جمعه 28 اردیبهشت 1403 - 17 May 2024
کد خبر: 38348
تاریخ انتشار: 1402/01/14 09:55
ریشه‌های بحران خشکیدگی در بهشت میانکاله

خطر بیابانی شدن گلستان جدی است

در سال‌های اخیر تغییر اقلیم و تبعات آن شامل افزایش متوسط دمای هوا و کاهش بارندگی به تسریع روند بیابان‌زایی در بخش‌هایی از استان گلستان دامن زده است و در حالی که فصل سرد معمولا سرسبزترین ایام شبه‌جزیره میانکاله است، اما افت محسوس میزان بارش در شرق مازندران و غرب گلستان در امسال باعث شده است که زمستان امسال به شکل ملموس شاهد بیابانی شدن بخش‌هایی از میانکاله باشیم.
خطر بیابانی شدن گلستان جدی است

در سالهای اخیر تغییر اقلیم و تبعات آن شامل افزایش متوسط دمای هوا و کاهش بارندگی به تسریع روند بیابانزایی در بخشهایی از استان گلستان دامن زده است و در حالی که فصل سرد معمولا سرسبزترین ایام شبهجزیره میانکاله است، اما افت محسوس میزان بارش در شرق مازندران و غرب گلستان در امسال باعث شده است که زمستان امسال به شکل ملموس شاهد بیابانی شدن بخشهایی از میانکاله باشیم. این مسئله در کنار تامین نشدن حقابه محیطزیستی و برداشت بیش از حد آب بهخصوص توسط بخش کشاورزی در اراضی بالادست تالاب میانکاله، به خشک شدن این تالاب دامن زده است. در این میان وقوع اتفاقات مشابه در سایر مناطق گلستان به همراه بعضی دستکاریهای انسانی نظیر پروژه لایروبی خلیج گرگان یا طرح زهکشی ۱۲۰ هزار هکتاری، به روند بیابانزایی در بخشهای دیگری از استان گلستان نیز سرعت بخشیده و این مناطق را در آستانه تبدیل شدن به کانون گرد و غبار قرار داده است.

میانکاله در فهرست جهانی یونسکو

شبهجزیره میانکاله که زمانی یکی از زیباترین و سرسبزترین عرصههای طبیعی ایران محسوب میشد، اما چند سالی است که با تهدیدهای محیطزیستی مختلفی مواجه شده، هنوز هم زیستگاه دائمی یا محل زمستانگذرانی دهها گونه از پرندگان مهاجر و بومی است و گونههای مختلف حیات وحش مانند گربه جنگلی، گراز، تشی، فوک خزری و گاومیش در آن زیست میکنند و ساحل آن نیز محل تخمریزی بخش زیادی از ماهیان خاویاری دریای خزر و زیستگاه سایر گونههای دریایی ارزشمند نظیر جمله کپور، کفال، کلمه و سوف به حساب میآید.  همچنین در منطقه میانکاله بیش از ۲۰۰ گونه گیاهی شامل ۱۷ گونه از انواع درختان و درختچهها و گونههایی مانند سازیل، ازگیل، سیاهتلو و سپیدار شناسایی شده است و جنگل بزرگی از انارهای وحشی و بوتههای تمشک در آن وجود دارد، اما متاسفانه این منطقه در سالهای اخیر با انواع معضلات زیستمحیطی از جمله کاهش عمق خلیج گرگان و قطع شدن ارتباط آبی آن با دریای خزر، ورود فاضلاب واحدهای مسکونی، صنعتی، کشاورزی، مرغداری و دامپروری به تالاب میانکاله، صید غیرمجاز پرندگان مهاجر در فصول سرد سال، هجوم گاه و بیگاه شکارچیان غیرمجاز و البته آتشسوزیهای عمدی متعدد مواجه شده و اخیرا هم مسئله حاد «خشکیدگی» و «بیابانی شدن» گریبان بهشت میانکاله را گرفته است.

تشدید خشکی میانکاله بر اثر کاهش بارندگی

با وجود این که به طور طبیعی فصول پاییز و زمستان جزو سرسبزترین زمانهای منطقه میانکاله محسوب میشود و هزاران هزار پرنده مهاجر نیز دقیقا به دلیل همین ویژگی، میانکاله را در فصل سرد سال به عنوان محل زمستانگذرانی انتخاب میکنند، اما اخیرا تصاویری از این شبهجزیره منتشر شده است که به وضوح نشاندهنده تشدید پدیده خشکیدگی و بیابانی شدن در این منطقه است؛ به نحوی که در این تصاویر نه تنها شاهد کاهش شدید تراکم پوشش گیاهی هستیم، بلکه بخشهایی از شبهجزیره که در فصول سرد معمولا سرسبز بودند، حالا به شنزار تبدیل شدهاند.  اتفاقی که البته در سالهای قبل نیز با شدتی کمتر رخ داده بود و حتی تابستان همین امسال نیز میشد، نشانههایی از خشکیدگی و کاهش تراکم پوشش گیاهی را در میانکاله مشاهده کرد، اما امسال افزایش متوسط دمای هوا در شرق مازندران و غرب گلستان به همراه کاهش محسوس بارندگی در این منطقه و البته تداوم چندین سال تامین نشدن حقابه تالاب میانکاله، به تشدید روند خشکیدگی این شبهجزیره دامن زده است و با توجه به این که در سالهای آینده نیز اولا آثار سوء تغییر اقلیم سال به سال افزایش خواهد یافت و ثانیا به نظر نمیرسد برنامهای جدی برای تامین حقابه تالاب و رفع آلودگیهای ورودی به آن وجود داشته باشد، بعید نیست که در سالهای آتی روند بیابانی شدن میانکاله تشدید شود.

 این نکتهای است که حمیدرضا رضایی، کارشناس محیطزیست و عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در گفتوگو با ایلنا روی آن دست گذاشت و اظهارکرد: معمولا فصل زمستان سرسبزترین بازه زمانی در شبهجزیره میانکاله است، اما با توجه به این که در پاییز و زمستان امسال، با وجود بارشهای نسبتا مناسب در برخی نقاط کشور، میزان بارندگیها در استان گلستان و شرق مازندران بسیار کمتر از شرایط نُرمال بود، در فصل سرد امسال شاهد کاهش محسوس تراکم پوشش گیاهی در میانکاله هستیم. البته این مسئله فقط یکی از عوامل موثر بر بیابانی شدن این شبهجزیره است و از سالهای قبل نیز میشد شروع فرآیند خشکیدگی در میانکاله را به دلیل تامین نشدن حقابه تالاب از جنوب و پسروی دریای خزر از شمال مشاهده کرد. 

وی افزود: بیش از ۸۵ درصد آب دریای خزر توسط رودخانه ولگا در روسیه تامین میشود و اضافهبرداشتهایی که در دهههای اخیر از این رودخانه اتفاق افتاده است، باعث کاهش آب ورودی به دریای خزر به عنوان یک دریاچه بسته شده و این مسئله در کنار تغییر اقلیم، افزایش متوسط دمای هوا و کاهش بارندگی در کشورهای حاشیه کاسپین، تسریع روند پسروی دریای خزر در چند سال گذشته را به همراه داشته است. در چنین شرایطی با توجه به این که بخشی از آب تالاب میانکاله و خلیج گرگان از سوی دریای خزر تامین میشود، پسروی دریا عملا باعث پایین آمدن عمق خلیج و کوچک شدن مساحت تالاب شده و به روند خشک شدن آن دامن زده است.

خطر لایروبی خلیج گرگان

رضایی با بیان این که پسروی دریای خزر علاوه بر تالاب میانکاله، بر سایر تالابهای مرتبط با این دریا نیز اثر میگذارد، گفت: خشک شدن بخشهایی از خلیج گرگان بر اثر پسروی دریای خزر، مشکل مشابهی است که در سایر تالابهای مرتبط با کاسپین نیز رخ داده است، به نحوی که در سالهای اخیر عمق تالاب گمیشان شهرستان بندر ترکمن و تالاب انزلی استان گیلان نیز بر اثر پسروی دریا به شدت کاهش یافته است. البته اخیرا دولت طرحی را برای لایروبی کانالهای ارتباطی بین خلیج گرگان و دریای خزر آغاز کرده و هدف خود را از اجرای این طرح، برقرار نگه داشتن ارتباط آبی بین این خلیج و دریا اعلام کرده است. 

عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان ادامه داد: با وجود این هدف از پروژه لایروبی خلیج گرگان، احیای این خلیج و بهبود کیفیت آب تالاب میانکاله اعلام شده است، اما نه تنها به نظر نمیرسد که این طرح بتواند در بلندمدت کمکی به احیای خلیج گرگان کند، بلکه با توجه به سرعت بالای پسروی دریای خزر، حتی ممکن است بیشتر شدن ارتباط آبی بین خلیج و دریا عملا باعث شود که بخشی از آب خلیج گرگان نیز براساس قانون ظروف مرتبط به طرف دریا کشیده شود و در نتیجه، روند خشک شدن خلیج در سالهای آینده سریعتر پیش برود.  وی در ادامه توضیح داد: مشکل دیگری که پروژه لایروبی خلیج گرگان برای طبیعت میانکاله ایجاد میکند، این است که متاسفانه گلولای برداشتشده از کف خلیج روی یک پشته رسوبی در منطقه آشوراده و در خود عرصه طبیعی میانکاله جمعآوری میشود، این در حالی است که میشد این گلولای را خارج از میانکاله و در قسمت شرقی خلیج جمعآوری کرد. اما حالا لایروبی خلیج گرگان عملا باعث ایجاد یک پشته رسوبی در دل طبیعت میانکاله شده است که روز به روز بر حجم آن افزوده میشود و برآورد میشود که در نهایت یک محوطه ۱۰۰ هکتاری از گلولای جمعآوریشده از کف خلیج در منطقه آشوراده ایجاد شود که با گرم شدن هوا و خشک شدن این پشته رسوبی، امکان تبدیل شدن این محوطه به کانون گرد و غبار وجود دارد.

احتمال تشدید بیابانزایی در میانکاله

رضایی با تاکید بر این که آثار خشکیدگی شبهجزیره میانکاله در زمستان امسال ملموستر از سنوات گذشته قابل مشاهده است، عنوان کرد: با توجه به این که خاک منطقه میانکاله ماسهای است و ظرفیت نگهداری آب در آن کم است، پوشش علفی این منطقه معمولا با گرم شدن هوا خیلی سریع از دست میرود. به همین دلیل، معمولا فصل زمستان و اوایل بهار سرسبزترین ایام میانکاله محسوب میشود و بعد از آن، تراکم پوشش گیاهی شبهجزیره با خشک شدن سریع علفهای آن، رفتهرفته کاهش مییابد. البته اگر بارندگی در بهار و تابستان مناسب باشد، پوشش علفی در فصل گرم سال نیز تا حدی باقی میماند، ولی متاسفانه امسال بارندگی در منطقه به حدی کم بوده است که حتی در فصل سرد نیز شاهد آثار خشکیدگی در شبهجزیره میانکاله هستیم.  عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان ادامه داد: متاسفانه در چند سال گذشته، ایران بیش از متوسط جهانی از روند گرمایش جهانی و دیگر آثار سوء ناشی از تغییر اقلیم آسیب دیده است و افزایش متوسط دمای هوا در استان گلستان که میانکاله در بخش غربی آن قرار گرفته، از متوسط کشوری هم بیشتر بوده است. در این میان با توجه به این که پیشبینی میشود در سالهای آینده روند افزایش متوسط دمای هوا در استان گلستان و شرق مازندران ادامه داشته باشد، اگر در سالهای بعد نیز مانند امسال و دو سال قبل از آن، همچنان شاهد کاهش بارندگی باشیم، نه تنها در منطقه میانکاله بلکه در سایر مناطق گلستان نیز بحرانهایی چندجانبه در حوزههای آب، کشاورزی و محیطزیست به وجود خواهد آمد.

فاضلابهای شهری و صنعتی به جان خلیج گرگان افتادهاند

نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که در منطقه میانکاله، علاوه بر بحران خشکیدگی، کاهش تراکم پوشش گیاهی و تشدید روند بیابانی شدن که به طور خاص در زمستان امسال به صورت ملموس خود را نشان میدهد، سالهاست که شاهد کاهش عمق تالاب و خلیج گرگان هستیم؛ یکی از ریشههای این اتفاق پسروی آب دریای خزر و عامل مهم دیگر نیز عدم تامین مناسب حقابه تالاب میانکاله از اراضی بالادست است. البته این تالاب بینالمللی نه تنها با مشکل تامین نشدن حقابه محیطزیستی خود مواجه است، بلکه در سالهای اخیر ورود آلودگیهای مختلف شامل پساب تصفیهنشده واحدهای مسکونی، صنعتی، دامداری، مرغداری و پرورش ماهی و زهاب کشاورزی اراضی بالادست نیز به مشکلات زیستمحیطی تالاب و شبهجزیره میانکاله دامن زده است.

این نکتهای است که روزبه خادملو، کارشناس محیطزیست و فعال اجتماعی منطقه میانکاله در گفتوگو با ایلنا به آن اشاره کرد و اظهارکرد: در دهههای اخیر سدسازیهای کشور روسیه و برداشتهای بیش از حد آب این کشور از رودخانه ولگا به عنوان اصلیترین منبع تامینکننده آب دریای خزر، به علاوه اضافه برداشتهای مشابهی که از رودخانه اورال در کشور قزاقستان و رودخانه کورا در کشور آذربایجان انجام میشود، به همراه افزایش متوسط دمای هوا و کاهش میزان بارندگی بر اثر تغییر اقلیم، همگی دست بهدست هم داده و به تشدید روند پسروی خزر به عنوان یک دریاچه بسته دامن زده است.

وی افزود: در سالهای گذشته تمام تالابها، مردابها و خلیجهای وابسته به دریای خزر به صورت مستقیم از روند پسروی این دریا به شدت آسیب دیدهاند، به نحوی که سال هاست خلیج قره بُغاز در کشور ترکمنستان خشک شده و خلیج گرگان به عنوان بخشی از تالاب میانکاله نیز از این روند مصون نمانده است، به نحوی که درحالحاضر حدود ۳۰ درصد از مساحت خلیج گرگان خشک شده و حتی عمق مرداب انزلی نیز بر اثر پسروی کاسپین حدود یک متر کاهش یافته است.  این کارشناس محیطزیست تاکید کرد: عمق خلیج گرگان بهخصوص در قسمت شرقی آن به حدی کاهش یافته است که در مناطقی مثل بندر گز در استان گلستان، بوی ماندابی که در فصل گرما از سمت خلیج احساس میشود، مشام تمام اهالی منطقه را آزار میدهد؛ بهخصوص که در دو تا سه دهه اخیر، تقریبا همه رودخانهها و آبراهههای بالادست خلیج گرگان برای آبیاری شالیزارها به طرف آببندانها هدایت میشوند و به جای آب شیرین تازه، فاضلاب واحدهای صنعتی، دامی، مرغداری و پرورش ماهی و زهاب کشاورزی حاوی کودها و سموم شیمیایی اراضی بالادست خلیج گرگان وارد این خلیج میشود و فرآیندهای شیمیایی ناشی از ورود این آلودگیها به خلیج گرگان و تالاب میانکاله باعث تغییر اکوسیستم این پهنه آبی و تشدید بوی آزاردهنده میشود.

تاثیرپذیری از تغییر اقلیم

خادملو در بخش دیگری از صحبتهای خود به تشریح علل تسریع روند بیابانی شدن در منطقه میانکاله پرداخت و با بیان این که در سالهای اخیر بیابانزایی از سمت گلستان به طرف مازندران حمله کرده است، عنوان کرد: متاسفانه در چند سال گذشته آثار سوء تغییر اقلیم بر استان گلستان شامل افزایش متوسط دمای هوا و کاهش بارندگی بسیار شدید بوده و روند بیابانی شدن در بخشهای مختلف این استان از جمله منطقه میانکاله تشدید شده است. این در حالی است که با وجود خشکسالی و کمآبیهای ایجادشده بر اثر تغییر اقلیم در گلستان، ما هنوز خودمان را با این پدیده سازگار نکردهایم، به نحوی در یک دهه گذشته به جای این که به کاهش مصرف منابع آبی بپردازیم، سطح شالیزارها را در استان افزایش دادهایم.

وی در ادامه اظهارکرد: مجموع این مسائل نشان میدهد با وجود این که ایران در کمربند بیابانی جهان قرار گرفته است و بیشتر از متوسط جهانی از آثار سوء ناشی از تغییر اقلیم رنج میبرد و باید بیش از سایر کشورها برای سازگاری با تغییرات اقلیمی برنامهریزی کند، ولی ما عملا کمترین آمادگی را برای مواجه شدن با تبعات تغییر اقلیم داریم، به نحوی که حتی حاضر نیستیم با هدف تامین بیشتر حقابه تالابها، دشتها و رودخانهها، الگوی کشت را در استانهای شمالی کشور اصلاح کنیم و طبیعی است که در چنین شرایطی، در برخی مناطق مانند میانکاله که اکوسیستم آنها تابآوری کمتری در برابر تبعات تغییر اقلیم دارد، روند بیابانزایی شدت میگیرد.

نقش بازچرخانی آب

خادملو با تاکید بر این که بازچرخانی آب در شمال کشور یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت مصرف منابع آبی در این خطه است، عنوان کرد: در سالهای اخیر طرحهای مختلفی برای بازچرخانی آب بهخصوص در شرق مازندران تصویب شده و قرار بوده است که بخش زیادی از پساب تولیدشده در منطقه، تصفیه شود و به اراضی کشاورزی انتقال یابد تا برای توسعه کشاورزی ناچار نباشیم که آب دست اول را بیش از حد مصرف کنیم و حقابه دشتها و تالابها بهخصوص تالاب و شبهجزیره میانکاله را کاهش دهیم، ولی متاسفانه ما نه تنها توجهی به طرحهای مصوب بازچرخانی آب در این منطقه نکردهایم، بلکه حتی برای اصلاح سیستم فاضلاب شهرهای اطراف میانکاله نیز برنامهریزی نداشتهایم و درحالحاضر، فاضلاب شهری، صنعتی، کشاورزی و دامپروری به راحتی وارد رودخانهها و سفرههای آب زیرزمینی منطقه میشود و همه این منابع آبی را آلوده میکند.

این کارشناس محیطزیست ادامه داد: توسعه بیقاعده شالیزارها در شرق مازندران و غرب گلستان در سالهای اخیر به حدی بوده است که بسیاری از رودخانههای دائمی به رودهای فصلی تبدیل شدهاند و در امسال که بارندگیها در این منطقه از سالهای گذشته هم کمتر شده است، حجم بالایی از بیشتر آببندانهای موجود در منطقه خالی شدهاند، ولی با این وجود، همین حالا برخی مسئولان و مردم محلی در حال برنامهریزی برای کشت شالی در فصل بهار و تابستان در اراضی پاییندست همین آببندانهای نیمهخالی هستند! در چنین شرایطی، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که حقابه تالابها، رودخانهها و دشتهای منطقه تامین شود و عرصههای طبیعی مختلف از جمله شبهجزیره میانکاله به بیابان تبدیل نشود؟!

سخن پایانی

میانکاله در فهرست جهانی یونسکو به عنوان ذخیرهگاه زیستکره به ثبت رسیده است و از سال ۱۳۴۸ نیز به عنوان منطقه حفاظتشده و پناهگاه حیات وحش تحت حفاظت سازمان محیطزیست قرار دارد. همچنین تالاب میانکاله که معمولا از بخش شرقی آن به عنوان خلیج گرگان یاد میشود، به عنوان تالاب بینالمللی در فهرست کنوانسیون جهانی رامسر به ثبت رسیده است. تمام این القاب و عناوین حفاظتی نشان میدهد که میانکاله یکی از مهمترین عرصههای طبیعی کشور است که به طور خاص باید به تخریب اکوسیستم آن بر اثر دستکاریها و آلودگیهای انسانی و گرما، خشکیدگی و کاهش بارندگی توجه کرد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/45rlpm