جمعه 28 اردیبهشت 1403 - 17 May 2024
کد خبر: 20021
تاریخ انتشار: 1401/07/25 10:59
رئیس ستاد ویژه نانو در گفت‌وگو با صمت عنوان کرد

ترور علم به‌دست صاحبان صنعت

کارشناسان معتقدند صحبت کردن از بخش خصوصی در کشور ما امری خنده‌دار است. صنعت باید نخستین درگاه توسعه فناوری باشد، در حالی که کشور ما درگیر چرخه معیوبی است که نشانه‌ای از توسعه و تولید در آن یافت نمی‌شود.

کارشناسان معتقدند صحبت کردن از بخش خصوصی در کشور ما امری خندهدار است. صنعت باید نخستین درگاه توسعه فناوری باشد، در حالی که کشور ما درگیر چرخه معیوبی است که نشانهای از توسعه و تولید در آن یافت نمیشود. بهعبارت دیگر، کارخانهداران در کشور ما زیاد هستند نه صنعتگران. صمت در گفتوگو با سعید سرکار یکی از فعالان اکوسیستم دانشبنیان به اهمیت کاربرد تولیدات حاصل از دانش و فناوری در صنعت و معضلات و دستاندازهای آن پرداخته است.

بینقصهای سازمانی

چند سالی میشود که برخی اقتصاددانان و کارشناسان، یکی از راههای برونرفت از رکود و تورم فعلی در اقتصاد کشور را، توسعه اقتصاد دانشبنیان میدانند و در کنار آنها رهبر معظم اتقلاب هم تاکیدات ویژهای به ورود به اقتصاد دانشبنیان داشتهاند، در حقیقت برای رسیدن به ثبات و توسعه اقتصادی راهی جز فاصله گرفتن از نفت و مواد خام مبتنی بر آن نیست. برخی فعالان عرصه دانشبنیان معتقدند این گزاره فاصله زیادی با واقعیت دارد. بهگفته سعید سرکار، دبیر ستاد ویژه توسعه فناورینانو، رشد و توسعه عرصههای گوناگون در هر کشور، منوط به حمایت حاکمیت آن کشور است. با اینکه چند سال میشود رهبر معظم انقلاب تاکید ویژه به توسعه دانشبنیانها دارد و در زمانهای مختلف فرمایشاتی درباره محوریت و اصل بودن اقتصاد دانشبنیان در راستای اقتصاد مقاومتی سخن گفتهاند، اما هنوز مجریان امر آنگونه که باید به این فرمایشات عمل نکردهاند. وی در گفتوگو با صمت معتقد است همچنین بارها درباره مرکزیت علمی و فناوری داخلی تاکیداتی داشته و در نهایت شعار دانشبنیان را به یک سال اختصاص دادهاند، در واقع رهبر معظم انقلاب قله را نشان دادهاند که مسئولان امر براساس نیل به آن قله، تدابیری را تدوین کنند. حال عمل به این فرمایشات به دولتمردان و اهالی خانه ملت برمیگردد که چقدر در این راستا و بستر حرکت میکنند، متاسفانه تاکنون فرآیند جدی در راستای عمل کردن به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در راستای رسیدن به اقتصاد دانشبنیان مشاهده نشده است.

در ادامه شرح کامل این گفتوگو را میخوانید:

همانگونه که اشاره شد، تا کنون تاکیدات ویژهای که نسبت به اقتصاد دانشبنیان شده است، اما آن روندی که باید رخ میداد، ایجاد نشد و بهعبارتی زور اقتصاد رشدیافته از تولیدات دانش و فناوری به اقتصاد نقتی و خام فروشی نرسید. حال این پرسش مطرح است که پس از این تاکیدات و تصویب قانون جهش دانشبنیان در تفکر و نگرش و رفتار دولتمردان و مجلسیها چه تفاوتی بهوجود آمده است؟

تاکنون توجهی به اکوسیستم دانشبنیانها در زمینهها و تصمیمات مجلس نشده است؛ از بودجه تا تصمیمات و سیاستگذاریها. بهطورکلی تخصیص بودجه و سرمایهگذاری یک بحث کلی است. به عقب که برگردیم با مشاهده آثار تاریخی در کشورمان میفهمیم که توجه اصلی حاکمان آن زمان حول چه محوری میچرخیده است؛ برای مثال با نگاه به تختجمشید میتوان فهمید که سیاست حاکمیت آن زمان بر ساخت بناهای بزرگ استوار بوده است. یا در مثالی دیگر در دورهای شعر و ادبیات ایران زمین رشد زیادی داشته که نشاندهنده توجه حاکمیت آن دوران به ادبیات بوده است، درحالی که بعد از آنها ایران با سکون در عرصه ادبیات مواجه شد. اینکه امروزه میدان نقشجهان و عالیقاپو و دیگر معماریهای زیبای استان اصفهان را تحسین میکنیم، حاکی از آن است که معماری فاخر موردتوجه حاکمیت آن زمان بوده است. در حقیقت، پادشاهان و حاکمان آن زمان، شرایط بروز و ظهور هنر و هر روند دیگر را فراهم کردند و با تامین منابع مالی، عاملان توانستند آثار خود را بروز دهند، بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که جریانسازیهای حاکمیتی تعیینکننده اصلیترین وقایع در کشورها است. بهاعتقاد من، امروزه بهندرت افراد به پشت صحنه مولفههای توسعه در هر زمینه فکر میکنند و بهطورمعمول صاحبان اثر بر سر زبانها میافتند، در حالی که ساز کار شکوفایی در هر عرصهای در گام نخست تحتتاثیر مستقیم نگرش حاکمان زمان بوده است و در هر کشوری این یک اصل است. مردم نقش بازیگران این سناریو را دارند و اگر نقشی به آنها بدهند، بازی میکنند، اگرنه بیشک نمیتوانند هنرشان را به شکوفایی برسانند.

امروزه واژه دانشبنیان در کشورمان بیشتر تبدیل به یک شعار شده است، بهگونهای که بیشتر مسئولان بهطورمعمول در ابتدای سخنرانیهایشان به آن تاکید دارند، اما در عمل فرآیند چشمگیری مشاهده نشده است، در حالی که رهبر معظم انقلاب با اینکه تنها امسال را با شعار دانشبنیان نامگذاری کردهاند، منظورشان این نیست که در سالهای آتی نباید به توسعه اقتصاد دانشبنیان بها داد.

با این وجود ایجاد نگرش در مسئولان امر برای توسعه اقتصاد دانشبنیان چه روندی دارد؟

باوجود سالها فعالیت در این اکوسیستم، بیشتر کارشناسان بر این باور هستند که اقتصاد ایران باید از نفتی بودن رهانیده شود و بهسمت اقتصاد دانشبنیان برود، در واقع ما برای توسعه اقتصادی راهی جز این نداریم که از اقتصاد مبتنی بر مواد خام بهسمت اقتصاد مبتنی بر دانش و فناوری و محصولات و خدمات هایتک برویم. برای رسیدن به این روند، باید سرمایهگذاری و ایجاد بستر کنیم تا چرخه استانداردی بهوجود بیاید و نتیجه آن در بستر زمانی ۵ یا ۱۰ ساله خودش را نشان دهد و مردم تاثیر آن را در اقتصاد مشاهده کنند، اما تاکنون اتفاق خاصی در هیچ جلسهای نیفتاده و در طول این چند سال، شاهد حرکت جدی نبودهایم، مگر اینکه اراده خرج کنیم و با ایجاد باور و تغییر نگرش مسئولان به این یقین برسیم که نیروی انسانی خبره و نخبه این لیاقت را دارد که تولید را بهدست آنها بسپاریم. من معتقدم با ایجاد منابع برای این نیروی انسانی، آینده کشور مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان خواهد بود که به باور و فرهنگ نهادینهشده بستگی دارد، اما هنوز این باور و اعتقاد در مسئولان بهوجود نیامده است، در واقع، آنها باور ندارند که کشور ظرفیت کنار گذاشتن اقتصاد نفتی و بهرهبرداری از دانش و فناوری جوانان کشور را دارد. تا این باور ایجاد نشود و تغییر نگرش را مشاهده نکنیم، بهدنبال آن نمیتوانیم تغییر بنیادی در اقتصاد را ببینیم؛ همان چیزی که از آن بهعنوان جراحی اقتصادی یاد میکنند.

قرار بود 5 درصد اقتصاد کل کشور ناشی از تولیدات مبتنی بر دانشبنیانها باشد که تنها یک درصد آن محقق شده است، بهنظر شما بخش خصوصی چه تاثیری در افزایش این عدد میتواند داشته باشد؟ بهعبارت دیگر، باوجود مرتفع شدن مشکلاتی مربوط به تسهیلات و تضامین بهفرض بهثمر نشستن تولیدات، شرکتهای دانشبنیان چگونه میتوانند در اقتصاد نقشآفرینی کنند؟

پیش از اینکه بخواهیم به سرمایهگذاریها و انبوهسازی تولیدات بپردازم، خوب است به این نکته اشاره کنم که بخش خصوصی کجای اقتصاد کشور قرار دارد و اصلا چند درصد اقتصاد ما خصوصی است؟ خوب است بدانیم که ما درباره کشوری صحبت میکنیم که صنعت نفت آن پیشران اقتصاد در کشور است و جای خالی رویکردی که براساس آن توانمندیهای تولید و قابلیتهای فناورانه بهرسمیت شناخته شود، بهشدت احساس میشود. در تمام دنیا، خریدها و سرمایهگذاریهای دولتی، پیشران توسعه فناوری است. حال چه زمانی ما شاهد آغوش باز دولتیها از دانشبنیانها بودیم؟ عمده اقتصاد در کشور ما بهدست دولت است و بقیه در قالب کوچکمقیاس فعالیت میکنند. بخش خصولتی هم بسان ضربالمثل مرغ و شترمرغ عمل میکنند و راهی برای همکاری و دستگیری از دانشبنیانها باز نمیگذارند؛ در حقیقت وقتی پای عمل به وظایف بخش خصوصی میرسد، خود را دولتی میدانند و وقتی خواهان حمایتهای دولتی آنها میشویم، تاکید بر خصوصی بودنشان دارند، در واقع، نه از دولت تبعیت میکنند و نه دلشان به حال بخش خصوصی میسوزد، چرا که منابع مالی دولتی است. در اصل، زمین اقتصاد کشور خالی از بازیکنان بخش خصوصی است. اصلا در اقتصاد کلان کشور چیزی بهعنوان بخش خصوصی نداریم.

آیا ضعف از قانون است؟

ضعف در همهچیز است. پیش از تدوین قانون باید نگرشی وجود داشته باشد که تدوین و تبصره گذاشته شود. بیشک بیقانونی هم ناشی از نبود فرهنگ و نگرش توسعه اقتصاد دانشبنیان است. وقتی صنایع دولتی از اقتصاد دولتی نفع میبرد، چطور  انتظار داریم که به جریان اقتصاد پویا و دانشبنیان بها دهد؟ حتی فرآیند خصوصیسازی در کشور ما از مسیر رانت و دولت میگذرد که شرایط را بدتر کرده است. صنعت باید پیشران توسعه و فناوری یک کشور باشد. کارخانه یک موجود مرده است. ما زمانی میتوانیم بگوییم صنعت داریم که ماشینهای صنعتی را خودمان تولید کنیم و بسازیم. صنعت باید زنده و پویا باشد و برای رشد و زنده بودن احتیاج به فضا و نوآوری دارد. بهاعتقاد من، غذای صنعت فناوری است، یعنی صنعت در هر کشوری باید فناوری بخورد تا رشد کند و رقابتپذیر باشد و محصول خود را به بازار عرضه کند تا زنده بماند، اما در کشور بهندرت میتوان چنین روالی را مشاهده کرد. صنعت در کشور ما مرده است و جانی ندارد، بنابراین فناوری که توسعه داده میشود، اصلا در فضای صنعتی کاربرد ندارد. چگونه میتوان به یک نوزاد، غذای بزرگسالان را داد. صنعت در کشور ما ظرفیت تولیدات دانشبنیانها و نوآوریها را ندارند، حتی صاحبان آنها چون منافعی ندارند، انگیزه کارآیی هم ندارند، چرا که حقوقشان را دولت میدهد ؛به فراخور این شرایط، احساس مسئولیت نمیکنند و دغدغه نوآوری و سرپایی صنعت را ندارند. نمونه چنین روندی، خودروسازی و افتضاحاتی است که در این صنعت رخ داده است، حتی بخش خصوصی در کشور معیوب است، چرا که همگی نفت میفروشند. این فروش بهصورت غیرمستقیم است که موجب سرپا ماندن بسیاری از بنگاههای اقتصادی در کشور است.

تاکنون تجربه کارآیی و کاربرد محصولات مبتنی بر نانوفناوری را در تولید و صنعت داشتید؟

در بخش خصوصی که سرمایهگذار افراد و نه دولت بوده است، شاهد اتفاقات خوبی بودهایم. بخشهای خصوصی از فناوری نانو استفاده کردند و متوجه کاربرد نانو در مصارف اقتصادی خود شدند. در حوزه ساختمان، دارو و سلامت و صادرات خوبی هم داشتند و دنیا از آن استقبال کرده است. در سال ۸۶ ، رقمی معادل ۷۲ میلیون دلار صادرات داشتیم. ما در ستاد نانو هدفگذاری کرده بودیم که تا سال ۱۴۰۴ صادرات محصولات نانویی به یک میلیارد دلار برسد که تحتتاثیر عواملی از جمله نصف شدن بودجه ستاد نانو و بحران همهگیری کرونا، شیب رو به پایینی را تجربه کردیم. اتفاقاتی باعث شد که افت شدیدی کنیم و امسال صادرات نزدیک به ۶۲ میلیون دلار را تجربه کردیم. اگر این بحرانها نبود، بهطورقطع یک میلیون دلار صادرات داشتیم و متاسفانه تحت عواملی نتوانستیم به این هدف برسیم. بهاعتقاد من، نانوتکنولوژی کشور از سوی دولتمردان ترور شده است.

بودجه در دانشبنیان یک سرمایهگذاری محسوب میشود. فروش سال ۱۴۰۰ محصولات نانو معادل ۱۹ هزار میلیارد تومان که ۶۲ میلیون دلار یعنی نزدیک به ۲ هزار میلیارد دلار صادرات بوده که ۱۷ هزار میلیارد در داخل فروش داشته است که ۹ درصد آن مالیات بر ارزشافزوده است که وارد خزانه دولت شده؛مبلغی نزدیک به ۱۵۰۰ میلیارد تومان. در حالی که بودجه ستاد نانو حدود ۱۰۰ میلیارد بوده که ۱۵ برابر آن به خزانه دولت برگشته است. ادبیات سرمایهگذاری و پول هم نتوانست مسئولان را اقناع به عملکرد در راستای توسعه اقتصاد دانشبنیان کند. این در حالی است که در همهجای دنیا دولتها با آغوش باز از چنین روندهایی استقبال میکنند.

امسال نمایشگاه ایران نانو پس از 2 سال برگزار شد. ارزیابی شما از نمایشگاه امسال چیست؟ آیا قراردادهای بینالمللی اقناعکننده بود؟

امسال در 3 سالن نمایشگاه نانو را برگزار کردیم و نانو در حال رفتن بهسمت صنعتی شدن و قرار بود از ۱۱ کشور مهمان داشته باشیم که ۶ کشور محقق شد و با هیاتهای تجاری قراردادهای خوبی بهامضا رسید و بسیار شگفتزده شده بودند و از ظرفیتها و پیشرفتهای ایران در نانو در این نمایشگاه نزدیک به ۱۲۰۰ میلیارد تومان قرارداد و تفاهمنامه امضا شد. ۱۰۰ میلیارد تومان در حوزه سرمایهگذاری ریسکپذیر و صندوقهای جسورانه در حوزه استارتآپها بود و قرارداد ۱۱۰۰ میلیارد تومان هم محصولات نانو بین شرکتها بسته شد. در مجموع نمایشگاه موفقی بود و امیدواریم در سالهای آتی شاخصهای خود را رشد دهیم. در حوزه تجهیزات پزشکی، نفت، انرژی و ساختمان تعاملات بسیاری برقرار شد. نظر نمایندگان کشورهای مکزیک بروئنی و دیگر کشورهایی که حضور یافتند، برای همکاری بسیار مثبت بود و این آورده اقتصادی خوبی برای شرکتها خواهد داشت؛ در حقیقت آن بازخوردی که منتظرش بودیم، محقق شد.

سخن پایانی

باتوجه به موارد یادشده، سود عظیمی که از محصولات دانشبنیان به جیب دولت میرود، بهمیزان بودجهای که به آن تخصیص مییابد، قابلمقایسه نیست. کدام بخش ادعا میکند که توانایی چنین سرمایهگذاری را برای دولت دارد؟ با این حال، صحبتهای مسئولان از دانشبنیان شدن اقتصاد، تنها چند خط نخست رسانهها را تشکیل میدهند و در عمل کاری را بهسرانجام نمیرسانند. فناوری نانو در مقیاس خرد موفق بوده است، بههمین دلیل، اگر صادرات و تجارت در نانو در مقیاس بزرگتری اتفاق بیفتد، میتواند جریان تازهای به اقتصاد کشور ببخشد. تا عادت بودجهریزی در کشور تغییر نکند، کاری از پیش نمیرود.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2xqmyl