بورس، نقدینگی جای تولید خالی
نیما بیات
انسان همچون یک بذر زاده میشود، میتواند یک گل بشود، میتواند بذر باقی بماند؛ بستگی به خودش دارد که با خودش چه میکند. آیا رشد خواهد کرد یا خیر؟
انتخاب با خودتان است و هر لحظه باید با این انتخاب روبهرو شوید. هر لحظه بر سر یک تقاطع هستید. میلیونها انسان تصمیم گرفتهاند که رشد نکنند. آنان همچون یک بذر باقی میمانند؛ بهصورت بالقوه باقی میمانند و هرگز به فعل درنمیآیند.
آنان نمیدانند که محقق ساختن خویش یعنی چه، آنان خویشتن یابی را نمیشناسند، آنان هیچ چیز از وجود نمیدانند. کاملا تهی زندگی میکنند و کاملا تهی میمیرند.
در روی دیگر زندگی، بسیاری از انسانها بهدنبال یادگیری و چالش در زندگیشان هستند تا از نعمت زندگی به بهترین حالت استفاده کنند، اما مشکلات و چالشها در ایران فراتر از حد توانایی انسانهای کوشا شده است.
این روزها فعالیت مناسب برای سرمایهگذاران در بازار بورس به یک مشکل اساسی تبدیل شده است. هم سهامداران با این چالشها دست به گریبان هستند و هم بازارگردانان که تعهدات سنگینی را نسبت به سرمایههای مردم در کارگزاریشان دارند زیرا این روزها دولت برای جبران کسری بودجه، از سرمایههای مردم در بورس اوراق بهادار بهره میبرد.
وقتی ارزش بازار در یک روز کمتر از خروج نقدینگی از صندوق درآمد ثابت باشد برای دولت که بهدنبال فروش اوراق برای کسری بودجه و... است صرف میکند روند بازار را مثبت کند؟!
قادری، نماینده مردم شیراز و عضو کمیسیون برنامه و بودجه میگوید: «درست است که آرمانها و ایدههایی داریم، اما واقعیت چیز دیگری است. برای رسیدن به برنامههای توسعه در کشور نیاز به تلاش منسجم و مستمر داریم تا از وضعیت موجود به وضع مطلوب برسیم.
ما در خیال میخواهیم به بهترین وضعیت ممکن برسیم که این امر اصلا امکانپذیر نیست. اگر یک مقدار چارچوب و اصول برنامهریزی را رعایت کنیم، مشکلات کشور در رسیدن به برنامههای توسعهای حل خواهد شد.»
وی همچنین اضافه میکند: «برنامه پنجساله ششم را در حالی به پایان میرسانیم که فاصله قابلتوجهی بین اهداف برنامه ششم و آمارهای رسمی وجود دارد. بر این اساس در حالی که متوسط رشد اقتصادی در هر سال ۸ درصد پیشبینی شده بود، گزارش منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد میزان رشد اقتصادی در دهه ۹۰ صفر درصد و برای سال ۹۹ تنها یک درصد بوده است.
همچنین در طول ۱۰ سال گذشته تولید ناخالص داخلی کشور نصف شده و ما هر چه تلاش کنیم، نهایت به ۱۰ سال گذشته خواهیم رسید.» باید بگویم تنها رشد اقتصادی باعث گسترش و پیشرفت صنایع و تولید در کشور میشود.
اگر دولت واقعا دنبال حل مشکلات و راه چارهای است، باید تمام تمرکز خود را بر سرمایهگذاری و گسترش بخش تولید، صنعت، بهویژه کشاورزی قرار دهد و از آنها حمایت کند، بدون اینکه خودش دخالتی داشته باشد تا از این طریق بتواند کاستیهای پولی را جبران و نقدینگی ایجاد کند، نه اینکه برای جبران بودجه باعث خروج پول از صندوقهای ثابت سرمایهگذاری آن هم در سطح کلان و افت بازار سرمایه شود.
در چند وقت اخیر آنقدر شائبه دستکاری در بازار وجود دارد که ترس از خرید در دل سرمایهگذاران ایجاد شده و سرمایهگذاران سردرگم در این بازار مالی فقط نظارهگر شرایط هستند.
به یاد داستانی افتادم؛ مردی هنگام کریسمس به یک فروشگاه اسباببازی رفت تا برای پسرش هدیهای بخرد. او یک ریاضیدان بود و طبیعتا صاحب فروشگاه به او معمای جفت و جورسازی را پیشنهاد کرد.
ریاضیدان آن را امتحان کرد؛ بازی زیبایی بود. او امتحان کرد و امتحان کرد تا اینکه عرق به بدنش نشست. کار به شرمندگی او کشیده بود، زیرا صاحب فروشگاه و فروشندگان و مشتریان دیگر مشغول تماشا کردن بودند و او قادر نبود آن معما را جفتوجور کند.
عاقبت خسته شد و با صدای بلند به صاحب فروشگاه گفت: «من یک ریاضیدان هستم و اگر من نتوانم این را درست کنم، پسرم چطور خواهد توانست؟»
صاحب فروشگاه گفت: «شما درک نمیکنید. این معما طوری ساخته شده که هیچ کس نمیتواند آن را حل کند. چه ریاضیدان باشد و چه نباشد.»
ریاضیدان گفت: «پس چرا چنین چیزی را ساختهاند؟»
صاحب فروشگاه گفت: «این معما برای این ساخته شده که کودک از همان ابتدا شروع به آموختن کند که زندگی را نمیتوان حل کرد، نمیتوان درک کرد.»
سرمایهگذاران هم شبیه همین ریاضیدان شدهاند و دارند میآموزند که مشکلات بورس اوراق بهادار ایران را نمیشود حل کرد و حتی دلیل سبز و قرمز شدن نمادهایش را نیز نمیشود درک کرد.