نقش کمرنگ دانشبنیانها در کشاورزی
ارسلان قاسمی ـ رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق تعاون ایران
فراهم کردن غذا، دسترسی به غذا، مصرف و سلامت غذا و ثبات و پایداری از مولفههای مهم آن محسوب میشود؛ در واقع تامین غذای سالم و کافی در مکان و زمان مشخص و مستمر تعریف امنیت غذایی کشور است. بخش کشاورزی از چند مشکل عمده رنج میبرد؛ یکی از این مشکلات، نبود فناوریهای نو در کشاورزی است. در واقع، هم در فناوریهای موجود معضلاتی دیده میشود و هم در بخشهایی، اصلا فناوری ورود نکرده است. مشکلات دیدهشده در کل حضور شرکتهای دانشبنیان در صنعت کشاورزی کمتر از ۴ درصد و این نکته مهمی است و نشان میدهد که هنوز فناوری در کشاورزی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.بخش کشاورزی در ایران دارای ساختاری سنتی با ارزشافزوده پایین و بهرهوری پایین کل عوامل تولید است که مواجهه با این مسائل، حمایت از کشاورزی مبتنی بر دانش و فناوری را طلب میکند. اما اینکه بخواهیم به این موضوع بپردازیم که در چه حوزههایی نیاز به تولیدات فناورانه و دانشبنیان داریم، بهطورکلی کشاورزی به ۳ دسته کاشت، داشت و برداشت با تمامی ملحقات تقسیم میشود. این ۳مرحله که در هر ۳، نیاز به حضور دانش و فناوری احساس میشود، احتیاج جدی به نقشآفرینی دانش و فناوری دارد.
باتوجه به اینکه در منطقهای از جغرافیای جهان قرار داریم که با بحران آب و خاک مواجه است، باید از آب و خاک کشورمان نهایت بهرهوری و استفادههای بهینه را داشته باشیم. این اتفاق امکانپذیر نخواهد بود، مگر اینکه دانشبنیانها با فناوریهای روز در این بخشها نقش جدی ایفا کنند. نمونههایی هم از جمله گلخانههای هیدروپونیک وجود دارد، اما کافی و بهلحاظ کمیت رضایتبخش نیست، ضمن اینکه نمیتوان تمام صنعت کشاورزی را براساس ساخت گلخانهها اداره کرد. همانگونه که گفته شد، وقتی شرکتهای دانشبنیان تنها فعالیت ۴ درصدی دارند، نشان از انگشتشمار بودن نقش اکوسیستم دانشبنیان در صنعت کشاورزی دارند.
کشاورزی مدرن بهمعنای افزایش بهرهوری و تولید در واحد سطح است؛ در ازای کاهش مصرف آب و بهرهوری از خاک و اینکه تولیدات هدفمند برای بازار شکل بگیرد.بهاعتقاد من، باید کشاورزی را تبدیل به یکی از قطبهای اقتصادی کشور کنیم، در این شرایط است که دانش و سرمایه در این صنعت جاری میشود. جالب است که بیش از ۹۰ درصد فعالیتهای کشاورزی در اختیار بخش خصوصی است. اما ضربه آنجایی به این صنعت وارد میآید که در بیشتر موارد دولت تصمیمگیرنده نهایی است و قوانین را در اصل دولت تدوین میکند. بهعبارت روشنتر، تمامی سیاستگذاریها در این بخش از سوی دولت شکل میگیرد و این آسیب جدی وارد میکند.
تولید ارگانیک در کشور ما کمابیش معنا ندارد، چرا که تمام زمینهای کشاورزی کشور خاکهای آلوده به کود شیمیایی دارند، مگر اینکه محصولات ارگانیک را تنها از طریق تولیدات گلخانهای تولید کنیم. ژنتیک هم بخشی از دانش است، برای مثال، تولید مرغلاین. بهاعتقاد من، با دانش ژنتیک، افزایش راندمان تولید خواهیم داشت. بنابراین، نمیتوان بهرهوریهایی را که در دانش ژنتیک اتفاق میافتد، انکار کرد. همچنین، دلیل متقنی هم بر رد محصولات تراریخته وجود ندارد و باید در این عرصه فعالیت کنند و مخالفان و موافقان زیادی دارد و چالشبرانگیز است. با این حال، هنوز هیچ دلیل علمی وجود ندارد که بگوید تراریختهها، محصولات مضری هستند.