نیازمند دیپلماسی دقیق با حمایت داخلی هستیم
ابراهیم رحیمپور ـ معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه
دور نخست گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و امریکا در دولت دونالد ترامپ، در حالی انجام شد که بهگفته سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، «دیوار بلند بیاعتمادی» میان تهران و واشنگتن مانع مهمی در مسیر تحقق یک توافق خواهد بود. این در حالی است که هیچ تحولی همچون یک توافق برای آغاز روند کاهش تنش میان ایران و ایالاتمتحده بهمنظور احیای توافق هستهای نمیتواند به یک نقطه عطف در شرایط پیچیده خاورمیانه بدل شود.
تاثیر بر روندهای منطقهای و بینالمللی
اگر بخواهیم این روند را مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که این یک فرآیند بسیار طولانی است که پس از انقلاب آغاز شده و تحولات مهمی مانند ماجرای لانه جاسوسی و جنگ تحمیلی و نیز تغییر دولتها در ایالاتمتحده بر آن تاثیرگذار بودهاند. در این میان، مواضع جمهوری اسلامی ایران همواره از ثباتی برخوردار بوده که اگر در شرایطی ضرورت ایجاب کرده، تغییراتی نیز در آن انجام گرفته است. در طول این مسیر، دیدگاههای متفاوتی در این زمینه وجود داشته که در این فرصت نمیتوان به تفصیل به آنها پرداخت. آنچه امروز در عمان آغاز شده با وساطت عمان انجام میگیرد و هدف اصلی از برگزاری این نخستین دور این است که دوطرف احتمال تداوم این روند را بررسی کنند.
بهتعبیر دیگر، امروز یک «پل صراط» است که نهتنها برای ایران و امریکا، بلکه برای قدرتهای جهانی و کشورهای منطقه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، نمیتوان این مذاکرات را تنها مذاکرهای میان دو کشور قلمداد کرد، چراکه این یک مذاکره تاثیرگذار در سطح منطقه و بخشی از معادلات جهانی است. از نخستوزیر اسرائیل که هفته گذشته به امریکا سفر و مذاکرات گستردهای را دنبال کرد، تا عربستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس، چین، روسیه و اروپا که همگی به عمان چشم دوختهاند.
نمیتوان این مذاکرات را تنها مذاکرهای میان دو کشور قلمداد کرد، چراکه این یک مذاکره تاثیرگذار در سطح منطقه و بخشی از معادلات جهانی است.
البته، تاثیرات این مذاکره بر کشور و مردم ما از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهعلاوه، مردم ما بهدلیل سابقه بد ایالاتمتحده، چندان به مذاکرات خوشبین نیستند، اما در عین حال نیاز دارند تا در نگرش خود تجدیدنظر کنند. باید ببینیم آقای عراقچی با چه دستور کار و اختیاراتی به عمان سفر کردهاند. آنچه ما، دیپلماتها و افرادی که صحنه را زیرنظر داریم، میتوانیم بگوییم این است که ایران تلاش کرده تا مباحث را بهصورت محرمانه نگه دارد و ما نیز سعی میکنیم با نگرشی مثبت، اخبار را دنبال کنیم.
راه رفتن بر طنابی باریک
همچنین باید به این موضوع توجه داشته باشیم که آغاز مذاکره، تداوم آن و پایان آن 3 مقوله جداگانه هستند و ما در حال حاضر در همان مرحله آغازین قرار داریم. در این مرحله دوطرف یک ارزیابی اولیه را انجام میدهند و اراده طرف مقابل را برای تداوم مسیر میسنجند. بنابراین در این قسمت، من هم مانند بسیاری از همکارانم و تا آنجایی که اطلاع دارم، بسیاری از جناحهای سیاسی و مردم ایران سعی میکنیم تا خوشبین باشیم و اگر انتقادی نیز وجود دارد، در حال حاضر مجال بیان و ابراز آن نیست و قاعدتا باید بگوییم که انشاءالله خیر است.
تاثیر بحران اوکراین بر روابط با اروپا
از سوی دیگر در ماههای اخیر 3 محور مذاکراتی با روسیه و چین، تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا و امریکا را بهموازات هم دنبال کرده است، چراکه باتوجه به نزدیکی به ضربالاجل اکتبر و انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، اگر توافقی احتمالی به امضای طرفین برسد، تمامی این کشورها در آن دخیل هستند.
کار سیاست خارجی در طول زمان نتیجه میدهد، بنابراین آغاز روندی برای تنشزدایی با کشوری که خصومتی طولانیمدت با آن شکل گرفته، حرکت بسیار خوبی است. اما باید به جنبههای مختلفی از جمله بیاعتمادی که در این مدت شکل گرفته است، توجه کرد. در قبال روسیه و چین، وضعیت کمی متفاوت است، زیرا این دو کشور بهنوعی با ما همراه هستند، هرچند این همراهی بهطورکامل و فداکارانه نبوده، اما در مبحث هستهای در جبهه جمهوری اسلامی ایران تعریف میشوند. اما پس از آغاز بحران اوکراین، مشکلات زیادی در روابط ما با اروپا آغاز شد. اگرچه نمیخواهم به موضوعات منفی اشاره کنم، اما ناگزیر هستم بگویم که فضای شکلگرفته در داخل ایران پس از حمله روسیه به اوکراین و استفاده تبلیغاتی مسکو از این موقعیت، شرایط سختی را برای روابط ایران و اروپا رقم زده است.
امروز وقتی تروئیکای اروپایی از مکانیسم ماشه سخن میگوید، ظاهرش مسئله هستهای است،اما بهنوعی باطن آن به موضوع اوکراین مربوط میشود. بهتعبیر یکی از افرادی که در روند تصویب قطعنامههای شورای امنیت در زمان آقای احمدینژاد حضور داشت، ظاهر مسئله هستهای ناشی از اجماعی بود که سخنان رئیسجمهور وقت درباره هولوکاست علیه کشورمان ایجاد کرده بود و در این شرایط حتی روسیه و چین نیز به اجماع ضدایرانی پیوسته بودند. بنابراین، آنچه به زبان آورده میشود، ممکن است تمام داستان پشت اقدامات و تحولات نباشد.
پیش از این، هر زمان نمیتوانستیم مسائل را با امریکا پیش ببریم، با اروپا کار میکردیم، اما اکنون شرایط با این اتحادیه خوب نیست و امریکا نیز دیگر تنها امریکای اوباما و بایدن نیست، بلکه به امریکای ترامپ تبدیل شده است. همین موضوع اهمیت مذاکرات امروز و ضرورت ایجاد جبهه حمایتی از داخل را چندبرابر کرده است.
صحنه عمان بسیار جدی است
در تحولات اخیر مسئله منطقه نیز از اهمیت برخوردار است و اقداماتی که بهزودی در غزه انجام خواهد گرفت نیز، مورد بحث است و یکی از دلایل شمشیری که بالای سر ما قرار گرفته، این است که در قبال تصمیماتی که برای آینده این منطقه گرفته شده، اقدامی انجام ندهیم. این موضوع میتواند برخی نیروهای منطقه را مایوس کند که باید موردتوجه قرار بگیرد. امروز روندی آغاز شده که یک ضربالاجل دوماهه امریکا و یک ضربالاجل پنجماهه تا اکتبر پیشروی مذاکرهکنندگان است، بنابراین صحنه بسیار جدی است و باید یک دیپلماسی دقیق با یک حمایت همهجانبه از داخل کشور در دستور کار قرار بگیرد.