-
صمت نقش نظام مالی در آینده محیط‌زیست را بررسی کرد

بانک‌ها و مسیر سبز توسعه

بانکداری سبز در ایران چقدر جدی گرفته شده است؟

در جهانی که پیامدهای تغییرات اقلیمی دیگر قابل چشم‌پوشی نیستند، نهادهای مالی که از استانداردهای جهانی برخوردارند، ناگزیرند به مسئولیت‌های تازه‌ای بیندیشند. یکی از مفاهیم نوظهور در این مسیر، «بانکداری سبز» است؛ رویکردی که در آن بانک‌ها نه‌تنها بازیگران اقتصادی، بلکه شرکای فعال در پایداری زیست‌محیطی شمرده می‌شوند. اما این مفهوم چه پیشینه‌ای دارد و نظام بانکی ایران چقدر در این مسیر گام برداشته است؟ جایگاه کشور ما در مقایسه با دیگر کشورها کجاست؟ در واپسین ماه‌های سال گذشته محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی در مراسم امضای توافقنامه همکاری با معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان، بانکداری سبز را یکی از الزامات این روزهای حوزه مالی دانست و از فعالیت‌های سبز و دوستدار محیط‌زیست در نظام مالی و بانکی حمایت کرد.

بانک‌ها و مسیر سبز توسعه

بانک‌ها باتوجه به نقشی که در ارائه تسهیلات به فعالان اقتصادی و پذیرش سپرده‌های آنها دارند، می‌توانند به فعالیت آنها سمت‌وسو دهند؛ پس اگر تفکر و توجه به محیط‌زیست و اهمیت به توسعه پایدار در فرهنگ یک بانک نهادینه شود، می‌تواند به کل فعالان اقتصادی و جامعه تسری یابد.

مقایسه ایران در این زمینه با کشورهای دیگر نشان می‌دهد که ایران نه‌تنها از نظر زیرساخت‌های حقوقی و نظارتی عقب است، بلکه در زمینه ابزارهای عملیاتی نیز، باید مسیر زیادی را طی کند. نظام بانکی ایران می‌تواند در مسیر شکل‌گیری اقتصاد سبز، نقش کلیدی ایفا کند. بانک‌ها می‌توانند با تغییر معیارهای اعطای تسهیلات، به‌گونه‌ای رفتار کنند که پروژه‌های مخرب از نظر زیست‌محیطی در اولویت نباشند و به‌جای آن، پروژه‌هایی با اثر مثبت بر منابع‌طبیعی، انرژی‌های تجدیدپذیر، کاهش مصرف آب یا مدیریت پسماند، تسهیلات بیشتری دریافت کنند.

بانک مرکزی نیز در این میان نقش اساسی دارد. تدوین آیین‌نامه‌های نظارتی، طراحی ابزارهای مالی سبز مانند اوراق مشارکت سبز، تشویق بانک‌ها به انتشار گزارش‌های پایداری و همچنین اعمال سیاست‌های پولی با جهت‌گیری زیست‌محیطی می‌تواند مسیر نظام بانکی را به‌سوی پایداری واقعی سوق دهد. در ایران، مفهوم بانکداری سبز هنوز در مراحل مقدماتی قرار دارد و هنوز چارچوب رسمی و الزام‌آور در سطح نظام بانکی کشور وجود ندارد.

برخی بانک‌ها با توسعه خدمات بانکداری دیجیتال، سهمی در کاهش مصرف کاغذ ایفا کرده‌اند، اما این اقدامات به‌شکل موردی، بدون پیوست راهبردی و ارزیابی تاثیر واقعی زیست‌محیطی انجام شده‌اند. فقدان نظام طبقه‌بندی پروژه‌های سبز، نبود نظام ارزیابی زیست‌محیطی در فرآیند اعتبارسنجی بانک‌ها و همچنین عدم‌هماهنگی میان بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان محیط‌زیست، از جمله موانع کلیدی توسعه بانکداری سبز در ایران است. صمت در گزارش پیش‌رو با نظری بر آرای کارشناسان به بررسی جایگاه بانکداری سبز در نظام پولی و بانکی پرداخته است که می‌خوانید.

 

بانکداری سبز (Green Banking) مفهومی است که به‌تدریج از اواخر دهه ۹۰ میلادی وارد ادبیات مالی جهان شد، اما تنها در یک دهه اخیر، جایگاه جدی‌تری یافته است. در این مدل، بانک‌ها سیاست‌ها و خدمات خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنند که از نظر زیست‌محیطی پایدار باشند، به کاهش ردپای کربنی کمک کنند، و منابع مالی را به‌سمت پروژه‌های دوستدار طبیعت هدایت کنند. بانکداری سبز، مفهومی استراتژیک و فرابخشی است؛ یعنی تنها محدود به بانک‌ها نیست، بلکه با سیاست‌گذاری محیط‌زیستی دولت‌ها، استانداردهای بین‌المللی، ترجیحات سرمایه‌گذاران و حتی آگاهی عمومی گره خورده است. بر این اساس، بانکداری سبز می‌تواند یک ابزار کلیدی برای تحقق اهداف توسعه پایدار (SDGs) باشد.

در بانکداری سبز، موضوعاتی نظیر ارزیابی اثرات زیست‌محیطی پروژه‌های متقاضی وام، تخصیص وام و اعتبار با اولویت پروژه‌های پایدار، حذف یا کاهش خدمات بانکی فیزیکی (برای کاهش مصرف کاغذ و انرژی) و سرمایه‌گذاری در اوراق قرضه سبز یا طرح‌های کاهش آلودگی به‌عنوان اصول بنیادین مطرح هستند.

در سطح جهانی، کشورهای پیشرفته از دهه ۲۰۱۰ میلادی، شروع به توسعه چارچوب‌های عملیاتی بانکداری سبز کردند. در این میان کشورهای اروپایی، آسیای‌شرقی و برخی کشورهای در حال توسعه، مسیرهای متفاوتی برای پیاده‌سازی این مدل مالی پایدار اتخاذ کرده‌اند. در آلمان، بانک‌های تجاری و توسعه‌ای تحت‌حمایت دولت، نقش پیشرو در انتشار اوراق قرضه سبز داشته‌اند. در فرانسه، چارچوب نظارتی منسجمی برای شفاف‌سازی عملکرد بانک‌ها در حوزه محیط‌زیست ایجاد شده است. در انگلستان، بانک‌ها موظف به انتشار گزارش‌های اثرات زیست‌محیطی هستند و مدل‌هایی برای ارزیابی ریسک اقلیمی در ساختارهای اعتباردهی‌شان به‌کار گرفته شده است. در آسیا، چین گوی سبقت را ربوده است. کمیته بانکداری سبز در بانک مرکزی چین، الزاماتی را برای اختصاص حداقل بخشی از اعتبارات بانکی به پروژه‌های سبز وضع کرده است. این کشور همچنین یکی از بزرگ‌ترین بازارهای اوراق قرضه سبز جهان را دارد. هند نیز با وضع مقررات الزام‌آور برای انتشار اطلاعات زیست‌محیطی در صورت‌های مالی بانک‌ها، گام‌های اولیه اما مهمی برداشته است.

بانکداری سبز، از مصادیق رسالت اجتماعی

احسان باقری، کارشناس ارشد بازاریابی خدمات بانکی؛ پرداختن به مقوله بانکداری سبز، امری خطیر و چالش‌برانگیز است. این موضوع یکی از محوری‌ترین مسائل جامعه و کسب‌وکارهای ما است که در نظام بانکداری ایران معنا و مصادیق خاص خود را دارد. واقعیت آن است که این مفهوم در ایران بسیار نو بوده و تاکنون به‌صورت جدی به آن توجه نشده است. اما مروری کوتاه بر عملکرد بانک‌های تراز اول جهانی، افق‌های جدیدی از کسب‌وکار مبتنی بر سبز بودن می‌گشاید.

چند دهه است کسب‌وکارها متوجه شده‌اند که ذی‌نفعان آنها، تنها مشتریان، سهامداران و کارکنانشان نیستند. هر نیاز و خواسته‌ای که به‌دنبال پاسخگویی آن هستند، بر جامعه و محیط‌زیست اثرات خاص خود را دارد، از این‌رو باید به آن توجه داشت. بدین‌ترتیب با توسعه ظرفیت‌های فکری و مدیریتی در عرصه کسب‌وکارها و از سوی دیگر با اهمیت یافتن مسائل اخلاقی که ناشی از فشار رقابت، خواست مشتریان، جامعه و فشارهای دولت‌ها است، کسب‌وکارها نسبت به مسائل پیرامون خود دقیق، حساس و مسئولیت‌پذیرتر شده‌اند.

پرداختن به رسالت مسئولیت‌های اجتماعی، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که سازمان‌ها در فلسفه وجودی و ماموریت‌های خود به آن می‌پردازند و بانکداری سبز، یکی از مصادیق اصلی در انجام وظایف مربوط به این رسالت اجتماعی است.

از این‌رو پیش از هر چیز، باید تعریف جامع‌تری از رسالت اجتماعی نظام بانکی ارائه کرد، زیرا تعریف رایج بانکداری ایران، تعریفی محدود بوده،بنابراین عملکردی که در این بخش شاهد آن هستیم، مبتنی بر همین تعریف محدود است. به‌صورت کلی مسئولیت اجتماعی، پاسخگویی و توجه به مسائل محیط کسب‌وکار است.

توسعه مدیریت در کسب‌وکارهای امروزی با ورود مدیران دانش‌آموخته، گذار از دوران مدیریت سنتی به مدیریت نوین در سازمان‌های ایرانی را رقم زده است. این مدیران می‌دانند تبیین رسالت و ماموریت و تدوین استراتژی بدون در نظر گرفتن محیط پیرامونی سازمان، تحقق اهداف را غیرممکن می‌کنند. از سوی دیگر، هر کسب‌وکاری به‌دنبال مزیت‌های رقابتی است و پرداختن به کسب‌وکار سبز امروزه یکی از فرصت‌ها و مزیت‌های رقابتی به‌شمار می‌رود.

گام بعدی، توجه به منافع این رویکرد جدید است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کاهش هزینه‌ها در بلندمدت اشاره کرد. سازمان سبز ورودی‌های خود را مدیریت کرده، فرآیندهای خلق محصول و خدمات را مبتنی بر صرفه‌جویی‌ها بازآفرینی می‌کند و از طریق ارائه محصولات سبز به مشتریانی که خواهان این محصولات هستند، به خلق جایگاه برتر نسبت به رقبا و کسب درآمدهای بیشتر می‌پردازد. از این‌رو بانکداری سبز نه‌تنها نیازمند یک فلسفه مبتنی بر بینش و نگرشی است که سازمان را در برابر جامعه مسئول می‌داند، بلکه نیازمند استراتژی‌های موثر و کارآمد در این حوزه است؛ استراتژی‌هایی که متاثر از تغییرات محیطی و در پاسخ به آن تهیه و تدوین می‌شوند.

سالانه میلیاردها کارت پلاستیکی در نظام بانکی تولید می‌شود که خسارت جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست وارد می‌کند. استفاده از مواد تجزیه‌پذیر یا هدایت جامعه به‌سوی بانکداری تمام‌الکترونیک از طریق ابزارهایی چون موبایل‌بانک، اقدام موثر دیگری در این حوزه است. فرهنگ سازمانی بانک‌های پیشرو، صرفه‌جویی و عدم‌تولید زباله و استفاده مجدد از منابع را ترویج و تقویت می‌کند. شاخص‌های ارزیابی مالی نیز برای سنجش میزان تحقق استراتژی‌ها در این حوزه به‌روز شده‌اند. به‌عنوان‌مثال بسیاری از بانک‌ها، شاخص‌های ریسک محیطی را تعریف و در تمامی محاسبات خود، آن را لحاظ می‌کنند.

نقش اثرگذار بانک‌ها در صیانت از محیط‌زیست

وهاب قلیچ، کارشناس پولی و بانکی؛ روند ناخوشایند نابودی جنگل‌ها و مراتع سبز، خشک شدن رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، کاهش چشمگیر آب‌های زیرزمینی، آلودگی هوا در کلانشهرها، تولید گازهای گلخانه‌ای، فرسایش و تخریب خاک، کاهش تنوع زیستی و انواع گونه‌های جانوری، دستکاری ژنتیکی مواد غذایی و معضل پسماندها، بخش‌های مهمی از تراژدی طبیعت در کشور ما هستند.

امروزه در جهان، نظام بانکداری در کنار سایر نهادهای دیگر در احیا و صیانت از محیط‌زیست دارای مسئولیت و نقش اثرگذار است. توقع و انتظار گروه‌های دوستدار محیط‌زیست در جهان از نظام بانکی نه به‌عنوان یک اقدام داوطلبانه بلکه به‌‎عنوان یک وظیفه اجباری اجتماعی ظهور یافته است. پدیده بانکداری سبز با همین هدف در نظام‌های بانکی جهان ایجاد شده و امروزه در ابعاد نظری و عملیاتی، پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای داشته است. نکته جالب توجه آن است که بانکداری اسلامی نیز بی‌تفاوت به این موضوع نیست و توجه خاصی به بانکداری سبز در ذیل بانکداری اخلاقی دارد. به‌نظر می‌آید باتوجه به احتمال رخداد بحران‌های زیست‌محیطی بزرگ‌تر در ایران، این مسئولیت برای نظام بانکی ایران به‌شکل ملموس‌تری احساس می‌شود. بانکداری سبز در 2 بخش می‌تواند به ایفای نقش بپردازد؛ تامین مالی و ایجاد محدودیت برای تامین مالی پروژه‌های ضدمحیط زیستی.

بانک‌های کشور می‌تواند از طرح‌ها و پروژه‌های سبز که به صیانت از محیط‌زیست می‌پردازد، به‌نحو ویژه‌ای حمایت کند. این حمایت می‌تواند اعم از پرداخت تسهیلات ویژه یا محاسبه نرخ سود ترجیحی برای اعطای تسهیلات باشد. به‌عنوان نمونه تولیدکنندگانی که محصولات سبز همچون کالاهایی با مواد قابل‌بازیافت تولید می‌کنند یا تولیدکنندگانی که در حداقل‌سازی ضایعات کوشا هستند یا تولیدکنندگانی که در فرآیند تولیدی خود به مصرف بهینه انرژی توجه دارند یا تولیدکنندگان تجهیزات مرتبط با انرژی‌های تجدیدپذیر و کلیه فعالان محیط‌زیست، همگی می‌توانند در رأس نهادهای تامین‌مالی‌شونده نظام بانکی قرار داشته باشند. در مقابل تولیدکنندگانی که با تولیدات خود به آلودگی و تخریب محیط‌زیست دامن می‌زنند یا تولید کالاهایی با درجه نامناسب از بهینگی مصرف انرژی را در دستور کار خود دارند، باید با محدودیت‌هایی در تامین مالی از سوی بانک مواجه باشند، مگر آنکه این تولیدکنندگان بخواهند از منابع بانکی در راستای بهبود فرآیندهای خود به‌منظور صیانت از محیط‌زیست اقدام کنند.

اعطای اعتبارات برای احیای منابع‌طبیعی می‌تواند از دیگر اقدامات موثر بانک‌ها در این شاخه باشد. بدیهی است باتوجه به محدودیت‌های شبکه بانکی، حمایت‌های حاکمیتی در این بخش ضروری است و بهره‌گیری از تجربه موفق بانک‌های سبز در جهان می‌تواند زمینه کاری بهتری را پیش‌روی نظام بانکی ایران قرار دهد.

سخن پایانی

بانکداری سبز، دیگر یک موضوع فانتزی یا محدود به بانک‌های خصوصی پیشرفته نیست. این رویکرد به ضرورتی حیاتی برای بقا و پایداری اقتصادها تبدیل شده است. نظام بانکی ایران نیز ناگزیر است برای مقابله با بحران‌هایی مانند کم‌آبی، آلودگی هوا و نابودی منابع‌طبیعی، نگاه خود را متحول کند. در آینده‌ای نه‌چندان دور سرمایه‌گذاران، مشتریان و نهادهای ناظر، از بانک‌ها پاسخگویی زیست‌محیطی خواهند خواست. امروز، زمانی است برای بازاندیشی در نقش نظام بانکی در توسعه سبز و تنظیم سیاست‌هایی که اقتصاد و محیط‌زیست را به‌جای تقابل، در مسیر همکاری قرار دهد.

به‌اعتقاد کارشناسان، ورود جدی ایران به حوزه بانکداری سبز نیازمند یک برنامه چندمرحله‌ای است که شامل تدوین و تصویب چارچوب‌های قانونی و نظارتی بانکداری سبز توسط بانک مرکزی، ایجاد نظام طبقه‌بندی پروژه‌های سبز، طراحی مشوق‌های مالیاتی و نرخ بهره ترجیحی برای وام‌های سبز، گنجاندن الزامات زیست‌محیطی در اعتبارسنجی پروژه‌های وام‌گیرنده و توسعه بانک‌های تخصصی برای تامین مالی پروژه‌های زیست‌محیطی و انرژی پاک است.

به هر طریق برای داشتن بانک سبز باید به آن باور داشت. برای آن استراتژی تدوین کرد و اقدامات خلاقانه سامان داد. سبز بودن یک مزیت است. مزیتی که همه ذی‌نفعان از آن بهره خواهند برد، بنابراین برای تحقق آن باید منابع را همسو و بسیج کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین