاسی تعطیلی بورس، بازار سرمایه را بازگشایی کردند.
مردم نقش بسیار مهمی در بازارها دارند. مهم این است که سیاستگذار باید با ابزارهایی که در دست دارد بتواند رفتارهای کنشگران را کنترل کند. حاکمیت اقتصادی باید بیشتر به رفتار معاملهگران بازارهای مختلف توجه نشان بدهد. اما در حال حاضر مردم اعتماد چندانی به سیاستگذار اقتصادی و تصمیمات خلقالساعه آن ندارند.
مورد قابلاشاره دیگر در رابطه با صندوقها است که نباید صرفا بهدنبال منافع خود باشند. افرادی که پشتیبان شرکتهای بزرگ بورسی برای خرید و تعادل بازار هستند، نباید سود خودشان را اولویت قرار میدادند. حتی برخی در این شرایط پیشنهاد میدادند که اصلا دامنه نوسان وجود نداشته باشد تا در شرایط ریزشی سود خود را جمعآوری کنند. چنین رفتارهای ناجوانمردانهای هم میان معاملهگران کلان دیده میشود.
تصمیمساز بورسی قاعدتا باید با استفاده از ابزارهایی قدرت برخی صندوقها را در جمعآوری سود کنترل کند که متاسفانه تضاد منافع میان صاحبان صندوقها و سیاستگذار بورسی و اقتصادی اجازه چنین ورودی را نمیدهد. از سویی در این شرایط تصمیمساز بازار باید مراقب باشد که یا عرضهای وجود نداشته باشد یا بهصورت محدود عرضه انجام شود؛ این اتفاق باید حداقل در بخشهایی از بازار که تحتکنترل سیاستگذار است، رخ دهد. متاسفانه افرادی که در رأس تصمیمگیریهای بورسی قرار گرفتهاند، خودشان ذینفع هستند و از اینرو منافع خودشان را بیشتر از منافع عامه مردم در نظر میگیرند.
در حال حاضر پیشبینی برای بازار سرمایه در صورت خروج از این شرایط کار پیچیدهای است. عبور از این شرایط بستگی به اتفاقات پیشرو دارد. اگر شرایط به وضعیت معمول بعد از جنگ بازگردد، میتواند فضای مثبتی را برای بازار سرمایه بگشاید، اما اگر طبق روال این 2 روز پس از بازگشایی پیش برود، نمیتوان چندان افق روشن و مثبتی را مشاهده کرد.
بازار سرمایه همچنان قابلدفاع نیست، به این دلیل که اعتماد در آن وجود ندارد و سیاستها بهطورلحظهای در آن تغییر میکند.
مهمترین راهکار، جلوگیری از تصمیمات ذینفعانه است
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه؛ تعطیلی بازار سرمایه، تبعاتی مانند فشار فروش بعد از بازگشایی بههمراه داشت که طبیعی و قابلپیشبینی بود. در شرایطی که ابهام قابلیت پیشبینی را برای معاملهگران محدود کرده است، چنین تدابیری نتیجه مقطعی و معکوس خواهد داشت.
این را هم در نظر داشته باشید که در ایران بهبود وضعیت اقتصادی لزوما بهمعنی بهبود وضعیت بورس نیست و همینطور برعکس، نامناسب بودن وضعیت اقتصادی بهمعنی مناسبتر شدن وضعیت اقتصادی نیست؛ تجربه در 2 دهه گذشته این اتفاق را کاملا بهاثبات میرساند. در تمام سنواتی که فراز و نشیب داشتهایم، بورس بازدهی و حرکت خود را داشته است، چراکه همبستگی و وابستگی بسیار شدیدی با ارزش پول ملی دارد.
مهمترین آیتم برای بازار سرمایه و بورس، افزایش سطح اعتماد عمومی است. تصمیمات اقتصادی که بهشکل ذینفعانه از سوی دولت گرفته میشود، سطح اعتماد سهامداران خرد را کاهش داده است. نقش سازمان بورس در ارتباط با استیفای حقوق سهامداران بسیار بااهمیت است که ظرف یک سال گذشته، نمونههای بارزی از جدیت در وصول مطالبات سهامداران خرد داشتهایم. لازم است سهامداران خرد نگاه بلندمدتتر به سرمایهگذاری داشته باشند. در این صورت طبیعتا بازدهی بهتری نسبت به سایر بازارها خواهند داشت.
سخن پایانی
بورس تهران پس از ۹روز تعطیلی بیسابقه بهدنبال آغاز تنش نظامی میان ایران و اسرائیل باز شد، اما این بازگشایی با موج گسترده صف فروش و فشار شدید نقدشوندگی همراه شد. در حالی که مقامات تصمیم به تعطیلی و محدود کردن دامنه نوسان گرفتند، سوال اساسی باقی است: آیا ابزارهای کنترلی جایگزینی وجود داشتند که میتوانستند بدون توقف کامل معاملات، ثبات بازار را حفظ کنند؟ تعطیلی ناگهانی بازار پس از ۹روز تنش نظامی، اگرچه با نیت کنترل فشار فروش انجام شد، اما در عمل التهاب روانی را تشدید کرد و در عمل بار مسئولیت را بر دوش سرمایهگذاران گذاشت. جدا از تعطیلی، ابزارهای فنی و مالی متعددی از جمله اعمال محدودیت هوشمند دامنه نوسان، تقویت نقش بازارگردان و صندوقهای نقدشوندگی، پوشش ریسک از طریق ابزار مالی ثانویه، ارتباط شفاف و زمانبندیشده با فعالان بازار مدیریت مرحلهای بازگشایی قابلاستفاده
بودند. این اقدامات در کنار برنامهریزی دقیق میتوانستند جریان معاملات را بدون قطعی کامل بازار حفظ کرده و از فروپاشی روانی جلوگیری کنند. اکنون که بحران تا حدی فروکش کرده، بورس تهران فرصتی تاریخی دارد تا با استفاده از تجارب این رویداد، سازکارهای خود را تقویت کرده و در مواجهه با تنشهای احتمالی آینده، تابآوری جدیدی کسب کند.