-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->عباسعلی حقانی‌نسب

خاصیت مالیات چیست؟

عباسعلی حقانی‌نسب-کارشناس اقتصاد

خاصیت مالیات چیست؟

هر سیاست که بتواند دردی از دردهای قشر ضعیف درمان کند، معقولانه و منطقی است. در زمان جنگ برای دستیابی به این هدف، بخشی از مایحتاج کارگران به ‌ صورت کالا در اختیار آنها قرار می ‌ گرفت، اما شاید امروز این روش چندان مناسب نباشد، زیرا بخش عمده ‌ ای از هزینه کارگرها، مربوط به مسکن و اجاره ‌ بها است. بنابراین، کمک کالایی گرهی از مشکلات کارگری که دغدغه اجاره و مسکن دارد، باز نمی ‌ کند.بنابراین در شرایط فعلی یارانه نقدی گره ‌ گشایی بیشتری دارد. دولت باید در این شرایط بر کیفیت تصمیم ‌ گیری توجه بیشتری داشته باشد و به خانوارها اعتماد کند. باید افراد خود تصمیم بگیرند که می ‌ خواهند با درآمدهای خود چه کاری انجام دهند، چون به ‌ طورقطع نیازهای متعدد و متنوعی وجود دارد. وقتی یارانه کالایی پرداخت می ‌ شود، فرد در عمل نمی ‌ تواند تصمیمات شخصی بگیرد و اختیار از دست خودش خارج می ‌ شود.پس بهتر است مثل دیگر نقاط دنیا یارانه به ‌ صورت نقدی پرداخت شود. به ‌ عنوان ‌ مثال، در زمان شیوع کرونا بسیاری از کشورهای ثروتمند حتی امریکا به مردم یارانه نقدی پرداخت کردند. در همه جای دنیا مالیات اخذ می ‌ شود و از محل اعتبارات آن در زمینه بهداشت عمومی، آموزش رایگان و امثال این خدمات هزینه می ‌ کنند و همزمان یارانه نقدی هم پرداخت می ‌ کنند، پس اینجا هم این کار در کشور ما عملی است.اگر یارانه از محل مالیات تامین و به مردم پرداخت شود، برای مثال از محل فروش بنزین یا محل مالیاتی که از قشر ثروتمند گرفته می ‌ شود، اثر تورمی ندارد و نرخ کالاها افزایش نخواهد یافت.

افزایش دستمزدها بخشی از افزایش نرخ کالاها را جبران می ‌ کند، اما نه همه آن را، اما همزمان آثار تورمی برای خود دولت خواهد داشت. به ‌ عبارت دیگر، اگر درآمدهای مالیاتی خود دولت افزایش داشته باشد و این میزان افزایش حقوق تامین شود، اثر تورمی کمتری خواهد داشت، اما اگر دولت درآمدی نداشته باشد و تنها به ‌ خاطر شرایطی که وجود دارد، دست به افزایش حقوق بزند، چون با کسری بودجه روبه ‌ رو است، اثرات تورمی خواهد داشت و شرایط سخت ‌ تر می ‌ شود.در واقع خاصیت مالیات چیست؟ مهم ‌ ترین کارکرد مالیات در همه ‌ جای دنیا این است که به دولت اجازه می ‌ دهد نسبت به توزیع عادلانه درآمد و ثروت اقدام کند.البته توجه به این نکته هم ضروری است که هرچند افزایش دستمزدها حق جامعه کارگری است، اما همزمان احتمال اینکه کارفرماها در مقابل افزایش دستمزد، دست به تعدیل نیرو بزنند، را افزایش می ‌ دهد. برای جلوگیری از این اتفاق، لازم است دولت در مرحله اول تورم را به ‌ معنای واقعی مهار و موتورهای خلق نقدینگی را خاموش کند در کشور ما 5 موتور خلق نقدینگی وجود دارد که هنوز هیچ ‌ کدام خاموش نشده ‌ اند. اول رویه غلط بانک ‌ ها در اجرای بانکداری اسلامی است که باعث شده نرخ بهره بالا برود و باتوجه به اینکه ۸۰ درصد نقدینگی در قالب سپرده ‌ های بانکی اخذ شده، به خودی خود سالانه بالای ۸۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی ایجاد می ‌ کند. دوم کسری بودجه است که دولت را مجبور می ‌ کند به ‌ صورت غیرمستقیم از بانک مرکزی قرض کند که باعث چاپ پول و افزایش نقدینگی می ‌ شود.

سوم افزایش خالص دارایی ‌ های خارجی بانک مرکزی است که به ‌ دلیل اینکه ارزی حاصل از صادرات به ‌ علت تحریم در کشورهای دیگر مسدود می ‌ شود، دولت به بانک مرکزی می ‌ دهد و در قبال آن، ریال دریافت می ‌ کند تا خرج بودجه کند. چهارم بنگاهداری و املاک ‌ داری بانک ‌ ها است که این بنگاهداری باعث جنگ نرخ ‌ ها و افزایش رشد ترازنامه بانک ‌ ها و افزایش خلق نقدینگی بانک ‌ ها می ‌ شود و در کنار آن، تسهیلات غیرجاری بانک ‌ ها است و در نهایت، رقابت بانک ‌ ها در جذب نقدینگی است. به ‌ اعتقاد من، در شرایط فعلی بهترین راه این است که دولت شعار حمایت از تولید ندهد و به ‌ جای آن، قانون مالیات ‌ ها و بانکداری اصلاح کند تا این دو تا کار انجام نشود، هیچ اتفاقی نمی ‌ افتد.در نهایت، رقم دستمزدها باید عادلانه و متناسب با تورم افزایش یابد و بسیاری از کشورهایی که با تورم دست ‌ وپنجه نرم می ‌ کنند هم، سالانه چند بار دستمزدها را افزایش می ‌ دهند، زیرا اگر افزایش عادلانه دستمزد اتفاق نیفتد، طبقه کارگر از زندگی جاری عقب می ‌ ماند. بنابراین، اگر دولت نمی ‌ تواند از پس افزایش دستمزدها برآید، باید تورم را کنترل کند و اگر توان کنترل تورم و نقدینگی را ندارد، نباید فشار آن را به قشر کارگر وارد کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*