تدوین بودجه مبتنی بر آمایش سرزمین
توسعه مبتنی بر خصوصیات و مزیتهای منطقهای، مهمترین هدفی است که آمایش سرزمین دنبال میکند. با این حال در ایران توسعه اقتصادی و اجتماعی، خود را با این ظرفیتها تطبیق نداده که نتایج آن امروزه به صورت بحران جمعیتی و محیطزیستی نمود پیدا کرده است.
رئیسجمهوری در گفتوگوی تلویزیونی که درباره بودجه سال ۱۴۰۱ داشت، بر ملاک قراردادن آمایش سرزمین و توزیع عدالت تاکید کردند. وی همچنین افزود: عدالت یک ملاک میخواهد که ما آن را آمایش سرزمین میدانیم. حال ممکن است کسی نسبت به این آمایش سرزمین، سوال یا ابهامی داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد اما باید حتما ملاکی داشته باشیم.
طرح آمایش سرزمین، یک برنامه بلندمدت است که عملی شدن آن با تغییر رویه بودجه یک ساله با ابهامات زیادی روبهرو است. در این میان، به عقب برگرداندن توسعه کنونی اقتصاد که همواره بر آمایش سرزمین و ظرفیتهای فضایی و جغرافیایی بیتوجه بوده، یکی از اساسیترین چالشهای پیشروی این تصمیم دولت است.
آمایش سرزمین به دست جامعه بومی مولد
فاطمه ظفرنژاد، کارشناس آبوتوسعه پایدار در گفتوگو با صمت با اشاره به صحبتهای مطرحشده از سوی دولت و رئیسجمهوری درباره بودجه ۱۴۰۱ مبتنی بر طرح آمایش سرزمین، اظهارکرد: انجام این اقدام حتی اگر منجر به شوک در منابع و مصارف بودجه شود، باز هم واجب است و ناچار به این کار هستیم. تخریب محیط زیست در پی توسعه ناپایدار در ایران، بستری از این تمدن ۱۰ هزار ساله باقی نگذاشته است. تمام اکوسیستمهای طبیعی در ایران دستخوش تغییرات و تخریب گسترده شدهاند و ادامه روند کنونی نتیجهای جز نابودی کامل سرزمینی بهدنبال نخواهد داشت.
ظفرنژاد گفت: ۷۰ سال است توسعه اقتصادی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین انجام میشود. مبنا قراردادن آمایش سرزمین در مسیر توسعه اقتصادی، از نان شب واجبتر است. از همین جهت، برنامههای دولتی و اجرایی باید در چارچوب معینی منطبق بر ساختار اکولوژیکی سرزمین ما باشد.
وی افزود: زمانی که صحبت از طرح آمایش سرزمین میشود باید پرسید اساسا آمایش سرزمین چیست؟ اگر سند ارائهشده برنامهای است که از طریق عدهای که در مرکز ایران نشستهاند برای قصر قند بلوچستان و مریوان کردستان طراحی شده، حتی اگر اسم آن طرح آمایش سرزمین باشد، غلط است و باز هم تبدیل به برنامهریزیهای از بالا به پایین تکنوکراتها و کارگزاران خواهد شد. یک طرح آمایش سرزمین نیاز به ابزارها و جمعیت دیگری برای اجرایی شدن دارد.
ظفرنژاد با اشاره به اینکه طرح آمایش سرزمین اجرای برنامههای توسعه بر پایه توان بومشناختی منطقه است، گفت: طرح آمایش سرزمین، برنامهای در چارچوب ویژگیها و ظرفیتهای بومشناختی، شامل جغرافیا و اقلیم، تمدن و زیستمندان یک حوزه است.
وی افزود: این برنامه نیازمند مشارکت جوامع بومی مولدی است که در حال حاضر خوراک کشور را تولید و امنیت آن را تامین میکنند. برنامهای که از سوی پایتخت و کلانشهرها برای شهرهای کوچک و روستاها نوشته شود، تنها به نفع شرکتهای دولتی، خصوصی و سوداگریهای پیرامون آنها سمت و سو میگیرد. جوامع بومی مولد ایران در چند هزار سال گذشته به خوبی میدانستند چه تولید کنند، چطور تولید کنند، چگونه پیشرفت کنند و تمدن را پایدار و سرپا نگهدارند.
این کارشناس آب و توسعه پایدار گفت: برنامه آمایش سرزمین تنها با بکارگیری جوامع بومی مولد و کارشناسان محلی، مبتنی بر موازین بومشناختی و ایجاد یک سیستم پایش و نظارت امکانپذیر است؛ بنابراین زمانی که صحبت از جایگاه طرح آمایش سرزمین در بودجه ۱۴۰۱ میشود باید از چگونگی این ضروریات جویا شد.
وی بیان کرد: در ادبیات پایداری جهان که به حفظ کره زمین و زیستبومهای آن پرداخته، بهطور مستقیم به تقویت و توانمندسازی جوامع بومی مولد براساس چارچوبهای بومشناختی اشاره شده است. در آشنایی با ادبیات توسعه پایدار آگاه میشویم که باید به دانش بومی بازگردیم و بهطور مثال برای حفظ منابع آبی به سمت احیای قناتها برویم. نیاکان ما بهدرستی دریافته بودند در این سرزمین خشک و پرآفتاب، هر آبی را در برابر خورشید بگذارید، بخش زیادی از آن هدر خواهد رفت.
سدسازیهای اشتباهی که در ۷۰ سال گذشته داشتیم، بیش از ۱۰ میلیارد آب محدود سرزمین ما را هدر داد. این سدسازیها و برنامههای جانبدارانه و سوداگرانه شرکتهای دولتی و خصوصی باعث از بین رفتن منابع طبیعی و محیط زیست کشور شده است.
فرونشست زمین شاید از زمینلرزه ۱۰ ریشتری هم خطرناکتر باشد، چون میتواند ناگهان منطقهای را ببلعد.
آمایش سرزمین، برنامهای بلندمدت
مرتضی عزتی، استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با صمت اظهارکرد: اگر واقعا طرح آمایش سرزمین درستی داشته باشیم و لازم باشد بودجه بر پایه آمایش سرزمین انجام شود، هر زمان شروع کنیم، خوب است. اما این روند الزامات خود را دارد. در واقع طرح آمایش سرزمین به این شکل نیست که تصور کنیم میتوانیم بودجه سالانه را براساس آن تنظیم کنیم.
عزتی بیان کرد: طرح آمایش سرزمین برای توسعه جغرافیایی کشور طرحریزی میشود و یک برنامه بلندمدت ۱۵ تا ۲۰ ساله است. اگر بهطور واقعی کشور بخواهد آمایش سرزمین را مبنای توسعه خود قرار دهد باید برنامه ۵ ساله توسعه خود را با آن کاملا منطبق کند. به تبع بودجه نیز بهعنوان یک برش سالانه براساس آمایش سرزمین نوشته خواهد شد.
وی افزود: اما نمیتوان برعکس این مسیر را طی کرد؛ یعنی کشور برنامه ۲۰ ساله مبتنی بر آمایش نداشته باشد اما بودجه خود را بر این اساس بنویسد. اگر برنامهریزی از بالا و بلندمدت وجود ندارد، برنامههای کوتاهمدت کاملا بیمعناست.
این اقتصاددان گفت: بارگزاریهای صنعتی و کشاورزی ناسازگار با فضاهای جغرافیایی و هزینههایی که برای توسعه آن شده، از چالشهای پیشروی آمایش سرزمین است. زمانی که برنامه کلی آمایش سرزمین مصوب نشده و براساس آن برنامه ۵ ساله نداریم، برنامه یکساله نوشتن کار بیهودهای است و نمیتواند از این چالشها عبور کند.
وی افزود: در حال حاضر ناهماهنگی زیادی در بخشهای گوناگون اقتصاد و سیاستگذاری در کشور وجود دارد که مانع برنامهریزی مبتنی بر آمایش سرزمین است. آمایش سرزمین باید از بالا سلسله مراتب را طی کند و تبدیل به قانون شود تا محور اصلی سیاستها باشد.
آمایش سرزمین، پیش و پس از انقلاب
عباس سلیمیان، متخصص برنامهریزی توسعه صنعتی در گفتوگو با صمت اظهارکرد: آمایش سرزمین به ناگهان و صرفا با یک ایده نمیتواند وارد بودجه کشور شود.
لازمه این کار وجود یک برنامه آمایش سرزمین مطالعه شده است که معمولا بسیار فنی و زمانبر خواهد بود. نخستین برنامه آمایش سرزمین متعلق به رژیم گذشته بود.
بعد از انقلاب هیچ برنامه مدون یکپارچهای که بتواند توسعه کشور را در همه ابعاد صنعت و کشاورزی و خدمات یکپارچه نگاه کند، وجود نداشته و همه بودجه و مخارج آن صرف فشارهای نمایندگان مجلس مصروف پروژههای کشور میشده است.
وی افزود: حتی در هیات دولت هم یک نگاه یکپارچه وجود نداشته و هر وزیری بدون ارتباط با وزرای دیگر و برای پاسخ دادن به مسئولیت خود و بازهم عمدتا زیر فشار نمایندگان مجلس به انجام وظیفه مشغول است.
این شرایط به هر حال موجب بروز یکسری واقعیاتی در کشور شده که اکنون وجود دارد و هزینههایی شده و ساختاری از توسعه صنعتی و کشاورزی به وجود آمده که بسیار ناهماهنگ و در بسیاری حالات به صورت خودانهدامی یا SELF DESTRUCTIVE عمل میکند. بسیاری از زیرساختها و پروژهها موجود را شکل دادهاند که به ناگهان نمیتوان آنها را کنار گذاشت. اما پیش از هر چیز باید آمایش سرزمین اتفاق بیفتد. سخن ریاست جمهوری و توجه ایشان به آمایش سرزمین ارزشمند است و برای انجام آن بودجه کنار گذاشت.
سلیمیان بیان کرد: پیش از انقلاب، اقتصاد ایران بکرتر از امروز بود و ایران با جهان ارتباطات گستردهتری داشت، به همین دلیل اقتصاد کشور قابل پیشبینی بود.
خطوطی که شرکت فرانسوی ستیران در آمایش سرزمین انجامشده در ایران تعیین کرده بود، بر ۴ خط توسعه اصلی استوار بود؛ خط سواحل جنوبی، خط مرز غربی، خط توسعه مرکزی و خط ساحلی شمالی. بنابراین چارچوب اقتصاد ایران را این ۴ محور تشکیل میداد. مثلا براساس این محورها باید ۲۰ میلیون نفر از جمعیت در جنوب کشور جا میگرفت.
این طرح بهدلیل شرایط خشک و نیمهخشک مرکز ایران، عمده صنایع آببر را در جنوب جایگذاری و پیشبینی جمعیتی نیز بهطور حداکثری بین ۷۰ تا ۷۵ میلیون نفر محاسبه کرده بود.
وی افزود: پس از انقلاب، طرحهای توسعه بر خلاف طرح آمایش سرزمین پیشین تعیین شد و توسعه جنوب و خطوط مرزی را آسیبپذیر دانستند، چراکه کشور را در معرض تصادم میدیدند و بر مبنای آن، اقتصاد را تعریف میکردند. در واقع در آمایش سرزمین بستگی دارد حاکمیت، وضعیت سیاسی و آینده کشور را چه تعریف میکند. اگر شرایط در تقابل با دیگران تعریف شود، پس باید صنایع و جمعیت به مرکز برود و خطوط مرزی بهعنوان تنها خطوط دفاعی در نظر گرفته شود.
این متخصص برنامهریزی توسعه صنعتی گفت: نحوه آمادهسازی آمایش سرزمین بستگی به دیدگاه سیاسی، نظامی و استراتژیک یک حکومت دارد تا اهداف خود را در جغرافیا پیادهسازی کند. نباید تصور کرد آمایش سرزمین به معنای برخورد اقتصاد خالص با جغرافیاست. در آمایش سرزمین میپرسند که کشور از نظر سیاسی و ژئوپلتیک چه تعریف میشود؟ هدف آن همکاریهای حداقلی یا حداکثری بینالمللی است؟ پس از آن اقتصاد را با این پارامترها هماهنگ و طرح آمایش را تدوین میکنند.
وی اظهارکرد: ایران در بحث آمایش نخستین مسئلهای که باید با خود حل و فصل کند، نوع رابطه با مناطق هم مرز با ایران است. آیا میخواهد با اکو، ساختار منطقهای بسازد؟ یا میخواهد این ساختار را با شانگهای ایجاد کند؟ طبیعتا زمانی که این رابطه با شانگهای برقرار میشود، نقش کشورهای همسایه و به تبع مرزها کمرنگتر خواهد شد و بهرهبرداری از جغرافیا شکل دیگری پیدا میکند.
سلیمیان گفت: زمانی که آمایش سرزمین و مطالعه و خطوط سرمایهگذاری مشخص شد، میتوان از بودجه مبتنی بر آمایش صحبت کرد. الان آمایش نداریم. اقتصادی داریم که هر کسی نفوذ داشته آمده و هرجایی که منافعش ایجاب میکرده و دلش خوسته با کمک نمایندههای مجلس و افراد ذینفوذ با رانت و... بهرهبرداری کرده و شاید بتوان گفت بیش از ۶۰ درصد پروژهها به نفع صاحبان نفوذ و قدرت سیاسی و بهخاطر سودجوییهای شخصی انجام شده است و ارتباطی با توسعه هدفمند کشور ندارد. این باعث میشود آمایش سرزمین اینبار بسیار پیچیدهتر و فنیتر شود و لازم است کمک دانشمندان این کشور در زمینههای گوناگون برای تدوین آن بهکار گرفته شود
سخن پایانی
با توجه به مسائل عنوان شده در مجموع میتوان گفت یکی از عواملی که به توسعه ناپایدار در ایران دامن زده، بیتوجهی به تدوین و تصویب طرح آمایش سرزمین بوده است. اما طرحریزی آمایش سرزمین نیز به طور جدی مورد بحث است، چراکه اگر برنامهریزی را به دست جوامع محلی و کارشناسان منطقهای ندهد، باز هم نتیجهای جز تمرکزگرایی ثروت و توسعه نخواهد داشت. در واقع طرح آمایش سرزمین برنامهای در چارچوب ویژگیها و ظرفیتهای بومشناختی، شامل جغرافیا و اقلیم، تمدن و زیستمندان هر حوزه است. همچنین باید در نظر داشت که آمایش سرزمین یک برنامه بلندمدت است که باید به تصویب نهایی برسد تا برنامه ۵ ساله و بودجهنویسی خود را با آن تطبیق دهد.