دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 - 06 May 2024
کد خبر: 40038
نویسنده: عباس آرگون
تاریخ انتشار: 1402/02/13 08:27

برنامه‌محور نیستیم

عباس آرگون-کارشناس اقتصاد
برنامه‌محور نیستیم

یکی از بزرگترین مشکلات ما در کشور عدمبرنامهمحوری است. در سالهای بعد از انقلاب، ۶ برنامه توسعهای تدوین و اجرایی شده؛ یعنی میتوان اینگونه گفت که حدود ۳۰ سال براساس این برنامهها حرکت کردهایم، اما چند درصد اهداف برنامهها محقق شده است؟ برای بررسی موضوع باید با آسیبشناسی برنامه به دلایل محقق نشدن اهداف پرداخت؛ یعنی به این مهم برسیم که آیا تدوین اهداف برنامه، متناسب با واقعیتها، امکانات و منابع بوده یا برنامهمحور نبودهایم؟ به هر حال در این برنامهها افقها و چشماندازهایی تعریف شده، اما اینکه چرا موفق نبودهایم، به عوامل متعددی بازمیگردد. بهعنوان نمونه، بودجههای سالانه باید متناسب با اهداف برنامههای ۵ ساله تدوین و تصویب شود. یک بودجه باید بتواند یکپنجم برنامه ۵ ساله و در ادامه، برنامه توسعه ۵ساله باید بخشی از سند توسعه چشمانداز ۲۰ساله را محقق کند. اصلا این برنامهها در راستای هم هستند یا نه؟ چقدر به این برنامهها درست عمل میشود؟ این برنامهها چقدر درست تدوین شدهاند و آیا اساسا برنامهها در معرض ارزیابی و آسیبشناسی قرار میگیرند؟ تنها با آسیبشناسی یک برنامه میتوان نقاط قوت و ضعف آن را مشخص کرد و در راستای اصلاح کاستیها در برنامههای بعدی گام برداشت؛ در نهایت اینکه الزام دستیابی به توسعه صنعتی، وجود استراتژی کلان صنعتی است.واقعیت این است که اکثر راهکارهای کلان در قالب برنامه ناقص و ناتمام ماندهاند که دلایل تحقق نیافتن اهداف و برنامهها شامل ابعاد و بخشهای گوناگونی میشود. معمولا در بخش تدوین، برنامهها متناسب با واقعیتها نیستند و منابع و امکانات نیز با اهداف برنامه همخوانی ندارند. بهعلاوه اینکه در نگاه کلانتر، اقتصاد ایران بهمعنای واقعی برنامهمحور نیست.برنامههای توسعهای باید در راستای هم باشند و در صورت بروز تضاد بین برنامههای موازی و متعدد، بهطورقطع به اهداف موردنظر که رشد و توسعه است، نخواهیم رسید. واقعیت این است که تداوم اجرای برنامههای کلان باید در دولتهای مختلف، الزام باشد، این در حالی است که با تغییر هر دولت، شاهدیم که برنامههای پیشین کنار گذاشته میشود و هر دولت اقدام به تدوین برنامه جدید میکند.

در این میان، ضمانت اجرایی نیز بسیار اهمیت دارد و بهعنوان راهکار رفع ریشهای مشکلات مطرح است. برنامههای دولت باید در قالب لایحه به مجلس برود و پس از قانونی شدن، موضوع ضمانت اجرایی پیدا کند و شاهکلید موفقیت در این مسیر، تمرکز دولتها بر برنامهها و اسناد بالادستی است. هر دولت باید با سیاست ادامه مسیر دولت پیشین برمبنای نقشهراه اسناد بالادستی به ارائه برنامه بپردازد و تدوین و تبلیغ برنامه جدید معنایی ندارد.توسعه صنعتی پیشنیازهایی دارد و تحقق آن بدون داشتن استراتژی کلان صنعت امکانپذیر نیست. در حقیقت، سیاستهای توسعهای باید در راستای سند چشمانداز و برنامههای 5ساله کلان تدوین شوند. در این صورت، برنامههای یکساله و 5ساله تکمیلکننده پازل سند چشمانداز خواهند بود و تنها در سایه این هماهنگی و همپوشانی است که میتوان به اهداف سندهای بالادستی و کلان رسید. برای تحقق هر یک از این برنامهها نیاز به زیرساختهایی از جمله زیرساختهای فنی، تامین نقدینگی، قوانین و مقررات و مواردی از این دست داریم.در نهایت اینکه، توسعه باید همهجانبه باشد و پیروی از یک برنامه کلان است که میتواند این توسعه همهجانبه را محقق کند. در این مسیر، توسعه همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... باید توأمان و در راستای هم دیده شوند. تحقق اهداف برنامه، منوط به هماهنگی نهادها و سازمانهای مسئول است که در این مسیر نمیتوان ضرورت همکاری و هماهنگی قوای سهگانه را نادیده گرفت.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3nr58x