یکی مرد جنگی به از صد هزار
بهرام شکوری، رئیس کمیسیون معادن و صنایعمعدنی اتاق ایران
تهیه سند آمایش سرزمین که در برنامه توسعه هفتم هم بر آن تاکید شده، کاری ضروری و عاقلانه است که باید مدتها پیشازاین انجام میشد و امیدواریم در این دوره حتما بهسرانجام برسد.اما نکته مهمتر از تنظیم برنامه، پایبندی به آن است. آمایش سرزمین اطلاعاتی پایهای است که باید براساس آن، استراتژی توسعه صنعتی در بخشهای اقتصادی بهویژه در بخش معدن تنظیم شود.بهعبارتدیگر، ما باید سند آمایش سرزمین را در اختیار داشته باشیم تا بدانیم کشور چه ظرفیتهایی دارد و روی کدام بخش باید سرمایهگذاری کرد و هر فعالیت اقتصادی در کدام منطقه و برای چه نوع فعالیتی مناسب است و در نهایت براساس آن، استراتژی و نقشهراه اقتصادی کشور را تدوین کنیم.در مقطعی، نمایندههای مجلس به دولتها فشار آوردند تا ۸ تا طرح فولادی را در مناطقی اجرا کنند که اصلا توجیه اقتصادی برای فولادسازی نداشت. متاسفانه هر دولتی که سرکار آمد، نتوانست مقابل این لابیهای قدرتمند مقاومت کند و اجرای طرحها ادامه یافت و سرمایه عظیمی در این مناطق به مصرف رسید، اما امروز به آفتی برای اقتصاد بدل شده و نه به معدن نزدیک است و نه به آب دسترسی دارد.استراتژی مانند پازل است و توسعه در آن بهصورت افقی و عمودی طراحی میشود. بهعنوانمثال، اگر قرار است صنعت فولاد را توسعه بدهیم، باید برای تامین انرژی، جاده و وسیله حملونقل در نهایت صادرات و بازار نهایی هم، برنامهریزی داشته باشیم.آنچه تا امروز شاهد بودهایم، این است که دولتهای گوناگون، هریک بهنوبه خود با همکاری دانشگاهها، استراتژیهایی تدوین کردهاند، اما دادههای آمایش سرزمین وجود نداشته و بهاینترتیب، از اساس ناقص است. ازاینرو امروزه کشور فاقد استراتژی توسعه صنعتی است و این ایراد بزرگی است.
حال فرض کنیم سرانجام دولت به این نتیجه رسید که حتما باید براساس برنامه توسعه هفتم، سند آمایش سرزمین را تدوین کند. روشن است که در شرایط موجود، برای بهسرانجامرساندن این فرآیند با چالشهای زیادی روبهرو است. راهکار حل این چالشها هم از پیش ارائه داده شده است. بهنظر میرسد، بهجای اینکه تهیه سند آمایش در دست دولتها بچرخد و هرکدام با نادیده گرفتن تلاشهای انجامگرفته در دولت قبلی، کار را باز از اول آغاز کنند، بهتر است این امر را به اتاق بازرگانی واگذار کنند تا این نهاد، با استفاده از منابع مالی خود و کمک گرفتن از شرکتهای معتبر داخلی و خارجی، آمایش را بهسرانجام برساند و براساس آن، استراتژی تدوین کند.اما این استراتژی باید بهصورت سندی ملی و بالادستی درآید و همه دولتها ملزم و مقید به اجرای آن شوند و هیچ وزیر و وکیلی اجازه نداشته باشد که پا را فراتر از چارچوب این استراتژی بگذارد.وقتی سند توسعه را مرور میکنیم، با برنامههایی روبهرو میشویم که رابطه طولی با هم دارند. بهعبارتدیگر، تحقق هریک در گرو بهنتیجه رسیدن دیگری است. بنابراین، منطقا نمیتوان تا نخستین اقدام عملی نشده، برای اقدامات بعدی قدم برداشت. معلوم نیست وقتی ما نه سند آمایش سرزمین داریم و نه استراتژی توسعه اقتصادی، چطور میتوانیم صنایع پیشتاز را شناسایی کنیم و طرحهای پیشران را به مرحله اجرا بگذاریم. چقدر باید تولید کنیم، نیاز بازار داخلی چقدر است و مقصد صادراتی کجاست. وقتی آمایش سرزمین انجام نگرفته و استراتژی برمبنای آن تدوین نشده است، چطور میتوان هدفی در نظر گرفت و برای رسیدن به آن ریلگذاری کرد.نتیجه هم که روشن است. تابهحال کدامیک از برنامههای گذشته محقق شده است که امید داشته باشیم، برنامه هفتم به نتیجه برسد. همه این اقدامات تشریفاتی است. تا زمانی که علم را کنار بگذاریم و مبنای تصمیمگیریهایمان شعار باشد، چیزی جز این در انتظارمان نیست.
درحالحاضر، کشورها بهسمت تولید فولاد سبز پیش میروند، اما ما تا به امروز برای فولاد سبز هیچ اقدامی نکردهایم؟ دنیا بهسوی کربنزدایی تغییر جهت داده و برای تولید کربن مالیاتهای سنگین در نظر گرفته شده است و در آینده نزدیک، اگر محصولی از طریق مصرف سوختهای فسیلی، مانند گاز و زغالسنگ تولید شود، دیگر جزو محصولات سبز بهشمار نمیرود. امروز برای تولید این نوع فولاد، مالیات در نظر گرفته شده است، اما بهزودی دنیا بهسمتی میرود که جلوی فروش این نوع فولاد را میگیرد. اما ما هنوز برای این تحول مهم که تبعاتش دامن ما را هم میگیرد، هیچ برنامهای نداریم.اقدام عاجلی که ما باید هماینک انجام دهیم، این است که استراتژی دقیقی برای توسعه اقتصادی و برنامههای توسعهای براساس آن تعریف کنیم و بعد از پایان یافتن دوره ۵ساله، باید ارزیابی دقیقی صورت گیرد که در کجا پیشرفت داشتهایم. بهعنوانمثال، آیا حملونقل ما بهموازات تولید ۵۵ میلیون تن فولاد توسعه پیدا کرده است؟ آیا توانستهایم راهی برای تامین آب یا دیگر انرژیها پیدا کنیم. آیا کارخانجات در زمان مقرر بازسازی شدهاند؟ نیروگاههای کافی راهاندازی شدهاند و....بهنظر میرسد، بهتر است بهجای برنامه چند بندی برای توسعه، تنها یک برنامه تعریف شود و همه دستگاهها هموغم خود را برای تحقق آن برنامه در مدت مقرر بگذارند.