کپیبرداری از توسعهیافتهها
مصطفی مکارم، کارشناس کسبوکارهای دانشبنیان
بسترسازی برای پیشرفت بهویژه برای کسبوکارها؛ چه صنعتی و چه غیرصنعتی، یکی از هنرهای بزرگ تصمیمسازان است. در سالهای گذشته، خوشههای صنعتی در مجموعههای شبیه به شهرکهای صنعتی با این نگرش ایجاد شد که تولیدکنندگان یک محصول خاص در جریان یک چرخه بهشکل زنجیرههای نقشی را ایفا کنند. هدف این بود که این افراد یا شرکتها کنار یکدیگر قرار بگیرند و با ساخت یک چرخه کامل برای رسیدن به یک محصول نهایی، فعالیت خود را پیگیری کنند. این روند در یک بازه زمانی برای برخی محصولات خاص نظیر محصولات چرمی، جواب داد و منجر به تکمیل زنجیره ارزش شد.
شاید این نسخه با هدف تکمیل چرخه زنجیره ارزش برای دانشبنیانها پاسخگو باشد و زمینه همافزایی میان آنها را بیش از پیش فراهم کند. بیشک هرچه این همافزایی بیشتر شود، اندازه بازار بزرگتری برای شرکتهای دانشبنیان و فناور بهوجود میآید. انتظار میرود شهرکهای غیردولتی فناورانه، با نگاه تکمیل نیاز زنجیره تامین به گردآوری دانشبنیانهای یک حوزه با نیازهای مشابه کنار یکدیگر، آغاز به فعالیت کنند.
زمانی چنین اقداماتی در اکوسیستم دانشبنیان موثر واقع میشود که دانشبنیانهایی که فضای کاری بسیار نزدیکی دارند، در کنار یکدیگر مستقر شوند؛ برای مثال نخستین شهرک خصوصی فناورانه در حوزه صنایع خلاق یا حوزه صنایع برق شکل گرفته باشد. بهواسطه شکلگیری کلونیهای فناورانه، شرکتهای هممسیر میتوانند از خدمات یکدیگر برای تکمیل ظرفیتهایشان و از تامین نیازهای یکدیگر استفاده کنند.
اما نکته بسیار مهمی که باید در عملکرد چنین شهرکهایی در نظر گرفته شود، این است که نباید رقیبی برای شهرکهای صنعتی بهحساب بیایند. بهعبارتدیگر، نباید بسان شرکتهای تجاری به دانشبنیانها نگاه کرد؛ بنابراین اگر شرکتهای دانشبنیان که ماموریت اصلی آنها توسعه نوآوری و فناوری است، وارد چرخه اقتصاد تولید انبوه شوند، در عمل فرصت سرمایهگذاری روی نوآوری کاهش خواهد یافت. بهعبارت روشنتر، بهجای اینکه دانشبنیانی فکر کند که چگونه با نوآوری میتواند ارزشافزوده بیشتری تولید کند، به فکر فروش بیشتر محصولات خواهد بود؛ در این صورت دانشبنیانها از رسالت و ماهیت خود خارج میشوند، در نتیجه نباید میان شرکتهای صنعتی دانشبنیان موازیکاری بهوجود بیاید.
در اغلب کشورهای پیشرفته، اجازه تولید انبوه به شرکتهای دانشبنیان و حوزههای نوآوری داده نمیشود. در شهرکهای غیردولتی فناورانه هم، نباید فرآیند تولید انبوه شکل بگیرد، بنابراین زمانی که شرکتها به تولید انبوه رسیدند، باید وارد شهرکهای صنعتی شوند. در این شرایط شرکت شهرکهای صنعتی بهدلیل استقرار شرکتهای زایشی بیرونآمده از مراکز دانش و فناوری قویتر میشوند. شهرکهای غیردولتی فناورانه باید با حفظ رسالت توسعه نوآورانه فعالیت کنند تا در نهایت نوآوریهای خود را به شهرکهای صنعتی تجاری بفروشند. این ایدهآلترین روشی است که بتوان بین شهرکهای صنعتی و خصوصی فناورانه ارتباط برقرار کرد؛ در غیر این صورت رقابت میان این دو مجموعه بهنفع دانشبنیانها نخواهد بود. شهرکهای غیردولتی فناورانه میتوانند واسطهای میان پارکهای فناوری و شهرکهای صنعتی باشند و ارتباط میان این دو را قویتر کنند.
باتوجه به اینکه احتمالا شهرکهای غیردولتی فناورانه نیازمند متراژهای بالایی نیستند، شرکتهای دانشبنیان میتوانند بیشتر و بهتر به تقویت بخشهای تحقیق و توسعه خود بپردازند. این مجموعهها میتوانند بهعنوان پله بعدی دانشبنیانها پس از خروج از مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری در نظر گرفته شوند، چراکه پارکهای علم و فناوری در نهایت میتوانند ۵ تا ۶ سال از عمر یک دانشبنیان را به خود اختصاص دهند. از آنجایی که دانشبنیانها نباید بعد از حضور در پارکهای علم و فناوری رها شوند، با استقرار در شهرکهای غیردولتی فناورانه، میتوانند با تقویت بخشهای تحقیق و توسعه در صورت دستیابی به تولید انبوه، در شهرکهای صنعتی مستقر شوند. در حال حاضر بهدلیل فقدان چنین حلقه زنجیرهای، شرکتهای دانشبنیان بعد از استقرار در پارکهای علم و فناوری یا رها میشوند یا در زمره شرکتهای صنعتی قرار میگیرند.
در این جنس فعالیتها، طراحی مدل بسیار مهم است و اگر طراحی استانداردی شکل ، بیشک سرانجام مطلوب و موردنظر را هم نخواهد داشت، همچنین کپیبرداری هم نباید شکل بگیرد. باتوجه به وضعیت اقتصادی و فرهنگ رواجیافته در ایران که تفاوتهای مشهودی با بسیاری از کشورهای توسعهیافته داریم، نمیتوانیم با فرمان اروپا و امریکا و حتی کره و ژاپن به راهحل موردنظر برسیم. حتی نباید به این سمت برویم که با ایجاد ادبیاتهای جدید، یکسری فضاها و بازیهای جدید راه بیندازیم.