خواب ویژه دولت برای معلمان | فرهنگیان هم به زودی خانه دار می شوند
رسیدگی به نیازهای مسکنی فرهنگیان تنها یک مطالبه صنفی نیست، بلکه یک ضرورت راهبردی برای بهبود کیفیت نظام آموزشی کشور محسوب میشود. فرهنگیان، بهعنوان سازندگان آینده ایران، در صف مقدم تعلیم و تربیت نسلهای جدید قرار دارند و نقشی اساسی در تقویت سرمایه اجتماعی ایفا میکنند..

در سالهای اخیر، وضعیت معیشتی فرهنگیان بهویژه در حوزه مسکن، با چالشهای جدی روبهرو شده و همین مسئله آثار منفی متعددی بر کیفیت عملکرد و انگیزه آنها بر جای گذاشته است.
مسکن، یکی از حیاتیترین نیازهای هر شهروند است و امنیت روانی و اجتماعی فرد تا حد زیادی به آن وابسته است. برای یک معلم که عمدتاً با حقوقی ثابت و نسبتاً پایین زندگی میکند، داشتن مسکن ملکی نه یک انتخاب، بلکه رؤیایی دور از دسترس شده است. در شهرهای بزرگ، هزینههای سرسامآور اجاره و خرید خانه، بخش عمدهای از درآمد فرهنگیان را میبلعد و در مناطق کوچکتر نیز رشد قیمت زمین و فقدان برنامهریزی مناسب موجب شده تا فرهنگیان با دغدغه دائمی مسکن دستوپنجه نرم کنند.
این وضعیت، تبعات مستقیم بر روحیه و تمرکز کاری معلمان دارد. معلمی که مجبور است برای تأمین اجاره خانه، چند شغل جانبی اختیار کند یا در فواصل طولانی از خانه تا مدرسه در رفتوآمد باشد، نمیتواند با تمام توان بر آموزش و پرورش دانشآموزان تمرکز کند. در نتیجه، افت کیفیت آموزشی، خستگی مزمن، مهاجرتهای اجباری و در نهایت دلزدگی از حرفه معلمی، از جمله پیامدهای کمتوجهی به مسئله مسکن فرهنگیان است.
دولتها، بهویژه در کشورهای توسعهیافته، سالهاست که مسکن معلمان را بهعنوان بخشی از سیاستهای رفاهی و توسعه آموزشی در اولویت قرار دادهاند. ارائه زمین ارزان، تسهیلات کمبهره یا بلاعوض، و ساخت شهرکهای فرهنگیان، از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود شرایط زندگی این قشر کمک کند. در ایران نیز، با توجه به سابقه اجرای طرحهایی همچون «مسکن فرهنگیان» یا مشارکت فرهنگیان در پروژههای نهضت ملی مسکن، زیرساختهایی برای رفع این مشکل وجود دارد، اما آنچه کم است، عزم جدی برای پیادهسازی کامل و مؤثر آنهاست.
یکی از مهمترین اقداماتی که دولت میتواند انجام دهد، شناسایی دقیق نیازهای مسکنی معلمان در هر استان و منطقه و تخصیص هدفمند منابع به پروژههای مسکن ویژه آنهاست. برای مثال، در مناطقی که نرخ اجارهبها بهشدت بالاست یا فرهنگیان ناگزیر به مهاجرت شدهاند، باید زمینهای دولتی برای ساخت مسکن فرهنگیان اختصاص داده شود. همچنین تسهیلات بانکی ویژه با اقساط بلندمدت و نرخ بهره پایین میتواند باری از دوش این قشر بردارد.
تأمین مسکن معلمان، نوعی سرمایهگذاری بلندمدت بر کیفیت نظام آموزشی کشور است. معلمی که احساس امنیت و آرامش در زندگی شخصی داشته باشد، به مراتب با انگیزهتر، خلاقتر و دلسوزتر در کلاس درس حاضر خواهد شد. این احساس تعلق خاطر، نهتنها بر عملکرد فردی معلم اثر دارد، بلکه به افزایش امید اجتماعی و حفظ سرمایه انسانی در نظام آموزشوپرورش کمک میکند.
از سوی دیگر، رسیدگی به مسئله مسکن فرهنگیان میتواند از مهاجرت نخبگان شغلی جلوگیری کند. در حال حاضر، بخشی از معلمان جوان و متخصص، به دلیل نبود چشمانداز روشن اقتصادی و رفاهی، از بدنه آموزش کشور جدا میشوند یا جذب شغلهای موازی میگردند. تأمین مسکن برای این گروه، اقدامی پیشگیرانه و حیاتی برای حفظ کیفیت نیروی انسانی است.
در نهایت، اگر دولت به دنبال تحول واقعی در آموزش کشور است، باید ریشهایترین مشکلات معلمان را هدف قرار دهد. مسکن، در این میان، کلیدیترین حلقهایست که در صورت تأمین، میتواند پیوندی عمیقتر میان معلم، مدرسه و جامعه ایجاد کند. این وظیفه نهفقط بر دوش وزارت آموزشوپرورش، بلکه نیازمند همکاری سایر دستگاهها از جمله وزارت راهوشهرسازی، بانکها و نهادهای حمایتی است.