توجه! در این مکان گربه زندگی میکند
انسانها در طول قرون گذشته با تصرف محیطهای زیستپذیر، شهرها را بنا کردند. حضور انسانها در این محیطهای طبیعی به منقرض شدن بخشی از حیات و گونههای جانوری و گیاهی منجر شده است. البته برخی موجودات همچون سگها و گربهها از قرنهای بسیار دور توانستهاند به همزیستی مسالمتآمیزی با انسان برسند و حیات خود را در کنار ما ادامه دهند.
براساس یافتههای باستانشناسان تاریخ همزیستی گربه با انسان به ۱۵ هزار سال پیش بازمیگردد. این حیوانات بهدلیل نقشی که در کنترل جمعیت موش یا سایر جوندگان داشتهاند، مفید محسوب میشدند و به بسیاری از کشورها منتقل شدهاند. این روزها با گسترش حیات شهری و مسلط شدن آن بر حیات کره خاکی، تعاملات میان انسان و حیوانات تغییر کرده و گویی انسان به حکمران اصلی محیط زیست بدل شده است. در چنین شرایطی ورود انسان به قلمرو حیوانات نادیده انگاشته میشود و ما در مواردی خود را فرمانروای اصلی زمین میدانیم. این نگاه از بالا به پایین انسان به حیوانات در برخی کشورها از جمله ایران رایجتر است. گویی توهم تمدن و توسعه موجب شده انسان و طبیعت را جدا از هم بدانیم و حیوانات را در حق حیات و زندگی به خود وابسته؛ این در حالی است که باید بپذیریم قدمت حضور حیوانات روی کره خاکی بهمراتب بیشتر از ماست. ما تنها وارثان این سرزمین نیستیم. ما حتی وارثان شایستهای برای این کره خاکی نبودهایم. کافی است چشم بچرخانیم و ببینیم با زمین چه کردهایم و چه میکنیم.
حیوانات، جزء جداییناپذیر زندگی
براساس گزارشی از صمت تعامل و همزیستی مسالمتآمیز با حیوانات از آن دسته مسائلی است که نیاز به بحث و آموزش دارد. این تعامل بایدها و نبایدهای بسیاری دارد که بیتوجهی به آنها زمینه وارد آمدن انواع آسیبها به انسانها و حیوانات را فراهم میکند. شاید یکی از نخستین قدمها در این مسیر، پذیرش حیوانات بهعنوان جزئی جداییناپذیر از زندگی بشر
است. این تعامل در موارد بسیاری زمینهساز شناخت هرچه بیشتر روابط صحیح میان انسانها و حیوانات است و مانع اشتباهات فردی و آسیب به طبیعت و اکوسیستم خواهد شد؛ بهبیانی دیگر از حیواندوستان انتظار میرود نحوه تعاملات صحیح خود با حیوانات را بشناسند و از اقدامات اشتباه در این تعامل اجتناب کنند. شاید بسیاری از ما خاطره یا تصویری از حیوانآزاری در گوشه ذهنمان داشته باشیم. این تصاویر اغلب به سگها یا گربهها بازمیگردد که توانستهاند همچنان حیات خود را در میان انسانها و بستر زندگی شهری حفظ کنند؛ گربهای که مورد غضب انسانی قرار میگیرد و لگدی حوالهاش میشود؛ گربه بیماری که مستحق سنگ و انواع آزارهاست تا هرچه سریعتر بمیرد؛ بچهگربههایی که بهسبب کوچکی و زیبایی از مادرانشان جدا و سپس در خیابان رها
میشوند. این دست آزارگریها در مواردی شدت میگیرد و حتی شاهد افرادی هستیم که از صحنه به آتش کشیدن حیوان یا دار زدن او فیلم میگیرند و در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
تعاملی سازنده با حیوانات
البته این تمام ماجرا نیست؛ همزمان که شاهد اعمال خشونت هستیم، در گوشههایی از این شهر مهربانی با حیوانات نیز ترویج مییابد. در مواردی همین رفتارهای مهربانانه و مسالمتآمیز به برخوردی فراگیر در برخی مناطق شهرها بدل شدهاند. گویی محبت و برقراری تعامل صحیح با حیوانات بسیار سریع فراگیر میشود.
برای بررسی این شرایط سری به یکی از محلات تهران که به بهشت گربهها معروف است، زدهایم. عبور حیوانات از میان گذرهای بازارچه، بیتفاوت و در تعامل با انسانها عجیب است.
ساعت ۴ عصر روز جمعه است و هنوز تمامی مغازهها باز نشدهاند. رفتوآمد محدود است. گربهای پشت در یکی از پاساژها ایستاده تا کسی قصد ورود کند و پس از باز شدن در شیشهای پاساژ، او هم همراهش به داخل برود. گوشه پاساژ، جعبهای برایش گذاشتهاند. داخل میشود و در جعبه خودش مینشیند.
کمی جلوتر تک و توک مغازههایی فعالیت خود را از سر میگیرند. ۲ گربه به سمت مغازه لباسفروشی میروند. از در وارد میشوند، چرخی میزنند و بیرون مغازه مینشینند. همه اینها در حالی است که صاحب مغازه که مردی جوان است بیرون مغازه و کمی آنطرفتر ایستاده است. به سمتش میروم.
میپرسم از ورود گربهها به مغازهتان ناراحت نمیشوید؟ مشتریهایتان چطور؟ پاسخ میدهد: نهتنها ناراحت نمیشوم، بلکه با روی خوش از آنها استقبال میکنم. مردم این حیوانات را دوست دارند. البته برخی هم از آنها میترسند اما همانها هم از حضورشان ناراحت نیستند. تنها هنگام خرید باید گربهها بیرون مغازه
باشند. در بخش دیگری از این محله وارد کتابفروشی میشوم که روی شیشه آن برچسبی خورده با این محتوا: «توجه! در این مکان گربه زندگی میکند» وارد کتابفروشی میشوم. از آن محیطهایی که میتوانی بنشینی و با فراغ بال کتاب انتخاب کنی. چند گربه که البته واکسن دریافت کردهاند و ضدانگل مصرف میکنند، در میان کتابها گشت میزنند. گاهی حتی روی میز کتابها میپرند و همانجا لم میدهند. چند گربه هم بیرون نشستهاند و استراحت میکنند. گویی کتابفروشی مشتریان خاص خود را دارد. خانوادههایی همراه فرزندانشان به اینجا میآیند و کودکان سراغ گربهها را میگیرند.
مانع مهربانی نشوید
در ادامه این گشت و گذار با خانمی روبهرو میشوم که چند گربه دنبالش میروند. گویی او را میشناسند. به سمتش میروم و سر صحبت را باز میکنم. متوجه میشوم گاهی به حیوانات غذا میدهد. به او میگویم میدانید خیلیها معتقدند جمعیت گربهها در این سالها بهشدت افزایش یافته و باید فکری به حال این موضوع کرد. فکر نمیکنید این مهربانی با گربهها درنهایت به ضرر محیط زیست باشد؟
پاسخ میدهد: نگاهی به سطلهای زباله این منطقه بیندازید. بهآسانی تمام گربههای شهر را سیر میکند. در گذشته اینطور نبود. انقدر دورریز غذا نداشتیم، اما اکنون سبک زندگیها تغییر کرده است. حالا ما هم همان دورریزهای غذای مهمانی و سفر و... را جمع میکنیم و به حیوانات میدهیم. اگر ندهیم خودشان از سطل آشغال همینها را پیدا میکنند و میخورند.
میگوید: تا همین ۳ یا ۴ سال پیش کنار هر سطل زباله، چند گربه مستقر بودند. پلاستیکها را با هدف یافتن غذا پاره میکردند و هیچوقت هم دست خالی برنمیگشتند. هنوز هم خیلی جاها همینطور است. البته من با این فرهنگ دورریز غذا مشکل دارم و باید فکری به حال آن کرد، اما باید بپذیریم که حیوانات مقصر این شرایط نیستند. سبک زندگی ما تغییر کرده و متاسفانه رو به بهبود نرفته است.
این خانم که از آنهایی است که بهقول خودش خیلی درباره غذارسانی به حیوانات و زندگیشان تحقیق کرده، میگوید: حیوانات بیماری دارند؛ رشد فزاینده جمعیتی دارند، اما این مشکلات هم قابلیت رفع دارند. گربه که تنها مختص ایران نیست.
مسئولان ببینند سایر کشورها چگونه جمعیت گربهها را کنترل کردهاند، اینجا هم همین کار را بکنند؛ کاسه کوزهها را سر مردم خالی نکنند، این تعامل خوبی که میان انسانها و حیوانات شکل گرفته را زیر سوال نبرند. این روح مهربانی در جامعه جریان مییابد. اگر نباشد بهجای آن شاهد خشونت خواهیم بود. او در ادامه میگوید: گروهی از حامیان حیوانات هستند که این گربهها را عقیم میکنند تا مانع ازدیاد جمعیتشان شود، اما این کار هزینهبر است و امکانات میخواهد. یا اگر مریض باشند آنها را به بیمارستان میبرند، اما هزینه درمان حیوانات بالاست. به هر حال یک نهاد باید مسئولیت رسیدگی به این حیوانات را بر عهده بگیرد.
بدون تردید اگر روند ثابت و مورد اعتمادی برای ساماندهی شرایط حیوانات شکل بگیرد، مردم هم همکاری خواهند کرد، اما نباید تا آن زمان مشکلات و کمبودها را گردن مردم بیندازید.
طی همین چند سال اخیر شاهد روند مثبتی در تعاملات میان انسانها و حیوانات بهویژه گربهها بودهایم. نباید به آسانی از کنار این موفقیتها گذشت. باید به این روند احترام گذاشت و برای رفع نقاط ضعف تلاش کرد.
سخن پایانی
با اینکه انسان هنوز خود را حکمران بلامنازع کره خاکی و حتی بیشتر میداند، برخیها تلاش میکنند با نگاهی فروتنانه روابط خود را با سایر مخلوقات یا موجودات این کره خاکی، تنظیم کنند. در چنین شرایطی شاهد نگاههای مهربانانه و سرشار از احترام به حیوانات اهلی هستیم. بدون تردید شکلگیری این نگاه نخستین قدم در مسیر برقراری تعاملی سازنده میان انسان و حیاتوحش است. در ادامه این راه، مسائلی همچون توجه به بهداشت و درمان این حیوانات و همچنین کنترل جمعیت آنها وجود دارد.