توانایی اخلاقی زیستن
قربانعلی تنگشیر- مدرس دانشگاه
پرورش تواناییهای استدلال اخلاقی بسیار مهم است؛ هم برای اخلاقی زیستن و هم برای ساختن جهانی اخلاقمدار. در حقیقت اخلاقیات مجموعهای از مفاهیم و اصول راهنما برای تعیین اینکه کدام رفتار موجب کمک به موجود است و کدام رفتار به آنها آزار میرساند، است. اما متاسفانه اغلب مردم اخلاقیات را با رفتار مطابق با عرف اجتماعی و باورهای مذهبی و قانونی یکی میگیرند و آن را حوزه مستقل در نظر نمیآورند. اغلب توجه ندارند که مفاهیم و اصول اخلاقی که در اسنادی چون اعلامیه جهانی حقوق بشر تعریف شده جهانشمول، فرافرهنگی و فرامذهبیاند.
بنابراین بسیار مهم است که همه مفاهیم و اصول اخلاقی مشترکی را برای استدلال در زمینه مسائل معقول اخلاقی مبنا قرار دهیم. در تمام زبانها نظام گستردهای از مفاهیم مهم اخلاقی را میتوان یافت. در هر زبانی واژههایی برای خصلتهای پسندیده اخلاقی مانند مهربانی، روشنبینی، بیطرفی، راستگویی، شفقت، دلسوز بودن و شرافتمندی وجود دارد. برای خصلتهای اخلاقی منفی هم هر زبانی صدها واژه دارد؛ برای خودخواهی، تعصب، غرضورزی، آزارگری، بیرحمی یا ستمکاری. معنای ماهوی چنین واژههایی تابع این یا آن نگرش یزدانشناختی یا عرف اجتماعی نیست. بسیاری بر این باورند که مرز میان خیر و شر از میان وجود تکتک انسانها میگذرد. با این همه هر گونه استدلال اخلاقی از دو کارکرد بیرون نیست:
۱- اعمالی که موجب اعتلای بهروزی دیگران میشود و سزاوار ستایش است
۲- اعمالی که موجب نقص بهرهوری دیگران میشود و متضمن نکوهش است.