چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 - 08 May 2024
کد خبر: 14348
تاریخ انتشار: 1401/01/22 02:57

تحولات صحنه جهانی در قرن پیش‌رو

پدرام باقرنژاد

آرایش قدرت‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی و... و توازن قوا و معادلات بین‌المللی در حال تحولاتی است که نیازمند رصد دقیق و لحظه به لحظه، توجه و ژرف‌اندیشی و آینده‌نگری بیشتری است. بی‌تردید موضع‌گیری‌های بین‌المللی هر کشور برگرفته از تحلیل و تشخیص صحیح وقایع و پایبندی به منافع ملی هر کشور است و می‌تواند تعیین‌کننده راه صحیح و مطلوب و ضامن منافع و مصالح کشور و ملت باشد.

البته شرایط و تاثیرات متقابل سیستم‌ها، جهان را به سمتی هدایت می‌کند که پر از عدم قطعیت است. گاهی بی‌طرفی یا طرفداری نشات‌گرفته از مجموعه دیدگاه‌های صحیح یا ناصحیح است. گاهی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی یا سیاسی، اصول اخلاقی کم‌رنگ و جهت‌دار یا نادیده گرفته می‌شود. گاهی مظلوم و گاه ظالم مورد تایید یک دولت قرار می‌گیرد. در حقیقت پیچیدگی‌ها و مولفه‌های قدرت در اقتصاد و سیاست به ویژه در عرصه‌های بین‌المللی، منظره‌های متفاوت و مختلفی را از یک موضوع واحد به تصویر می‌کشد.

برداشت‌های متقارن یا متناقص از یک موضوع مشابه حاکی از آن است که برداشت‌ها لزوما مبتنی‌بر اخلاق و حقوق انسانی نبوده و زمانی که برای موضوعی مشابه در دو قسمت جهان، از یک منبع واحد، دو تفسیر، دو قضاوت، دو سیاست و دو عکس‌العمل متناقض مشاهده می‌شود، یعنی تا استقرار دیدگاه صرفا سیاست‌زده و انحطاط اخلاق و انسانیت راهی نیست. این حقیقتی تلخ است که در بیشتر کشورهای جهان شاهد آن هستیم. بی‌تردید صلحی که با نیروهای نظامی و اسلحه و زور استقرار یابد با شلیک یک گلوله به جنگ تبدیل می‌شود.

جهان به صلحی براساس ادراک متقابل از همزیستی و همدلی نیاز دارد؛ به ساختاری که حقوق اساسی و طبیعی و انسانی را برای مردم جهان تبیین کند و قانون عشق ورزیدن به همنوع را الگوی رفتاری بشر قرار دهد. صرف‌نظر از هر تفاوت در رنگ و نژاد و دین و ملیت و جغرافیا، شرط بقای انسان، انسانیت است؛ بنابراین نگاه بشر باید تغییری جدی داشته باشد.

باید منافع خود را در گرو منافع عمومی دید. باید جهان به صلحی دائمی بیندیشد؛ به سفره‌ای که متعلق به همه مردم جهان است و به زمینی که محل زندگی همه است. در این صورت تنها یک مرز به وسعت کل کره زمین داریم و یک قانون ساده و کامل جهان‌شمول و شهروندان جهانی که مرزی نمی‌شناسند. زمین برای همه مردمش جای کافی، غذای کافی، منابع کافی و فرصت‌های کافی رضایت‌بخش و برابر دارد. اگر از زیاده‌خواهی‌ها و برتربینی‌ها بگذریم، تنها راه‌حل نهایی زندگی بشر همین خواهد بود. در دنیای امروز وسعت و عمق ظلم، تکان‌دهنده شده و به اوج رسیده است. شرق و غرب هر دو به یک اندازه در سراشیبی و پرتگاه انحطاط قرار گرفته‌اند. آنها در ایجاد ناامنی برای بشریت و در زیاده‌خواهی و سلطه‌گری، در نگاه دیکتاتورمآبانه، باکمی تفاوت در شعار و سلیقه عملکردی، مسیری مشابه را طی می‌کنند. دیگر جهان به قطب قدرت نیاز ندارد، بلکه به انتشار و توسعه محبوبیت و مشروعیت ناشی از انسانیت و همدلی و اخلاق نیاز دارد. جهان صلح و آرامش و امنیت و آسایش می‌خواهد. جهان به نماد و الگوی معنوی و اخلاقی نیاز دارد؛ به رنسانسی که چشم‌اندازی از امید را در افق دید مردم جهان به تصویر بکشد. ماموریت و رسالت نخبگان جهان، اندیشمندان و روشنفکران، رصد دقیق تحولات، نقد رویه‌ها و کژی‌ها و انحرافات عملکردی صاحبان قدرت و ثروت در جهان است. صاحبان قدرت، رسانه‌ها و تریبون‌ها و آنها که مخاطبان و دنبال‌کنندگانی دارند، مکلفند به روشنگری ملت‌های جهان بپردازند و بینش و نگرش عمیق و وسیع مسائل را آموزش و ترویج دهند. ملت‌های جهان باید قدرت نقد صحیح مسائل پیرامون خود را داشته باشند و نسبت به کنش‌های پیرامون واکنش متناسب داشته باشند. آینده هر ملتی در این کره خاکی وابسته به آگاهی و دانش عملی آن ملت است و آینده جهان وابسته به درک اکثریت ملت‌های جهان. این روزها جهان به‌واسطه رفتارهای پرخطر برخی از کشورهای تندرو و تنش‌های پایان‌ناپذیر، از آنچه در حال وقوع است در بهت و حیرت به‌سر می‌برد و در انتظار است؛ در انتظار آنچه قابل پیش‌بینی قطعی نیست و آرایش الگوهای اقتصادی و سیاسی و معادلات بین‌المللی جهان و به‌تبع آن زندگی تمامی شهروندان دهکده جهانی را دستخوش تغییر خواهد کرد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/45aqym