رزین بهجای کهربا
مسعود کیانی رئیس انجمن گوهرسنگ ایران
چه نهاد یا ارگانی مسئول سر و سامان دادن به آموزش در حوزه گوهرسنگ و جلوگیری از مشکلات ناشی از آموزش های غیرمجاز است؟
ما به عنوان انجمن گوهرسنگ پیگیر این موضوع هستیم که جلوی این افراد را بگیریم، زیرا این آموزش ها غیرمجاز، غیرقانونی و غیراستاندارد است.
اما مسئولیت اصلی برعهده سازمان فنی و حرفه ای است که متولی آموزش حرفه و مهارت در کشور به شمار می رود. کارشناسان این سازمان باید به این حوزه ورود کنند و جلوی مشکلات فعالیت های غیرقانونی در این حوزه را بگیرند، اما با کمال تاسف این موضوع چنان که باید و شاید پیگیری نمی شود، چون این سازمان از یک سو، نیروی کافی برای بازرسی ندارد و از سوی دیگر، ورود به این حوزه چه از نظر مادی و چه معنوی برای آنها هزینه هایی در بر خواهد داشت.
بارها از متولیان این سازمان درخواست کرده ایم که با این آموزشگاه ها برخورد کنند، اما پاسخ همواره این بوده که اشتغال به خطر می افتد، در حالی که این اشتغال مخرب و غیرقانونی است.
اگر موسسه ای بخواهد در این حوزه به شکل قانونی فعالیت کند، باید از سازمان فنی و حرفه ای مجوز فعالیت دریافت کند و تنها در این صورت است که می تواند در قالب آموزشگاه آزاد، دوره های آموزشی برگزار کند. علاوه بر این، سازمان میراث فرهنگی هم می تواند اقدام به برگزاری دوره های آموزشی کند و دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی کشور هم می توانند این آموزش ها را در اختیار متقاضیان قرار دهند. بنابراین، تنها این 3 نهاد هستند که می توانند به شکل قانونی اقدام به آموزش متقاضیان کنند. تعداد آموزشگاه هایی که غیرمجاز فعالیت می کنند، روز به روز بیشتر می شود و متاسفانه سطح کیفی و کمی پایینی هم دارند.
حال باید به این سوال پاسخ داد که چرا ما از آموزش های غیرمجاز و غیراستاندارد گله مند هستیم؟
ما، به عنوان انجمن صنفی گوهرسنگ ایران، با آموزشگاه ها که دشمنی نداریم! آنچه برای ما اهمیت دارد، این است که فعالیت ها در چارچوب قانون و استاندارد باشد.
دلیل آن هم روشن است. کسی که آموزش می بیند، کالایی تولید می کند که در اینجا گوهرسنگ است و اگر مهارت کافی برای انجام کار نداشته باشد، هم به ماده خام صدمه می زند و هم نمی تواند برای محصول تولیدشده بازاری پیدا کند.
علاوه بر این، خودش هم نمی تواند کاری برای خود دست و پا کند و هزینه هایی که تا رسیدن به این مقطع صرف می شود، هرگز بازگشتی نخواهد داشت و به این ترتیب کل چرخه و زنجیره به هم می ریزد.
اگر آموزش مجاز و در چارچوبی حرفه ای باشد، هنرآموز مهارت کسب خواهد کرد و در ازای آن مدرک معتبر و استانداردی به دست می آورد تا بتواند در بازار شغلی پیدا کند و سنگ خامی که در اختیار آنها قرار می گیرد، هدر نرود. در حال حاضر در خراسان جنوبی، مردم کانسارها و ذخایر عقیق را به صورت غیرمجاز استخراج می کنند و تولیدات غیر استانداری هم دارند، اما در نهایت می بینیم ده ها کیلو عقیق تراش خورده است و متاسفانه هیچ کیفیتی ندارد. در بازار فیروزه هم عرف شده که اتباع خارجی که بیشتر در خراسان هستند، به شکل کیلویی گوهرسنگ ها را تراش می دهند. البته درست است که در تراش فیروزه باید وزن حفظ شود، اما نه به هر شکل و ابعادی. نتیجه این سبک کار این است که در نهایت این ماده ارزشمند باید دوباره برش داده شود و تراش بخورد.
از سوی دیگر آموزش کانی شناسی هم که در بعضی آموزشگاه ها با عنوان گوهرشناسی ارائه می شود، هم غیرمجاز و هم غیراستاندارد است. در نهایت افرادی وارد بازار می شوند که در واقع نمی دانند گوهرشناسی چیست. در نتیجه، چند معضل پیش می آید. اول اینکه اگر این افراد وارد بازار کسب و کار شوند، چه بسا سنگ های اشتباهی خرید و فروش کنند و در تجارت خود با مشکل روبه رو شوند. آسیب بزرگ تر این است که گروهی از این افراد آزمایشگاه های غیرمجاز گوهرشناسی دائر می کنند که شناسنامه هایی غیرمعتبر صادر می کند.
به عنوان مثال، می توانم به موردی اشاره کنم که یکی از این افراد که به جای گوهرشناسی، آموزش کانی شناسی دیده بود، با کمال تاسف برای رزین اپوکسی ۴۰ کیلویی، شناسنامه ای با عنوان کهربای ایران صادر کرده است.