زبانههای آتش در قلب فرسودهها
اگرچه ترافیک فشرده، سیمکشیهای دست و پاگیر برق، رعایت نشدن اصول ایمنی در ساختوسازها و کمبود امکانات و نیرو مشکلات بزرگی است که آتشنشانی تهران با آن دست و پنجه نرم میکند، اما بررسیها نشان میدهد وجود بافتهای فرسوده بهویژه تمرکز این بافتها در هسته مرکزی شهر و کوچههای تنگ و باریک، مهمترین مشکل فراروی آتشنشانان این شهر است.
این بافتها بهعلت درهمتنیدگی و تراکم بالای سازهها، نهتنها در فرآیند اطفای حریق مشکل ایجاد میکنند، بلکه بهعلت انتقال نادرست حاملهای انرژی بهویژه برق و گاز در معابر سنتی، مشکلات عدیدهای در روند امدادرسانی ایجاد کرده است و گذشته از آن، بهعلت آتشگیرتر بودن مصالح بهکاررفته در بافتهای سنتی و متصل بودن سربندی این سازهها، آتش در آنها زودتر و سریعتر گسترش مییابد.
وجود اماکن مخروبه، کوچههای تنگ و باریک و پرپیچوخم، ترافیک شدید در ورودیها و فراوانی کندهکاریها در بافتهای فرسوده و همچنین تبدیل شدن کوچههای با عرض کم به پارکینگ خودروها در طول شبانهروز، مهمترین مشکلاتی است که آتشنشانان با آن مواجهند و در بیشتر مواقع در تاخیر حضور آنان موثر هستند. البته در چند سال اخیر سعی شده است با شناسایی مناطق پرخطر و استقرار ایستگاههای آتشنشانی تاحدودی در امر امدادرسانی و کاهش زمان رسیدن آتشنشانان به این مناطق کمک شده باشد. صمت در این گزارش بهمناسبت روز جهانی آتشنشان، مشکل آتشنشانان در امر امدادرسانی در معابر صعبالعبور را بررسی کرده است.
بافت فرسوده، سراسر ضرر است
مراد مهدیپور، کارشناس ارشد آتشسوزی و آتشنشانی درباره مشکلات آتشنشانان در عبور از مناطق صعبالعبور بهصمت گفت: این بحث موضوع بسیار مهمی است و باید تاکید کنم که تعریف مناطق ناهموار و سخت را میتوان به بخشهای مختلفی نظیر جنگلها، مراتع، مناطق کوهستانی، روستاهای با شیب زیاد و بافتهای فرسوده نسبت داد که هرکدام سختیهای زیادی را برای عبور و مرور خودروهای آتشنشانی بهوجود میآورند، بنابراین هرکدام بهطورمفصل جای بحث دارد؛ اما آن چیزی که در محیط شهری باید در نظر بگیریم، اصولا به کوچههای باریک و ترافیکهای سنگین مرتبط است؛ اتفاقی که بارها شاهدش بودیم و دردسرهای زیادی را برای آتشنشانان بهوجود آورده است.
وی در ادامه بیان کرد: بهطورمعمول آتشنشانی بهعلت سرعت زیاد گسترش آتش، باید تا حدود ۵ دقیقه بعد از تماس با یگان امدادی منطقه حریق، وارد عمل شوند و امدادرسانی کنند. مسلما هرگونه تاخیر در این امر نیز به عوامل مختلفی مرتبط است. گاهی تاخیر در حالت آمادهباش ایستگاههای آتشنشانی نیز عاملی در دیر رسیدن نیروهای امدادی به محل حریق است.
موضوع امدادرسانی شوخیبردار نیست!
این کارشناس آتشنشانی افزود: بهطورکلی بافت فرسوده و کوچههای تنگ و باریک با دردسرهای مختلفی تنیده شده و از هر زاویه که به آن نگاه کنیم، مشکلآفرین است؛ معابری که حتی موتورسیکلتهای امدادی برای امور و مرور به مشکل برخورده و نیاز به اصلاح دارد. اینکه شهرداریها در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده سرعت عمل کافی ندارد، غیرقابلبخشش است، چراکه امدادرسانی مسئله شوخیبرداری نیست که بخواهیم آن را به حال خود رها کنیم. بارها آتشنشانی نسبت به معابر و ساختمانهای فرسوده هشدار داده است که متاسفانه نهتنها مالکان، بلکه مسئولان امر هم، آنطور که انتظار میرود، تلاش نمیکنند.
وی بیان کرد: در سالهای اخیر بارها شاهد این بودیم که در تولیدیها و مراکز تجاری مناطق پرترافیک، روند امدادرسانی با مشکل روبهرو شده و بسیاری از خودروهای آتشنشانی بهموقع به محل موردنظر نرسیدهاند. در این شرایط، آتش بخش بزرگی از محل حریق را نابود میکند که در بهترین حالت تنها ضرر مالی بهجای میماند.
مهدیپور خاطرنشان کرد: این را هم باید در نظر گرفت که تجهیزات و خودروهای آتشنشانی باید متناسب با نوع حریق ایجاد شده، به محل حادثه اعزام شوند، چراکه امدادرسانی به آتشسوزیهایی که بر اثر مایعات اتفاق افتاده، با آتشسوزی مرتبط با گازها متفاوت است. از اینرو برخی آتشسوزیها، در بستر خطرناکی رخ داده و بهشدت هم گسترده میشود، بهطوریکه تا چند ساختمان اطراف را نیز درگیر و نابود میکنند. این اتفاقات منجر به این میشود که گاهی دهها خودرو مختلف آتشنشانی به محل حادثه اعزام شوند. معمولا خودروهای آتشنشانی، کامیونهای غولپیکری هستند که تجهیزات زیادی را حمل میکنند و حتی اگر در معبری یک خودرو بهطورمناسب پارک نکند، این خودروها برای عبور با مشکل روبهرو میشوند. همچنین گاهی دیده میشود که خودروها در محل شیرهای آتشنشانی، پارک شدهاند یا رانندگان به خودروهای امداد راه نمیدهند. این موارد به این دلیل گفته شد که تنها کوچههای تنگ و باریک برای تسهیل عبور خودروهای آتشنشانی کافی نیست و این موضوع باید فرهنگسازی شود و همه آحاد جامعه بهنوبه خود در این امر مسئول هستند.
وی در خاتمه افزود: خوشبختانه در سالهای اخیر توجه ویژهای به ایمنیسازی و تجهیز ساختمانها شده است و سازندهها بدون تاییدیه آتشنشانی نمیتوانند پایان کار دریافت کنند. چنین اتفاقاتی دلگرمی بزرگی برای اطمینان از کاهش خطرات حریق در جامعه ایجاد میکند و اگر همسو با این همکاریها، نهادهای ذیربط نیز در کاهش ترافیک، بهسازی و نوسازی معابر، هشدار به ساختمانهای ناایمن و... یاری کنند، میتوانیم قدمهای بزرگی برای کاهش خطرات آتشسوزی برداریم. مسلما به هر بخشی نگاه کنیم، نواقصی میبینیم و نباید تقصیرها بهگردن یک نهاد بیفتد. ما همه در برابر اتفاقات ناگوار میتوانیم مسئول باشیم و با درک این قضیه، قدمهای مناسبی در بهبود شرایط فعلی شهری برداریم.
ریشههای سست شهرسازی در پایتخت
محسن لطفینژاد، کارشناس شهرسازی بهصمت توضیح داد: زمانی سیستم شهرسازی ما با ریشههای سست بنا شده و تراکم ساختوساز به بالاترین حد خود رسیده است، معضلات بسیار زیادی برای کمکرسانی خودروهای امداد از جمله آمبولانس و آتشنشانی بهوجود میآید که گاهی زمان بسیار زیادی را هدر داده و جان و مال مردم را بهخطر میاندازد.
وی در ادامه بیان کرد: کوچههای باریک و پر دستانداز و عبور و مرورهای کند در معابر مناطق مرکزی شهری، باعث شده است تا امدادرسانی در مناطق شلوغی نظیر بازار بزرگ تهران توسط موتورسیکلتهای امدادرسانی انجام گیرد. برای مثال موتورلانسهایی که جای خودروهای آمبولانس را گرفتهاند، شاید در سرعتبخشی به عملیات امداد موفق عمل کنند، اما از لحاظ ماهیت امدادی، به کیفیت خودروهای امدادی نمیرسند و گاهی کاری از پیش نمیبرند.
این کارشناس افزود: در مناطق پررفتوآمد مانند منطقه ۱۰، ۱۱ و بهویژه ۱۲ چنین موضوعاتی همیشه وجود داشته که خودروهای امدادرسانی نمیتوانند بهموقع در محل حادثه حضور داشته باشند. البته شهرداریها با اقدامات و تدابیری که اندیشیدهاند، سعی دارند تا بافت این مناطق را تغییر دهند و کوچهها را از آن حالت درهمتنیدگی خارج کنند. این اقدامات قابلستایش است، اما کافی نیست و نیاز به تسریع امور دارد.
البته این نکته را هم باید ذکر کرد که مشکل عبور و مرور خودروهای امدادی در همه شهرهای شلوغ دیده میشوند و این چالش مختص تهران نیست. ما در شهری مثل فرانسه، لندن، استانبول، پکن، نیویورک، دهلی و سایر شهرهای پررفتوآمد میبینیم بهعلت ترافیک و عرض نامناسب خیابانها و کوچهها، موتورسیکلت، دوچرخه و حتی اسب بهکار گرفته میشود و بسیار هم معمول است.
شرایط تردد ماشینهای آتشنشانی سخت است
لطفینژاد با بیان اینکه در بافت فرسوده و تاریخی، مشکلات متعددی درباره پارک و عقبنشینی ساختمانها وجود دارد، افزود: شهرداریها باید مجوزهای ساختوساز را بهسمت سلولی شدن بافتهای قدیمی ببرند. خودروهای امدادی، آتشنشانی و اورژانس در بافت فرسوده بهعلت دسترسی نداشتن و فقدان پارکینگ، با مشکلات زیادی مواجهند. همه خیابانهای تهران تبدیل به پارکینگ شده و در مواقع امدادی، شرایط برای ورود ماشینآلات امدادی دشوار میشود؛در واقع لازم است که در این زمینه تدابیری اندیشیده شود.
برخی مواقع ممکن است بهخاطر چند لحظه دیر رسیدن آتشنشانان به محل ماموریت، خسارتها و آسیبهای جبرانناپذیری به حادثهدیدگان وارد شود که از رانندگان انتظار میرود حتی در زمانهایی که چراغ راهنمایی و رانندگی قرمز است، مسیر را برای عبور خودروهای آتشنشانی خالی کنند. آتش میتواند با سرعت عجیب متر بر ثانیه پیشروی کند و هرچه نیروهای آتشنشانی و امدادی دیرتر به محل حادثه برسند، گسترش آتش بیشتر و مهارش سختتر میشود و بهتبع آن، خسارتهای بیشتری هم برجای خواهد گذاشت.
جدا از بحث گذرگاههای باریک و صعبالعبور، ساعات پیک ترافیک نیز، مانعی جدی برای تردد سریع خودروهای آتشنشانی است. برخی مواقع ممکن است بهخاطر چند لحظه دیر رسیدن آتشنشانان به محل ماموریت، خسارتها و آسیبهای جبرانناپذیری به حادثهدیدگان وارد شود که از رانندگان انتظار میرود حتی در زمانهایی که چراغ راهنمایی و رانندگی قرمز است، مسیر را برای عبور خودروهای آتشنشانی خالی کنند. از طرفی، برخی مواقع در حالی که نیروهای آتشنشانی مشغول اطفای آتش هستند، برخی رانندگان کنجکاو، وارد محل شده و با توقف خودرو و ایجاد ترافیک، مانع رسیدن سهل و سریع خودروهای کمکی میشوند که باید از این کار پرهیز کنند.
وی در خاتمه گفت: اینها موضوعاتی هستند که متاسفانه بهوفور دیده میشوند و در کنار مشکلات راهسازی و شهرسازی، به معضلی برای تردد خودروهای آتشنشانی تبدیل شدهاند. انتظار میرود علاوه بر تلاش برای افزایش پایگاههای امدادرسانی و آتشنشانی، وضع معابر پایتخت اصولیتر و بهتر از قبل اصلاح و در بازنگریهای شهری، فکری به حال بافت فرسوده شود.
سخن پایانی
درحالحاضر، ساختمانهای ناایمن و فرسوده بسیاری، منتظر هستند تا دچار آتشسوزی شوند یا زلزله و سیلی بیاید یا زمین دچار فرونشست شود و بعد آوار شوند؛متاسفانه پیش از اینکه هشداری به ساکنان آنها داده شود؛ هرچند در بسیاری از موارد، بهویژه اگر ساختمانها مسکونی باشند، هیچ راه جایگزینی برای داشتن سرپناه پیشنهاد نمیشود و بههمیندلیل زندگی در این ساختمانها مثل انتظار برای انفجار یک بمب ساعتی میماند که تیک و تاک آن هر لحظه و هر ثانیه در گوش شهروندان صدا میکند.
از سوی دیگر، وجود بافتهای فرسوده از معضلات جدی بسیاری از شهرها از جمله تهران است که آتشنشانان و سازمان آتشنشانی همواره در زمان بروز حادثه و حریق بهشدت با آن دستوپنجه نرم میکنند.