مشکلات تمامنشدنی فولادسازان
وحید یعقوبی-دبیر انجمن فولاد
میزان تولید فولاد کشور در سال ۱۴۰۲ در قیاس با سال قبل از آن، ۵.۵ درصد افزایشیافته است. رشد ۵.۵ درصدی یادشده مربوط به ظرفیتهای جدیدی است که به مدار تولید وارد شدهاند، بنابراین رشد تولید ۲ میلیون تن فولاد در سال گذشته را نمیتوان ناشی از بهبود شرایط تولید در صنایع قدیمی دانست. بهبیان دیگر، سطح تولید واحدهای قدیمی فعال در زنجیره فولاد در سطوح قبلی ثابت مانده است یا در مواردی شاهد کاهش تولید در برخی از واحدها بودهایم. افت تولید در برخی حلقههای این زنجیره و فاصله گرفتن میان ظرفیت اسمی و ظرفیت واقعی تولید را ناشی از محدودیت تامین انرژی صنایع دانست. میزان تولید در صنعت فولاد کشور متناسب با ظرفیت تولید در این صنعت نیست.
میانگین ضریب بهرهبرداری از صنعت فولاد دنیا برابر ۷۳ درصد برآورد میشود. میانگین ضریب بهرهبرداری از صنعت فولاد ایران تا سال ۱۳۹۹ در حدود همین نرمهای جهانی بود، اما از سال ۱۳۹۹ از میزان ضریب بهرهبرداری در صنعت فولاد کاسته شده است. بهاینترتیب ضریب بهرهبرداری در این صنعت به ۶۳ درصد کاهش یافت، بنابراین باید اینطور ادعا کرد که محدودیت در تامین انرژی و عدمتامین زیرساختهای موردنیاز برای تولید در زنجیره فولاد، به افت تولید در صنعت فولاد منتهی شده است؛ در نتیجه بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای صنعت فولاد، معطل مانده است.
ظرفیت تولید فولاد ایران در افق ۱۴۰۴ برابر ۵۵ میلیون تن هدفگذاری شده است. صنعت فولاد را باید جز معدود صنایعی دانست که به اهداف سند چشمانداز توسعه در افق ۱۴۰۴، خواهد رسید. یعنی پیشبینی میشود ظرفیت تولید فولاد ایران ظرف ۲ سال آتی به ۵۵ میلیون تن افزایش یابد، اما میزان تولید در این صنعت رضایتبخش نیست.میزان تولید فولاد کشور تا سال ۱۳۹۹ طبق برنامه پیش رفت. براساس برنامه طراحیشده برای توسعه عملکردی این صنعت انتظار میرفت میزان تولید فولاد کشور در سال ۱۴۰۲ به ۳۹ تا ۴۰ میلیون تن افزایش یابد. اما بنا به آمار منتشرشده از سوی فولادسازان کشور، حجم تولید در این صنعت در سال گذشته برابر ۳۲ میلیون تن برآورد شده، بنابراین باید اقرار کرد که صنعت فولاد نسبت به برنامههای توسعهای، عقب مانده است.
محدودیتهای زیرساختی در مسیر صنعت فولاد از جمله محدودیت انرژی، موجب شده این صنعت نتواند هدف تولید ۴۰ میلیون تنی فولاد در سال ۱۴۰۲ را محقق کند و ۸ میلیون تن معادل ۴ میلیارد دلار، عقب مانده است.چنانچه میزان محدودیت انرژی زنجیره فولاد در سالهای اخیر بررسی شود، باید اینطور نتیجه گرفت که سال ۱۴۰۰، بدترین دوره برای صنعت فولاد بهسبب محدودیت در تامین برق بود. این محدودیت تاثیر قابلتوجهی روی کاهش تولید فولاد کشور داشت و زیان قابلتوجهی به صنعت تحمیل شد.
در سال ۱۴۰۱، اوضاع تاحدودی بهبود یافت و نیروگاههای برقابی وارد مدار شدند. بارش کشور در آن سال خوب بود و همین موضوع نیز به تامین کسری برق کمک کرد. در سال ۱۴۰۲، مدیریت مناسبی در تامین برق صنایع انجام نگرفت. میزان محدودیت و خسارت تحمیلشده به صنعت فولاد در این سال، بیشتر از سال ۱۴۰۱ بود. در نهایت نیز، براساس آمار میزان عدمالنفع صنعت فولاد از بابت محدودیت برق برابر ۱.۹ میلیارد دلار برآورد میشود.
سال گذشته زمستان سردی را پشتسر نگذاشتیم، بنابراین محدودیت در تامین گاز زنجیره فولاد، کمتر از سالهای قبل بود. البته در برخی هفتههای سرد سال، محدودیت ۸۰ تا ۹۰ درصدی گاز را شاهد بودیم که از میزان تولید در صنایع مختلف کاست.خسارت ناشی از محدودیت گاز در سال گذشته برابر ۱.۱ میلیارد دلار برآورد میشود، بنابراین باید اینطور ادعا کرد که مجموع خسارت تحمیلی به صنعت فولاد بهدلیل تامین نشدن انرژی، سالانه برابر ۳ میلیارد دلار است. چند نیروگاه در سال ۱۴۰۲ توسط صنایعمعدنی و فولاد به مدار وارد شدهاند، در همین حال برای تولید نیروگاه با توان ۱۰هزار مگاوات توسط واحدهای فولادی، برنامهریزی شده است. امید میرود این نیروگاهها تا سال ۱۴۰۵ بهبهرهبرداری برسند و صنعت فولاد بتواند کمبود انرژی خود را تامین کند. البته این هدف در شرایطی محقق میشود که دولت به تعهدات خود پایبند باشد؛ یعنی تضمین بدهد که برق ایجادشده توسط فولادیها به این صنایع تعلق گیرد و در زمان پیک مصرف، آنها را وادار به تامین برق برای شبکه سراسری نکند. متاسفانه چنین سیاستی در سالهای اخیر اجرایی شده و زیان قابلتوجهی را به صنایع تحمیل کرده است. در همینحال انتظار میرود دولت به تضمین خود پایبند باشد و نرخ گاز مورداستفاده در نیروگاه برق را براساس نرخ گاز مصرفی نیروگاهها محاسبه کند.