مبنای تجارت باید آمار باشد
آمار، نقش اساسی و حیاتی در تجارت و اقتصاد کشور و برنامهریزیهای مربوط به آن دارد؛ البته این نقش فقط به نوشتن برنامهها محدود نمیشود و ما در پایش برنامههای در حال اجرا نیز به آمارهای دقیق و صحیح نیاز داریم؛ بنابراین از منظر سیاستگذاری، آمار از الزامات اصلی اقتصاد و تجارت است اما متاسفانه در کشور آماری در حوزه تجارت وجود ندارد و اگر هم آماری جمعآوری میشود، در اغلب موارد منتشر نمیشود.
انتشار این آمار جزو حقوق مردم و ذینفعان است؛ بنابراین اگر فرض بر گردآوری آمار باشد، حقوق ذینفعان و اهالی نقد و بررسی اطلاع از این آمار است زیرا میتواند درستی مسیرهای طی شده و برنامهریزیهای انجام شده در کشور را نشان دهد و مشخص میکند در کدام برنامهها نیاز به بازنگری داریم و کدام مسیرهای تجاری را باید تغییر دهیم.
متاسفانه به دلایل مختلف که مهمترین آن تحریمها است، بانک مرکزی در حوزه پولی و مالی آماری منتشر نمیکند. همینطور یکی از منابع آماری قابل ارجاع و اتکای کارشناسان و فعالان اقتصاد و دستاندرکاران تجارت خارجی کشور در ۲ دهه گذشته سازمان توسعه تجارت کشور بود. این سازمان علاوهبر ارائه آمارهای تجاری و اقتصادی، تحلیلهای آماری قابل قبولی را نیز ارائه میداد که میتوانست در پایش برنامهها و پیشبینیهای این حوزه مورد استفاده قرار گیرد که متاسفانه این اطلاعات نیز درحالحاضر به دلایل تحریم منتشر نمیشود.
حتی درحالحاضر اطلاعات آماری گمرک نیز به صورت ریز و جزءبهجزء منتشر نمیشود و فقط به ارائه آمارهای کلی چندماهه در بخش واردات و صادرات بسنده میشود. در این بخش نیز چندین سال است اطلاعات ریز درباره کالاهای وارداتی و صادراتی در اختیار فعالان این حوزه قرار نمیگیرد. در نتیجه تمام اظهارنظرهایی که در این زمینه در رسانهها منتشر میشود، مبتنیبر دانستههایی است که شاید بسیاری از آنها نیز معتبر نباشد. این تحلیلها و اظهارنظرها در شرایط فعلی بیشتر براساس حدس و گمان و شنیدههای غیرمستند شکل میگیرد.
برای مثال، ما بیش از ۱۰ سال است نمیدانیم چه میزان کالای سرمایهای وارد کشور میشود در حالی که این آمار شاخص بسیار مهمی برای پیشبینی وضعیت تولید کشور در آینده است. فعالان اقتصاد و سرمایهگذاران در این بخش باید بدانند چه میزان ماشینآلات خریداری شده و چقدر سرمایهگذاری برای خرید فناوری و ارتقای محصولات تولیدی کشور صورت گرفته است. این موارد را شاید مقامات رسمی و سیاستگذاران دولتی در اختیار داشته باشند اما لازمه مفید بودن این اطلاعات این است که در اختیار کارشناسان و فعالان اقتصاد نیز قرار بگیرد تا بتوانند برای برنامهریزیهای آینده در بخشهای مختلف پیشبینیهای لازم را انجام دهند.
وقتی نمیدانیم چه میزان تجهیزات کشاورزی وارد کشور میشود، نمیتوانیم متوجه شویم کشاورزی ما با چه سرعت در حال حرکت به سوی مکانیزاسیون است؛ در نتیجه نمیتوان با قطعیت درباره میزان تولید محصولات کشاورزی در یک دهه آینده نظر داد در حالی که اگر آمار مناسبی درباره صادرات و واردات کشور در این زمینه منتشر میشد، میتوانستیم تحلیلهای مورد قبولی را نیز درباره آن ارائه دهیم. جدا از موضوعات سیاستگذاری تجاری و نیاز به آمارهای دقیق در این بخش، یک فعال اقتصاد نیز باید با در اختیار داشتن آمارهای این بخش، پایش، تحلیل و نتیجهگیریهای خود را انجام دهد و مسیر آینده فعالیت خود در حوزه تولید یا تجارت را پیشبینی و ترسیم کند.
پس برای برنامهریزیهای بنگاهی نیز به این آمار و اطلاعات نیاز داریم. بهطور قطع آمار مهمترین ابزار برنامهریزی در حوزههای مختلف از جمله تجارت است؛ بنابراین نباید با برداشتهای شخصی یا کتمان بخشی از حقایق، آن را بهصورت سلیقهای منتشر کرد. درواقع در صورت حذف آن تنها زمانی به مشکل پی میبریم که خسارتهای بسیار بیشتر به کل مجموعه وارد شده است. اگر با این رویکرد به آمار بنگریم، میتوانیم با انتشار و ارائه تحلیلهای مناسب از آن، از بسیاری از آسیبهای اقتصادی در کشور پیشگیری کنیم.