نجات تجارت با پیمانهای پولی چندجانبه
حمیدرضا جیحانی-کارشناس اقتصاد بینالملل
دلار رایج ترین ارز در مبادلات جهانی است و بالغ بر ۶۰ درصد معاملات تجاری توسط دلار انجام می شود. تنها ۳۰ درصد مبادلات با یورو است و مابقی با ارزهای سایر کشورها انجام می پذیرد. بنا بر تحریم هایی که در چند سال اخیر از سوی غرب به روسیه و ایران تحمیل شد، محدودیت های جدی برای ذخایر ارزی دلاری و همچنین فرآیند انتقال و مبادلات مالی و بانکی برای این 2 کشور شکل گرفت، از این رو ایران و روسیه تلاش کردند تا چالش های بانکی به وجود آمده را تبدیل به فرصت و ارز مشترکی را برای معاملات تجاری خود وضع کردند. تا پیش از این، کشورهای عضو پیمان بریکس یعنی چین، هند، برزیل، روسیه و افریقای جنوبی به سمت انجام معامله تجاری با ارزهای ملی خود رفته بودند. ایران نیز از سال های پیش تلاش داشته تا به اعضای این پیمان ملحق شود، چرا که در چند سال گذشته، افراد حقیقی و حقوقی ایرانی برای انجام تجارت و انتقال ارز، درگیر محدودیت بوده اند و ملحق شدن به پیمان هایی مانند پیمان بریکس می تواند بخشی از مشکلات تجاری کشور را رفع کند. از سویی دیگر، نوسانات نرخ ارز، افزایش نرخ خرید مواد اولیه و در نهایت رشد نرخ تمام شده تولید، مزیت رقابتی را برای صادرات تولیدات ایرانی از بین می برد، بنابراین انجام واردات با ارز ملی، می تواند مشکل نرخ تمام شده تولید را در کشور و همچنین فعالیت های صادراتی رفع کند.
در چند مدت اخیر، بانک های مرکزی 2 کشور روسیه و ایران برای اجرایی کردن طرح تجارت با ارزهای ملی، تعاملات جدی با یکدیگر داشته و در تلاش هستند تا هرچه سریع تر موانع عملیاتی کردن این طرح را برطرف کنند، حتی در نظر گرفته شده تا کارت های اعتباری براساس روبل و ریال در اختیار تاجران قرار گیرد. در ادامه نیز احتمال آن می رود تا این کارت به افراد عادی و مسافران نیز داده شود تا هر نوع تبادلات مالی میان این دو کشور، در شرایط تسهیل شده و مناسبی انجام شود، بنابراین به نظر می رسد برقراری واحد پول ملی برای انجام تعاملات تجاری میان ایران و روسیه، مزایا و پیامدهای مثبت بی شماری را برای تمامی بخش های اقتصادی به همراه داشته باشد و مردم نیز می توانند از این مزیت ها به نحو مناسبی استفاده کنند. علاوه بر تسهیل امور تجاری، افزایش قدرت واحد پول ملی ایران و همچنین روسیه در بلندمدت، از جمله مهم ترین پیامدهای مثبت اجرای تبادلات دوجانبه با روبل و ریال است، همچنین افزایش ظرفیت برای انجام تجارت نیز، از دیگر نتایج این طرح است. روسیه، بازاری بکر برای ایران است که تا امروز توجه ویژه ای به آن نشده است، به ویژه در بخش مواد غذایی، ایران می تواند صادرات مهمی داشته و سهم مهمی را از اقتصاد بازارهای روسیه کسب کند، اما دولت های پیشین به ظرفیت های اقتصادی این بازار توجهی نداشته اند و تا به امروز نتوانسته ایم به طورشایسته ای از تجارت با روسیه، سودآوری داشته باشیم، نه تنها انجام پیمان های پولی دوجانبه بلکه توجه به ظرفیت های پیمان هایی مانند بریکس و شانگهای، از جمله فرصت های مهم برای توسعه تجارت ایران محسوب می شود، همچنین حضور ایران در این پیمان ها سبب می شود تا تولید ناخالص داخلی افزایش یابد و فعالان اقتصادی سایر کشورها به سرمایه گذاری و افزایش تعامل با ایران ترغیب شوند.
اجرای پیمان های پولی دوجانبه به طور معمول علاوه بر زیرساخت های فنی و اصلاح نظام های بانکی 2 کشور، وجود مولفه های دیگری را نیز می طلبد. برای به ثمر رسیدن تجارت ایران با روسیه توسط ارزهای ملی، ضمن ایجاد بسترهای زیرساختی فنی و بانکی، باید نگاه تجار به افزایش تجارت با روسیه آماده شود.
باتوجه به رویکرد مثبت و همچنین احساس نیازی که در میان هر 2 کشور ایران و روسیه برای افزایش تعاملات تجاری وجود دارد، به نظر می رسد این پیمان پولی دوجانبه در مدت زمان کوتاهی اجرایی شده و شاهد پیامدهای مثبت آن در سطح گسترده خواهیم بود.