دست به چرخه زیستی حیوانات نزنید
ایمان معماریان-دامپزشک
حیوانات آزاد در طبیعت به ۲ دسته کلی تقسیمبندی میشوند؛ بخش نخست آن دسته از حیوانات غیراهلی نظیر پلنگ، شیر و... را شامل میشود که باید در طبیعت رها باشند تا در چرخه زیستی خود قرار بگیرند. دسته دوم حیوانات اهلی هستند که بهدلیل بیمسئولیتی انسانها در سطح شهر رها شدهاند. بهطورمعمول دسترسی به غذا برای حیوانات بخش نخست که در چرخه زیستی طبیعت قرار دارند، ممکن است در یک فصل دسترسی به منابع غذایی برای آنها بیشتر و در فصلی کمتر باشد. این نوسان در دسترسی به غذا، خود عامل مهمی برای تعادلبخشی به کنترل جمعیت طبیعی حیوانات و چرخههای تولیدمثلی آنها است. در این شرایط، روند طبیعی بر زندگی آنها حاکم میشود که نیازی به دخالت انسان در غذارسانی نیست. در واقع، کاهش درجه هوا یا افزایش آن، دلیل علمی برای غذارسانیهای غیراصولی انسانی نیست و اگر افراد دست به چنین نحوه دسترسی به غذا برای حیوانات از سوی طبیعت تعیین میشود که این روند در چرخه زیستی آنها نهادینه شده است. گفتنی است، طبیعت در طول میلیونها سال اینگونه به روند تکاملی خود ادامه داده و حیوانات هم بر طبق آن از گذشته تاکنون جمعیت خود را کنترل کرده و به تولیدمثل پرداختهاند. بهطورمعمول نوع و میزان غذاهایی که حیوانات میخورند تا زنده بمانند از سوی طبیعت بکر تعیین میشود. در واقع، آنها میدانند که در چه زمانی از سال چه بخورند و چقدر باید به بدنشان غذارسانی کنند. همانگونه که اشاره شد، این روند برای طبیعت دستنخورده حاکم است و افراد عادی که شناختی از آن ندارند، نباید در فرآیند غذارسانی به حیوانات اخلال ایجاد کنند؛ آن هم غذاهایی که بهطورمعمول پسماند غذاهای انسانی است. برخی معتقدند که اینکه افراد بدون اطلاعات و خودجوش غذارسانی کنند، نهتنها کمکی به حیوانات نمیکند، بلکه ریسک بهخطر افتادن جان حیوانات بیشتر میشود. این فرآیند تنها برای شرایطی مجاز است که به فراخور دخالتهای بیش از اندازه انسان در طول سالها چرخه زیستی حیوانات با اخلال مواجه شده باشد یا غذای لازم در برههای از زمان در دسترس حیوان نباشد. کارشناسان در چنین شرایطی غذارسانی به حیوان را مجاز میدانند. در شرایطی که طبیعت بهدلیل دخالتهای انسانی از حالت بکر خارج شود، میتوان مجوز غذا یا آبرسانی در طبیعت را صادر کرد که البته این فرآیند هم نباید از سوی افراد عادی انجام شود. در واقع، اینکه هر انسانی بهشکل خودجوش به فرآیند غذارسانی بپردازد، امری اشتباه است. در کل، پیش از دخالت انسان در چرخههای زیستی، غذارسانی مجاز نیست؛ اما در صورت بروز آلودگیهای زیستمحیطی بهگونهای که دسترسی حیوانات به غذا محدودتر شود و تحدیدی برای انقراض گونههای مختلف بهحساب بیاید، بعد از کارشناسیهای دقیق و در نظر گرفتن شاخصهای متعدد؛ میزان، نوع، زمان و نحوه غذارسانی باید طبق اصولی که برای حیوانات مخاطرهآمیز نباشد، انجام بگیرد. در اصل، پژوهشها مشخص میکند که غذارسانی باید چه اصولی داشته باشد. برای مثال، اگر غذا در یک منطقه واحد ریخته شود، ممکن است در اثر اجتماع حیوانات، انتقال بیماریهای مختلف بهراحتی انجام بگیرد، بنابراین غذارسانی باید از کانال کارشناسان و مسئولان کاربلد محیطزیستی انجام شود. در بسیاری از غذارسانیهای غیراصولی، حجم غذا و نوع ماده غذایی برای حیوانات مشکل ایجاد میکند، چرا که بهطورمعمول کربوهیدرات و چربی بالایی به بدن حیوانات میرسد و این موجب ایجاد نبود تعادل در جمعیت آنها میشود. گفتنی است، برخی حیوانات در برخی فصول باید غذای کمتری بخورند و وزن خود را کاهش دهند تا دوام بیشتری در طبیعت داشته باشند. با غذارسانی بیملاحظه انسانی، ممکن است روند زیست آن با اخلال مواجه شود. غذارسانی برای این دسته از حیوانات بهلحاظ زیستمحیطی امری اشتباه است؛ از آنجایی که این حیوانات به منابع غیرطبیعی انسانی نظیر پسماندها و زبالههای خانگی دسترسی دارند، روزبهروز جمعیتشان نسبت به ظرفیت طبیعی رو به افزایش است. ناگفته نماند که در شهرها افزون بر سگ و گربه، حیوانات اهلی دیگر هم زندگی میکنند که آنها هم بهدلیل مدیریت نشدن پسماندها جمعیتشان رو به افزایش است. حیواناتی نظیر سگ و گربه در اصل نباید رها شوند، چرا که رها شدن آنها، هم برای خودشان آسیبزا است و هم در صورت افزایش جمعیت، برای انسانها هم خطرآفرین هستند. باید به این موضوع هم واقف باشیم که زیاد شدن یک گونه حیوانی در محیطزیست شهری منجر به از بین رفتن یا بهخطر افتادن زیستگاه حیوانات دیگر میشود و ممکن است، موردهجوم حیواناتی که جمعیت بیشتری دارند، قرار بگیرند.