-

آمایش نوشدارویی برای حفظ سرزمین

رضا پدیدار، مدیر کل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان محیط‌زیست

ماهیت معدنکاری تخریب سیمای طبیعی منطقه است و نمی ‌ توان برای حفظ این ویژگی قوانین پیگیرانه، وضع کرد. اگر مناطق و نواحی خاصی وجود دارد که باید منظر و چشم ‌ انداز آن، به ‌ طورحتم حفظ و از اساس نباید اجازه معدنکاری روباز در آن مناطق صادر شود.

طرح ‌ های آمایش سرزمین به ‌ همین منظور تهیه و تدوین می ‌ شود. هدف از چنین طرح ‌ هایی، این است که فعالیت ‌ های مناسب را باتوجه به ظرفیت منطقه تعریف کند. به ‌ عنوان مثال، معادن می ‌ توانند در کدام نواحی فعال باشند، زیرا اثرات بهره ‌ برداری از معادن برگشت ‌ ناپذیر و غیرقابل ‌ جبران است.

درباره عملیات احیا و بازسازی محدوده ‌ های معدنی باید به 2 نکته اشاره کرد؛ اول اینکه بازسازی معدن زمانی انجام می ‌ گیرد که وزارت صمت یک معدن را متروکه اعلام کند و در مرحله بعد وارد فاز بازسازی شود و در حال ‌ حاضر در کشور چنین نمونه ‌ ای نداریم. به ‌ عبارت دیگر، حتی یک نمونه هم وجود ندارد که عملیات معدنی پایان گرفته و بعد فاز بازسازی انجام شده باشد، زیرا از اساس در کشور جایی به ‌ نام معدن متروکه وجود ندارد و در حال ‌ حاضر در تلاش هستند تا معادنی را که ده ‌ ها سال است بی ‌ استفاده مانده ‌ اند، دوباره فعال کنند.

نکته دیگر این است که طرح احیا و بازسازی باید همزمان در زمان ارائه طرح بهره ‌ برداری ارائه شود، یعنی اگر قرار است معدنی موردبهره ‌ برداری قرار گیرد، باید طرح بازسازی داشته باشد و عملیات مربوط به احیا و بازسازی همزمان با آغاز فعالیت معدنی به ‌ اجرا درآید و از ابتدای باطله ‌ برداری، اقدامات لازم برای ترمیم بافت آسیب ‌ دیده شروع شود و تا پایان ذخیره معدن ادامه پیدا کند. چنین نمونه ‌ ای هنوز هم در کشور به ‌ وجود نیامده است.

بنابراین به ‌ نظر می ‌ رسد در مناطقی که ویژگی ‌ های خاص طبیعی و چشم ‌ اندازهای بکر و بدیع دارند، باید فعالیت ‌ های سازگار با منطقه تعریف شود، نه فعالیت ‌ هایی مانند معدنکاری که ماهیت تخریبی دارند. نمی ‌ توان در هر گوشه و کناری از کشور، فعالیت معدنی تعریف کرد و بعد بابت از دست رفتن میراث ‌ طبیعی و چشم ‌ اندازهای بدیع کشور ناراحت بود. به ‌ عنوان مثال، در محدوده جنگل ‌ های هیرکانی در استان ‌ های شمالی کشور، از اساس نباید مجوز معدنکاری روباز صادر شود. همین ‌ طور باتوجه به خشکسالی و کانون ‌ های فرسایشی که ایجاد شده، پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق در حال نابودی است و نمی ‌ توان با صدور مجوز بهره ‌ برداری معدنی به این فرسایش و انقراض دامن زد. به ‌ هیچ ‌ عنوان نباید در جنگل ‌ های بلوط زاگرس اجازه معدنکاری صادر شود، زیرا در حال ‌ حاضر خشکسالی موجب طغیان آفات و بیماری ‌ ها شده است و گرد و غبار حاصل از معدنکاری و تردد ماشین ‌ آلات موجب تشدید آفات و بیماری ‌ ها می ‌ شود.

معادن یک حوزه تاثیرگذار مستقیم دارند، که همان محدوده پروانه بهره ‌ برداری آنها است و یک حوزه تاثیرگذار غیرمستقیم دارند که بسیار فراتر از آن است. در چنین شرایطی، بسیاری از معادن هم در کنار هم واقع شده ‌ اند که اثر تجمعی آن چندین برابر می ‌ شود. از سوی دیگر، در محدوده ‌ هایی که دارای پروانه بهره ‌ برداری هستند، نمی ‌ توان کار احیا و بازسازی، به ‌ ویژه پوشش گیاهی را انجام داد، زیرا سینه ‌ کارهای متعددی در محدوده باز می ‌ شود و تا زمانی که فعالیت معدن در محدوده به ‌ پایان نرسد، احیای پوشش گیاهی امکان ‌ پذیر نیست.

یکی از مشکلات رایج ما، این بوده است که در بسیاری مواقع همه عوامل اثرگذار در یک فعالیت را در کنار هم نمی ‌ بینیم.

به ‌ عنوان مثال، در بسیاری از نواحی کویری و بیابانی به ‌ شرط ایجاد ۱۰ درصد پوشش گیاهی مجوز بهره ‌ برداری از معدن صادر شده است، اما به این توجه نشده است که نگهداری از گیاه غیربومی در یک منطقه بیابانی به چه قیمتی تمام می ‌ شود و آبیاری آن چگونه باید انجام گیرد.

یا اینکه تصمیم گرفتند که در گالیکش استان گلستان کارخانه سیمان احداث شود و بنای کارخانه، در وسط منطقه جنگلی احداث شد، در حالی که هنوز محدوده معدنی آن نامشخص بود.

خوشبختانه در حال ‌ حاضر پروژه ‌ های سنگین همه مشمول ارزیابی زیست ‌ محیطی هستند. به این ترتیب، باید از همان ابتدا در گزارش ارزیابی زیست ‌ محیطی مشخص شود، معدن تامین ‌ کننده خوراک یک مجموعه کجا است تا اجازه احداث کارخانه صادر یا اگر قرار است جاده ‌ ای کشیده شود، باید در گزارش روشن باشد که محدوده تامین منابع قرضه آن کجا است یا برای مثال، مجتمع ‌ های خدماتی و رفاهی در کجا قرار دارند و مواردی از این دست همه جزء به جزء موردبررسی قرار می ‌ گیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*