ردپای اصناف در تحولات اقتصادی
اصناف مجموعهای از تشکلهای اجتماعی و سیاسی هستند که ردپای آنها از زمان انقلاب مشروطه و حتی قبل از آن در حوادث متعدد دیده میشود و این فعالیت اجتماعی - سیاسی در سالهای پیروز انقلاب اسلامی به اوج میرسد.
امروزه به هر نقطهای از شهر که پا میگذاریم، با انواع مغازههای کوچک و بزرگ و فروشگاههای زنجیرهای و حتی بانکها و صرافیها روبهرو میشویم. رشد و گسترش سریع واحدهای صنفی در جایجای نقاط شهری و حتی روستایی کشور، پدیدهای اقتصادی - اجتماعی است؛ ضمن اینکه اصناف در کنار اثرات اقتصادی از نقش و جایگاه اجتماعی - فرهنگی هم برخوردار هستند و میتوانند در صورت فراهم بودن بسترهای لازم اثرات مثبتی بر جامعه داشته باشند. البته این نقش در همه دورهها یکسان نبوده است و این گروه بهویژه با شروع اصلاحات ارضی و رشد شتابان شهرنشینی نقش پررنگتری ایفا کردهاند. بااینهمه، این گروه از فعالان اقتصادی باوجود نقش برجسته در تحولات اجتماعی و سهم قابلتوجه در اقتصاد و اشتغال همواره بهدلیل برخی سیاستگذاریهای نادرست با آسیبهایی مواجه بودهاند.
مشکلات جدی اصناف در یک نگاه
چالشهای بسیاری پیشروی اصناف کشور وجود دارد؛ هم اصنافی که در واحدهای فنی و تولیدی کار میکنند و هم اصنافی که در حوزه توزیع فعال هستند؛ از معضل قاچاق کالا گرفته تا مشکلات صنفی و قانونی، اما میتوان به محدودیتهایی بهعنوان عمدهترین چالشهای پیشرو در صنفهای مختلف اشاره کرد که برخی از مهمترین آنها عبارت هستند از محدودیتهای مندرج در قوانین و دستورالعملهای اجرایی کار تامین اجتماعی و مالیات، نوسانات شدید و افزایشی نرخ مواد اولیه، افزایش مستمر هزینههای تولید، کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش و نبود حمایتهای مرتبط با نظام بانکی کشور، ناتوانی در دست یافتن به فناوری مدرن، مشکلات موجود در حوزه برندسازی، کیفیت پایین محصولات تولید داخل و ترجیح مصرفکنندگان برای استفاده از محصولات خارجی، ضعف در سیستمهای بازاریابی واحدهای تولیدی و تجاری صنفی، روند رو به افزایش قاچاق محصولات مشابه تولیدات اصناف، نبود برنامههای کلان برای تحقیقات بازار و مطالعه برای امکان صادرات محصولات تولیدی صنفی، نبود شبکههای مناسب توزیع و کمبود تسهیلات و معافیتهای مربوط به صنایع کوچک و متوسط به صنوف تولید.
تاریخچه اصناف در ایران و جهان
در قرون وسطی، وظیفه اصلی مجموعه اصناف در اروپایغربی شامل نظارت محلی بر حرفه یا کسبوکار از طریق تعیین موازین مرغوبیت و نرخ کالا، حمایت از کسبوکار در مقابل رقابت و تعدی و برقرار کردن مقام اجتماعی اعضای صنف میشد. در ادوار گوناگون تشکیلاتی نظیر بازرگان و ارباب حرفهها و صنایع در بسیاری از نواحی وجود داشته است. در هر حال، بازرگانان در آغاز قرن یازدهم میلادی اصناف تجارتی را بهوجود آوردند. هدف آنها حمایت از تجارت در مقابل خطرات حکومتهای دوره فئودالیته بود. در آسیا نیز اتحادیههای صنفی، بازرگانان و ارباب حرفهها و صنایع مانند اتحادیههای صنفی اروپا بوده است. بهطور کل اصناف در اداره شهر و کشور قدرت داشتند.روند نظام صنفی با مرور زمان سخت و پیچیده شد و گرایش به موروثی کردن عضویت بروز یافت؛ در نتیجه تجارت و صنعت جدید بهدست سرمایهداران افتاد که میتوانستند خود را با مقتضیات عصر جدید وفق دهند. قدرت مجموعه اصناف از آغاز قرن ۱۷ میلادی در انگلستان رو به زوال گذاشت. بهگزارش اتاق اصناف ایران، جوامع صنفی فرانسه تا قرن ۱۸ میلادی رونق داشتند تا آنکه انقلاب کبیر فرانسه بساط آنها را برچید. سازمانهای اصناف آلمانی بهتدریج در قرن ۱۹ میلادی از بین رفت. سازمان اصناف ایتالیا نیز در همین قرن ورافتاد. در هند نیز تشکیلات صنفی پیش از امپراتوری سلسله ماوریا توسعه فراوان یافته بود و پس از استیلای انگلستان نیز مدتها دوام یافت؛ پس میتوان گفت تشکیلات صنفی هند حدود ۲۰۰۰ سال سابقه دارد. در ژاپن تشکیلات اصناف با مخالفت فرمانروایان قرونوسطایی مواجه بودند و در سال ۱۸۶۸ بهطور کامل از بین رفتند. جوامع اصناف در چین از زمانهای بسیار قدیم سابقه داشتند و حتی در قرن ۲۰ میلادی گروههای بانفوذ و باقدرتی بودهاند.