پایکوبی در کوچه بورسیها
پیشنهاد علی صالحآبادی برای تصدی پست ریاست کلی بانک مرکزی از سوی خاندوزی و تایید مدیرعامل پیشین بانک توسعه تعاون به این سمت از سوی هیات دولت از جمله تحولات مهم و تاثیرگذار هفته پیش بود که سهامداران بورس تهران را امیدوارتر از قبل روانه تالار معاملات بازار سهام کرد.
کارشناسان معتقدند دلیل خوشحالی بورسیها از این انتصاب، ایجاد امید در بین سهامداران برای کاهش و حداقل تثبیت نرخ سود بانکی است که بهعنوان رقیبی سرسخت برای بازار سهام ایفای نقش کرده است.
فعالان بازار با اشاره به سابقه مدیریت صالحآبادی در سازمان بورس و شناخت وی از زیروبم این حوزه امیدوارند مشکلاتی که در دورههای پیشین بانک مرکزی شاهد بودند را باردیگر تجربه نکرده و بازار سهام بتواند بهعنوان بهترین گزینه برای سرمایهگذاری گوی سبقت را از بانکها برباید.
صالحآبادی بورس را میشناسد
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به آشنایی علی صالحآبادی با بازار سهام به صمت گفت: رئیس کل جدید بانک مرکزی شناخت خوبی از بازار سهام داشته و نقاط قوت و ضعف آن را بهخوبی میشناسد. البته این موضوع میتواند بهعنوان چاقوی دولبهای عمل کرده و به ضرر یا نفع بازار تمام شود اما نکته این است که ایشان حتی مدیران میانی سازمان بورس را نیز کاملا میشناسد و ارتباط خوبی با بدنه بازار سرمایه دارد.
وی در ادامه افزود: با توجه به شناختی که آقای صالحآبادی از مدیران بازار دارند میتوان نسبت به ایجاد هماهنگی بیش از پیش بین بازار پول و سرمایه امیدوار بود، اتفاقی که فقدان آن در سال ۹۹ باعث فدا شدن بازار سهام در برابر بازار پول شد و آسیبهای زیادی به اقتصاد کشور وارد کرد.
مسیر مشترک، تاکتیک متفاوت
آقابزرگی عنوان کرد: اقتصاد ایران عموما قائم به اشخاص و مدیران این جناح و آن جناح سیاسی نیست، بلکه یک جریان کلی دارد و به سمتی حرکت میکند که با تغییر مدیران، تغییر نمیکند. فقط تفاوتی که وجود دارد تغییر در نوع نگاه به مقصد است، وگرنه هدف و نقشه راه یکی است. در زمینه سیاستگذاری پولی همچنین رویکردی وجود دارد و نمیتوان انتظار داشت با آمدن آقای صالحآبادی تغییر خاصی در بانک مرکزی و نظام بانکی کشور ایجاد شود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وجود سیاستهای ثابت در مسیر روبهجلوی اقتصاد کشور، تاکید کرد: این موضوع حتی در حد وزرا و روسای جمهوری هم صادق است. بهطورکلی ما اهداف مشخصی در اقتصاد داریم که مدیران باید برای رسیدن به آنها تلاش کنند. البته همانطور که گفته شد، تفاوتهایی در استراتژیها و تاکتیکها وجود دارد که در زمینه بانک مرکزی و بورس اوراق بهادار میتوان به مصادیقی مانند نرخ سود سپرده و بینبانکی، نرخ ارز، پایه پولی و نقدینگی اشاره کرد که میتوانند تاثیرات گستردهای روی یکدیگر داشته باشند.
آقابزرگی در ادامه یادآور شد: روی همرفته اگر دقت کنیم در همه دورههای ریاست بانک مرکزی شاهد یک رویکرد مشترک بودهایم و تنها اختلافات و تفاوتهایی در جزییات وجود داشته که البته بسیار مهم هستند. در این زمینه خاص هم بهنظر میرسد آقای صالحآبادی قصد ایجاد تحول ساختاری در نظام بانکی نداشته باشد اما حتما نحوه کار ایشان متفاوت با آنچه در دورههای پیشین شاهد آن بودهایم، خواهد بود.
بورس، قلک دولت نیست
این کارشناس و فعال باسابقه بازار سرمایه با ارجاع به اظهارات ابراهیم رئیسی درباره بورس به صمت گفت: در سخنان رئیسجمهوری هم شنیدیم که گفته شد بازار سرمایه، قلک دولت برای جبران نقدینگی و کسری بودجه نیست. باید توجه داشت که بازار سهام محلی برای سرمایهگذاری مردم بوده و صنایع نیز میتوانند از این محل تامین مالی شوند.
وی در ادامه بیان کرد: با توجه به این نکته، سیاست اتکا به ذات و تشکیلات درونی بانک مرکزی و همچنین نگاه مستقل دولت و سیاستگذار پولی کشور به سازمان بورس باید از سوی آقای صالحآبادی در دستور کار قرار بگیرد، تا باردیگر شاهد اتفاقاتی که در سال ۹۹ رخ داد، نباشیم. با توجه به آنچه از رئیس کل جدید بانک مرکزی میدانیم هم احتمالا ایشان چنین رویکردی ندارد.
این کارشناس ادامه داد: البته نباید فراموش کرد که استقلال بانک مرکزی هم از دیگر مواردی است که میتواند کار را برای بخشهای دیگر اقتصاد از جمله بورس آسانتر کند. بهعنوان مثال، اگر سایه اقتدار دولت بر سر بانک مرکزی سنگینی کند، اتفاقات چندان جالبی رخ نخواهد داد که یکی از آنها جبران کسری از محل استقراض از بانک مرکزی است که به ضرر کلیت اقتصاد کشور خواهد بود.
وی ادامه داد: این موضوع دقیقا آن نکتهای است که بارها از سایر روسای سازمان هم انتظار داشتیم و حقیقیها و حقوقیها با تاکید بر مسئله استقلال سازمان، حرکت به این سمت را یکی از ضروریات بازار سهام میدانستند.
تکلیف نرخ سود چه میشود؟
این فعال باسابقه بازار به موضوع نرخ سود بانکی اشاره کرد و یادآور شد: تعیین نرخ سود بانکی در ایران در اختیار اشخاص نیست که با تغییر مدیران شاهد تغییر در رویکردهای عملیاتی در این حوزه باشیم. همانطور که گفته شد، اقتصاد ایران یک مسیر مشخص را دنبال میکند و نرخ سود هم یکی از مصادیق این امر است. بهطورکلی احساس اینکه آقای صالحآبادی قصد ایجاد تغییرات اساسی در زمینه تعیین نرخ سود داشته باشد به ناظران بازار دست نمیدهد و بیشتر سیگنال ثبات دریافت میشود. همانطورکه گفته شد، مدیران تابعی از این جریان عمومی هستند و بعید است نرخ سود بانکی تغییر خاصی پیدا کند.
آقابزرگی در پایان خاطرنشان کرد: ما در برنامه ششم توسعه نیز انحرافات زیادی داشتهایم. بهعنوان مثال، باید صفر درصد کسری بودجه در پایان برنامه ششم میداشتیم اما در حالحاضر کسری ۵۰ درصدی بودجه را در کشور شاهد هستیم.
متاسفانه برنامههای اجرایی مدونی در حوزه اقتصاد نداریم و در حال حرکت با سیاستهای روزمره در بخشهای مختلف هستیم. این رویکرد که منجر به بیثباتی در بخشهای گوناگون میشود میتواند زمینه را برای ایجاد نوسانات نرخ سود، ارز و... فراهم کند و در واقع یک ریسک بهشمار میرود.
یک اتفاق خوب در بانک مرکزی
همایون دارابی، کارشناس بازار سهام با اشاره به سابقه علی صالحآبادی، ریاست سازمان بورس به صمت گفت: انتخاب آقای صالحآبادی بهعنوان رئیس کل بانک مرکزی، خبر بسیار خوبی برای فعالان بورس بهشمار میرود، زیرا برای نخستینبار سکاندار بانک مرکزی از بازار سرمایه میآید. ایشان تجربه ۱۰ ساله در نظام بانکی دارند و کارشان را با بازار سهام شروع کرده و به باور بسیاری از سهامداران، عملکرد خوب و قابلقبولی هم در این حوزه از خود برجای گذاشتهاند. وی در ادامه افزود: همین موضوع فضای مثبتی را در بازار ایجاد میکند که میتواند زمینه را برای ایجاد رونق در بورس فراهم کند.
اختلافات قدیمی
دارابی با اشاره به وجود اختلافاتی بین بانک مرکزی و بورس در سالهای گذشته، عنوان کرد: با توجه به اینکه رئیس کل بانک مرکزی عضو شورایعالی بورس نیز هست، قطعا میتوان انتظار داشت هماهنگیها بین دو بازار سرمایه و پول بیش از هر زمان دیگری شود و دیگر شاهد تقابل بین این دو بازار نباشیم.
وی ادامه داد: همانطور که میدانیم برای سالها دیواری بین بازار پول و سرمایه کشیده شده بود که در مسئله صندوقهای درآمد ثابت و... تبلور مییافت و حالا با توجه به آنچه در بانک مرکزی رخداده امیدواریها نسبت به از میان برداشته شدن این دیوار قوت گرفته است.
ثبات در فردوسی میسر است؟
این کارشناس باسابقه بازار سهام با اشاره به سیاستگذاریهای ثباتبخش بازار ارز به صمت گفت: تثبیت نرخ ارز یکی از تلههایی است که میتواند هر مدیری را در بانک مرکزی دچار دردسر کند، زیرا مداخله در بازار با توجه به محدودیتهای گسترده در امر دسترسی به منابع ارزی، کار بسیار سختی خواهد بود و میتوان انتظار ایجاد نوسانات در بازار را داشت. دارابی به مؤلفههای تاثیرگذار بر نرخ ارز اشاره کرد و یادآور شد: این موضوع هم به میزان کسری و هم نرخ نفت و مذاکرات وین بازمیگردد که باعث شده از چارچوب اختیارات رئیس بانک مرکزی خارج باشد.
در واقع ریاست کل بانک مرکزی وظیفهای را بر عهده دارد که اهرمهای زیادی بر آن اثر میگذارند؛ از همینرو میتوان گفت تثبیت نرخ ارز و مدیریت این حوزه برای رئیس کل بانک مرکزی، کار بسیار دشواری است.
وی ادامه داد: ابزارهایی که در اختیار بانک مرکزی است بسیار محدود بوده و تنها با اتکا به این ابزارها نمیتوان بازار و نرخ ارز را کنترل کرد.
سرکوب نرخ دلار اشتباه است
این تحلیلگر بورس با اشاره به سیاستهای کنترلی نرخ دلار بیان کرد: باید توجه داشت تثبیت نرخ ارز کار درستی نیست و در زمینه مدیریت بازار ارز باید سیاستی شناور داشت که با توجه به تحولات اقتصادی بتوان نبض بازار را نیز در اختیار گرفت اما سرکوب نرخ دلار نمیتواند راهکار مناسبی برای بانک مرکزی باشد.
افزایش نرخ سود، یک خطای بزرگ
این فعال و کارشناس بازار سرمایه به سیاستهای صالحآبادی در زمینه تعیین نرخ سود اشاره کرد و یادآور شد: افزایش نرخ سود با توجه به وضعیتی که در اقتصاد ایران حاکم شده، یک اشتباه بزرگ است. از سویی هم افزایش نرخ سود بانکی به معنای تشدید زیانهای بسیار سنگین بانکها خواهد بود، بهتازگی انتشار گزارش زیان انباشته بانک ملی را شاهد بودیم که بر نگرانیها نسبت به وضعیت بانکهای خصوصی و دولتی افزود. نباید فراموش کرد بانکهای بورسی هم وضعیت مشابهی داشته و عمدتا با زیانهای انباشته بسیار بالایی مواجه هستند. از همینرو گفته میشود افزایش نرخ بهره میتواند یک اشتباه کلیدی باشد.
دارابی در پایان خاطرنشان کرد: همانطورکه میدانیم کشور در حالحاضر دچار رکود است و اگر چنین سیاستی را در دستور کار قرار بدهیم نهتنها به تشدید رکود دامن میزنیم، بلکه درگیر رکودتورمی هم خواهیم شد.
سخن پایانی...
نکتهای که کارشناسان با تاکید بر آن بورسیها را نسبت به پایکوبی دچار تردید میکنند، مسئله کنترل تورم است که مهمترین و اصلیترین وظیفه بانک مرکزی در نظامهای اقتصادی بهشمار میرود. در واقع اقتصاددانان معتقدند رشد بورس با اتکا به تشدید همیشگی نرخ تورم نتیجهای به غیر از باریکتر شدن گذرگاه خطرناکی که اقتصاد ایران در حال پشتسر گذاشتن آن است، نخواهد داشت. این عده با تاکید بر زیانبار بودن رویکرد امیدواری برای افزایش نرخ تورم با هدف رشد بازدهی سهام، بر لزوم ایجاد ثبات در فضای اقتصاد کشور تاکید داشته و به سهامداران توصیه میکنند بهجای آرزومندی برای رشد نرخ ارز و همچنین تورم، رویکرد معاملاتی خود را تغییر دهند، چون اگر مذاکراتی در پیش باشد قطعا شاهد ریزش نرخ دلار و متعاقب آن تورم خواهیم بود و دولت سیزدهم نیز با توجه به سبقه سیاسی سکانداران آن از هیچ فرصتی برای تثبیت نرخ ارز فروگذار نخواهند بود. این نقطهایست که ریاست کلی یک مدیر بورسی در بانک مرکزی هم نمیتواند بهعنوان حرکتی هوشمندانه و تاثیرگذار در اختیار سهامداران قرار بگیرد.