-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->محمد بهارلو محمدزاده-مشاور حاکمیت کسب‌وکارهای خانوادگی

توسعه مباشرت کسب‌وکار خانوادگی

محمد بهارلو محمدزاده-مشاور حاکمیت کسب‌وکارهای خانوادگی

یکی از چالش‌های اساسی کسب‌وکار خانوادگی، توسعه مباشرت آن است. مباشر فردی است که به چگونگی ساختن و انتقال یک میراث به نسل‌های آینده می‌پردازد. «مباشرت» یک مفهوم در حال تکامل است. به‌لحاظ تاریخی، مباشرت منعکس‌کننده نیاز مباشران (صاحبان یا مدیران) برای پاسخگویی به اقدامات خود در برابر تامین‌کنندگان منابع است. اما در یک شرکت خانوادگی این مفهوم معنای بسیار گسترده‌تری پیدا می‌کند. خانواده‌های فعال در کسب‌وکار اغلب خود را به‌عنوان مباشر ثروت خانواده می‌بینند؛ به‌ویژه، آنها جهت‌گیری بلندمدت دارند و کسب‌وکار را با در نظر گرفتن نسل‌های آینده مدیریت می‌کنند. مباشرت کسب‌وکار خانوادگی درباره ایجاد، پرورش و انتقال میراثی اعتلایافته به نسل‌های آینده است. این امر مستلزم وضوح مقاصد و اهداف، برپایی اصول بنیادین و توانمندساز حاکمیت خانواده و کسب‌وکار خانوادگی و تعهد خانواده به ایده برتری منافع خانواده بر منافع تک‌تک اعضای آن است. «فرهنگ مباشرت» در دوران رونق و بالندگی کسب‌وکار، به‌مثابه امری معقول و دست‌یافتنی موردحمایت قرار می‌گیرد، اما با کاهش سود یا تدارک ندیدن بازنشستگی مناسب برای سالمندان اعضای مالکیت کسب‌وکار خانوادگی به منبع تنش‌زا تبدیل می‌شود. تقویت نگرش مباشرت به‌معنای حفظ توافق خانوادگی حول این ایده است که کسب‌وکار یک دارایی مشترک است که باید برای منافع بلندمدت خانواده توسعه یابد. در پرتو این مفهوم استفاده بهینه از ۴ نوع سرمایه متفاوت به شرح ذیل ممکن می‌شود:

• سرمایه خانواده ـ جایگاه ثروت خانواده در قلب شرکت‌های خانوادگی است؛ وابستگی به کسب‌وکار فراتر از یک رابطه مالی صرف است.

• سرمایه انسانی ـ قدرت دانش، مهارت‌ها، وفاداری و تعهد کارکنان غیرخانوادگی.

• سرمایه مالی ـ احتیاط و احساس مسئولیت مالی در قبال نسل‌های آینده.

• سرمایه اجتماعی ـ اعتماد و تعامل متقابل ناشی از ایجاد پیوندهای پایدار با تامین‌کنندگان، سرمایه‌گذاران، مصرف‌کنندگان، جامعه محلی و کلان.

اهداف مشترک مالکان و مدیران بر انگیزه و سازکارهای کنترل سازمانی تاثیر می‌گذارند، اعتماد را برجسته می‌کنند و بیش از نظارت دقیق، بر توانمندسازی تاکید دارند. مباشران عموما به کسب‌وکار خود وفادار هستند و برای موفقیت آن تلاش می‌کنند و این جهت‌گیری می‌تواند رقابت را از طریق توسعه اعتماد، شهرت، روابط با مشتری و مشارکت کارکنان افزایش دهد. اگر بخواهیم مفهوم واحدی را خلاصه کنیم که در پرتو آن بدانیم زیربنای مزیت‌های رقابتی و وجه تمایز کسب‌وکارهای خانوادگی چیست، آن مفهوم باید «اعتماد» باشد؛ اعتماد منبع چشم‌اندازهای بلندمدت، وفاداری و تعهد است.

مدل «رهبری با اعتماد»، عناصر اعتماد را توسعه می‌دهد و به رفتارهای خاصی توجه دارد که باید نسبت به آنها مسئول باشیم. در این مدل، اعتماد به‌عنوان جزئی از روابط کسب‌وکار در ۸ عنصر کلیدی تعریف می‌شود. در موقعیت‌هایی که احساس کمبود اعتماد می‌شود، می‌توان از این عناصر استفاده و مشخص کرد کدام رفتارها باعث ایجاد اعتماد می‌شوند و برای بازسازی، رشد و حفظ آن، چه راه‌حل‌هایی نیاز است.

۱. قلمرو: تعیین حدود مسئولیت‌ها برای بروز یک تعهد واقعی و پایبندی به آن.

۲. قابلیت اطمینان: وضوح آنچه بر‌عهده می‌گیریم و نمی‌گیرید.

۳. شایستگی: داشتن دانش فنی و مهارت بین‌فردی برای انجام کار است.

۴. پاسخگویی: پذیرش و جبران اشتباهات‌مان، انجام کارهایی که باید انجام دهیم تا همه‌چیز درست شود و از تکرار نشدن آنها مطمئن شویم.

۵. رازداری: اشتراک‌گذاری نکردن اطلاعاتی که مال ما نیست.

۶. صداقت: شهرت داشتن به صداقت و راستگویی.

۷. عدم‌قضاوت: پاسخ دادن بدون قضاوت وقتی کسی چیزی را در فضای صمیمی به ما می‌گوید، اعتماد را افزایش می‌دهد.

۸. گشودگی: به اشتراک گذاشتن آزادانه ایده‌ها و اطلاعات.

اگرچه لزومی ندارد همه این عناصر را همیشه به افراد نشان دهیم، اما کمک می‌کنند تا چگونگی ایجاد روابط با اعتماد بالا را درک کنیم. دانستن این مدل به ما و اطرافیان‌مان قدرت می‌دهد تا خود و دیگران را در قبال رفتارهایی که منجر به اعتماد بالاتر یا پایین‌تر در خانواده یا کسب‌وکار می‌شود، مسئول بدانیم.

حفظ دیدگاه مباشرت، چالشی قابل‌پیش‌بینی برای کسب‌وکارهای خانوادگی است. بنابراین باید برنامه‌ریزی کرد و برای ۴ اصل ذیل تعهد داد:

۱. تعیین نقشه‌راه؛ توجه به استقلال و وضوح هدف.

۲. تحریک کردن عملکرد؛ توجه به عملکرد، بهبود مستمر و حاکمیت.

۳. بخشی از چشم‌انداز بودن؛ توجه به جهان گسترده‌تر.

۴. برنامه‌ریزی برای آینده؛ انسجام بین کوتاه‌مدت و بلندمدت.

تهیه یک «بیانیه مباشرت» را به‌عنوان بخشی از منشور خانواده یا بیانیه ماموریت خود بدانیم و از آن درباره موارد ذیل حمایت کنیم:

• مدیریت دارایی‌های خانوادگی و کسب‌وکار

• تقسیم سود

• برنامه‌ریزی مالی شخصی

• جانشین‌پروری

• تعهدات متقابل اعضای خانواده

با این وجود، کسب‌وکارهای خانوادگی موفق، زمان حال را سرپرستی و برای آینده سرمایه‌گذاری می‌کنند. آنها منابع را در حوزه‌هایی مانند آموزش، تحقیق، بازاریابی و توسعه رهبری نسل بعدی قرار می‌دهند که در کوتاه‌مدت سودآوری ندارند. این شرکت‌ها توسط مباشران کارآفرینی مدیریت می‌شوند که به سرمایه‌گذاری سرمایه، همان‌طور که به رشد درآمد، به جانشین‌پروری، همان‌طور که به مدیریت عملکرد، به شهرت کسب‌وکار خانوادگی، همان‌طور که به نتایج موردانتظار؛ می‌اندیشند. به‌هرحال، پرورش و حمایت کردن از مباشران و رهبران فعلی و آتی کسب‌وکارهای خانوادگی یک نیاز واقعی است. ضرورت دارد همه بخش‌ها به‌ویژه بخش خصوصی، بیش از این فرصت‌سوزی نکنند و به نقش و جایگاه کسب‌وکارهای خانوادگی در اقتصاد و امور اجتماعی کشور، این استعداد استراتژیک توجهی شایسته مبذول کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*