سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 - 14 May 2024
کد خبر: 2498
تاریخ انتشار: 1400/07/11 12:32
در گفت‌وگوی کارشناس امور بین‌الملل با صمت مطرح شد:

نیازمند تصمیمات به‌موقع و عاقلانه هستیم

از مهم‌ترین انتقاداتی که دولت جدید و حامیانش به دولت قبلی وارد می‌دانستند، این بود که در آن دوره همه مشکلات اقتصادی به برجام گره خورده بود.

آنها وعده می‌دادند چنین نگرشی را کنار گذاشته و برای مشکلات در هر حالت چاره‌جویی کنند، با این حال در شهریور تورم ماهانه به بالاترین نرخ خود در سال جاری رسید. در این شرایط برخی تحلیلگران معتقدند دولت جدید نیز گرچه گفته با مذاکره ستیز نخواهد کرد اما هنوز برای آن گامی عملیاتی برنداشته است. 

در این زمینه علی بیگدلی، کارشناس امور بین‌الملل به می‌گوید: گرچه شخصیت‌های اصلی دولت جدید از منتقدان برجام بوده‌اند، اما آنها هم به‌خوبی می‌دانند بدون رفع مسئله تحریم‌ها، راه چندانی برای رفع مشکلات وجود ندارد، به همین دلیل فکر می‌کنم تعللی که در مذاکرات به‌وجود آمده بیشتر ناشی از آن است که دولتمردان در حال قانع کردن متحدان خود هستند تا پا به عرصه مذاکرات بگذارند. او تاکید می‌کند: انتظارات ایران باید با واقعیات همخوانی داشته باشد و برای مذاکره باید انعطاف به ‌خرج داد. در عین حال بر حفظ بدون شرط منافع اقتصادی و سیاسی ایران تاکید می‌شود.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

مذاکرات با کشورهای عضو برجام و امریکا از ماه‌ها قبل در وین آغاز شد، اما هنوز نتیجه‌ای از آن حاصل نشده است. چه چیز مانع شکل‌گیری توافق حداقلی شده است؟

من از زمان آغاز مذاکرات در گفت‌وگوهای خود تاکید داشتم که مذاکرات دور اول به نتیجه نخواهد رسید. در واقع آن زمان اختلافات طرفین چنان باز نشد، اما مشخص بود که به یک دلیل خاص این اتفاق، یعنی توافقی حداقلی هم شکل نخواهد گرفت. در آن زمان عباس عراقچی که شخصیت اصلی مذاکره‌کننده از جانب ایران بود، بنا بر سفارشاتی که از داخل کشور به او شده بود، تاکید داشت باید قبل از هر چیز تمام تحریم‌های امریکا علیه ایران لغو و سپس مذاکرات آغاز شود. 

این درخواست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برخی‌ها معتقدند این انتظار و توقعات ایران از امریکا بی‌توجهی به توازن قوای بین‌المللی است. این تقاضا هرگز از جانب امریکا پذیرفتنی نبوده و نیست. حتی اگر هیات حاکمه ایالات متحده چنین تمایلی داشته باشد هم نمی‌تواند این انتظار را برآورده کند، زیرا همه ۱۵۰۰ تحریمی که علیه ایران وضع شده، ازسوی رئیس‌جمهوری این کشور نبوده که حالا جو بایدن بتواند با یک فرمان آنها را لغو کند؛ به‌عبارت ساده‌تر رئیس‌جمهوری ایالات متحده می‌تواند با فرمان شخصی خود کشور، نهاد یا افرادی را تحریم و رئیس‌جمهوری بعدی هم می‌تواند با یک فرمان، فرمان پیشین را باطل کند، اما بخش مهمی از تحریم‌های ایران را نه دونالد ترامپ که کنگره امریکا به تصویب رسانده، به همین دلیل جو بایدن اگر مایل باشد هم نمی‌تواند این خواسته ایران را اجابت کند.

طرف امریکایی چه پیش‌شرطی داشت؟

طرف امریکایی نیازی به پیش‌شرط نداشت. از قضا مذاکره‌کنندگانی که ازسوی کاخ سفید به وین آمدند، پیشنهاد خوبی داشتند که به‌نظر من بیانگر حسن نیت آنها هم بود. 

براساس آن پیشنهاد که موافقت جو بایدن را هم داشت، دولت امریکا حاضر بود تمام تحریم‌های نفت، گاز، پتروشیمی و نظام بانکی ایران را لغو کند و بعد مذاکرات آغاز شود، اما ظاهرا این پیشنهاد که می‌توانست موانع مهمی را از مسیر اقتصاد کشور بردارد، با بی‌تفاوتی نمایندگان ایران مواجه شد. 

به‌نظر من ایران باید خواسته‌هایی معقول و عملی داشته باشد و بداند که پیشنهادی که می‌دهد باید به تایید طرف امریکایی هم برسد، وگرنه فایده‌ای نخواهد داشت. ایران باید لزوم آغاز مذاکرات را بپذیرد.

 با آغاز مذاکرات می‌توان به‌طور پلکانی از میزان تحریم‌ها کاست و ایران نیز می‌تواند به‌تدریج به سمت تعهدات برجامی خود عقب‌نشینی کند. 

در این مرحله لازم است دیپلمات‌های ایران سطح انتظارات را کاهش دهند و سعی کنند براساس واقعیات، انتظارات را فرموله کنند. انعطاف‌پذیری در دیپلماسی ضروری است و باید آن را به‌طور جدی در دستور قرار داد. این به‌باور من کوتاه‌ترین مسیر است اما وارد شدن به آن نیازمند پذیرش برخی پیش‌شرط‌ها و رها کردن یکسری از شعارهای غیرعملی و بی‌ربط به واقعیت موجود کشور و منطقه است.

دولت رئیسی در حالی آغاز به کار کرد که برنامه‌های بسیاری برای اقتصاد و دیپلماسی مطرح می‌شد. در این مدت چه تغییراتی در مذاکرات و جهت‌گیری‌های برجامی وزارت خارجه دیده‌ایم؟

اگر بخواهیم صریح باشیم، باید بپذیریم افرادی که امروز سکان امور اجرایی کشور را به‌دست گرفتند، از مخالفان جدی برجام بوده و هستند. حتی برخی در شعارهای انتخاباتی از این هم پیش‌تر رفتند و عنوان کردند اجازه نمی‌دهیم اقتصاد کشور به برجام و تصمیم غربی‌ها گره بخورد، در حالی که کارشناسان اقتصاد بارها گفته و نوشته‌اند که تحریم واقعا به اقتصاد کشور ما فشار وارد می‌کند و حتی ارقام اعلامی از شاخص‌های اقتصادی بیانگر فشارهایی هستند که اقتصاد و مردم ایران از تحریم‌ها متحمل شده‌اند.

 رفع این مشکلات بزرگ بدون کاهش تنش‌ها در سطح بین‌المللی و تداوم مذاکرات تا لغو تحریم‌ها، ممکن نیست. من بارها صحبت‌های کارشناسان مختلف اقتصاد را دنبال کرده و دیده‌ام همه آنها تاکید دارند که تحریم‌ها به کشور و اقتصاد واقعا آسیب زد. حتی بیشتر کارشناسان اقتصادی ضمن اینکه می‌پذیرند در اقتصاد ایران مشکلات فراوان و قدیمی کم وجود ندارد، باز هم تصریح می‌کنند که برای انجام اصلاحات در ساختار معیوب فعلی نیازمند این هستیم که فشارهایی چون تحریم کاهش یابد تا بتوانیم نیازهای تکنولوژیک روز تولید را تهیه کنیم. در مقابل اقتصاد ایران برای آنکه بتواند به سمت توسعه حرکت کند، تنها نمی‌تواند به بازار ۸۰ میلیون نفری داخلی دلبسته باشد. اقتصاد ایران نیز مانند اقتصادهای دیگر اگر می‌خواهد به توسعه برسد ناچار است که برای کالاها و خدمات خود بازارهای بکری پیدا کند. 

این مهم تنها در شرایطی ممکن خواهد بود که نه‌تنها موانعی از جنس تحریم وجود نداشته باشد، بلکه تسهیل‌گری‌هایی هم در این زمینه صورت گیرد.

 بنا بر آنچه گفته شد می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که برای وضعیت فعلی هر راهکاری که داده شود در نهایت مسئله تحریم‌ و تنش‌های بین‌المللی در کانون آن قرار می‌گیرد.

با این حال من فکر می‌کنم همه این اظهارات به دوره‌ای تعلق دارد که هنوز این افراد مسئولیت امور را بر عهده نگرفته بودند. به‌هر حال مردم هنوز با مشکلات معیشتی مواجهند و تورم هر روز سفره‌ها را کوچک‌تر می‌کند. من فکر می‌کنم عقلانیت سبب می‌شود دولت جدید نیز به میز مذاکره برگردد.

در هر صورت به‌نظر می‌رسد طرف ایرانی تعلل می‌کند. این رخوت ناشی از چیست؟

دولتمردان واقعیت را به‌خوبی می‌دانند و به هیچ وجه تمایل ندارند که در مقابل مشکلات معیشتی بی‌تفاوت باشند. آنها هم به‌خوبی می‌دانند که بدون مذاکره راهی برای توسعه و رفع مشکلات امروز اقتصاد وجود ندارد، اما این وقت‌کشی به باور من ناشی از این است که دولتمردان قصد مجاب کردن برخی از متحدان خود را دارند. 

بخشی از متحدان دولت فعلی طرفدار انزوای کشور هستند و برخی دیگر نیز تندروهایی هستند که براساس واقعیات سخن نمی‌گویند. دولت قصد دارد از این فرصت استفاده و آنها را توجیه و مجاب به پذیرش مذاکره کند؛ به‌ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید با دولت در این زمینه، همسو شوند. شواهد نشان می‌دهد نمایندگان مجلس شروع به نرم شدن کرده و در روزهای گذشته چند تن از آنها از آغاز مذاکرات دفاع کردند. 

یعنی حتی حامیان دولت و تندروها هم به‌تدریج از شعار دور شده و به‌دنبال چاره‌جویی رفته‌اند. در واقع اگر کسی شانسی برای رفع مسالمت‌آمیز مشکلات قائل باشد، جز این نخواهد بود که به این مسئله امید داشته باشد و همچنان برای انتخاب راه عقلانی امکانی را در نظر بگیرد. من متوجه این هستم که مجاب کردن افراد و گروه‌های مختلف کار دشواری است؛ به‌ویژه که برای برخی از این افراد و جناح‌ها بعضی مسائل به گفتمان‌شان تبدیل شده و تغییر این دیسکورس به این راحتی ممکن نیست، اما مشکل اینجاست که ممکن است دیگر کشورها منتظر نمانند که جناح‌های سیاسی حاکم بر ایران به یک توافق جامع برسند. معیشت مردم نیز با این مسائل نمی‌تواند تا زمانی طولانی معطل بماند. 

این تعلل نمی‌تواند مشکل‌ساز شود؟

بله؛ چنین امکانی وجود دارد. امریکا و فرانسه هم گفته‌اند که تا همیشه منتظر ایران نخواهند ماند و به زبانی دیگر خواسته‌اند بگویند که صبر آنها هم حدی دارد. 

آقای عبداللهیان هم اخیرا گفته در حال بررسی شرایط و وضعیت هستیم. من این گفته را این‌ طور تعبیر می‌کنم که در حال چانه‌زنی با گروه‌های مخالف برجام هستند. 

بسیاری تصور می‌کردند که «یک‌دست شدن ارکان قدرت» در نهایت به سود تصمیم‌گیری‌ها خواهد بود. شما مخالف این گفته هستید؟

چندان موافق آن نیستم، اما اکنون زود است برای بررسی جوانب پیش‌بینی‌هایی از این دست. من فکر می‌کنم باوجود اینکه ارکان قدرت در ایران یک‌دست شده، این را نباید به‌معنای همسویی کامل و همیشگی تصور کرد. درباره مذاکرات قطعا ساختار تصمیم‌گیری در کشور ما یک‌دست نشده است. به هر حال من امیدوارم عقلانیت حاکم شود و طرفین به میز مذاکره برگردند. واقعیت این است که کشورهای عضو برجام جز ادامه مذاکرات و جدی گرفتن آن کار دیگری نمی‌توانند بکنند؛ مگر اینکه بخواهند در وضعیت فعلی بمانند که من بعید می‌دانم این جهت‌گیری مطلوب افراد زیادی باشد.

فکر می‌کنید وضعیت فعلی تا چه زمانی می‌تواند ادامه یابد؟

من فکر نمی‌کنم این مدت خیلی طولانی باشد. یکی از نگرانی‌ها این است که این تصور پیش بیاید که به این وضعیت می‌توان بیشتر از این ادامه داد.

 این تصور واهی می‌تواند هزینه‌های بیشتری را به کشور و اقتصاد وارد کند. من حتی فکر می‌کنم هر چه دیرتر وارد مذاکرات شویم، بیشتر ضرر خواهیم کرد، زیرا این اقتصاد ایران است که زیر فشار تحریم‌ها قرار دارد و تداوم این روند در نهایت نه مردم کشورهای غربی، بلکه معیشت مردم ایران را دچار مشکل می‌کند.

حتی اگر به وقایع نیز بنگریم متوجه خواهیم شد که صف‌بندی‌ها در حال تغییر است. علاوه بر اینکه فرانسه و امریکا اعلام کردند که خواهان تعیین‌تکلیف در این زمینه هستند، ایالات متحده از دولت چین خواسته به خرید نفت از ایران خاتمه دهد؛ بنابراین باید پذیرفت که ممکن است به‌تدریج تحریم‌ها علیه ایران دشوارتر و حلقه محاصره کشور تنگ‌تر شود. 

همچنین یکی از مقامات بلندپایه امنیتی امریکا اکنون در کشورهای منطقه حضور دارد و در حال مذاکره با مقامات اسرائیل، مصر و امارات متحده عربی است. این امر نشان می‌دهد تعلل می‌تواند کار را به جایی برساند که یک اجماع و جبهه جهانی و منطقه‌ای علیه ایران شکل‌ بگیرد.

 تشکیل این جبهه آرزوی بزرگ و دیرینه دشمنان جمهوری اسلامی است؛ در نتیجه این تعلل می‌تواند کار را به‌مراتب برای کشور ما دشوارتر کند و از قضا به سود مخالفان و رقبای منطقه‌ای خواهد شد. 

علاوه بر این، وقایعی که در خارج از مرزهای شمال کشور رخ داد هم از نظر من نگران‌کننده است. 

جمهوری آذربایجان از نظر نظامی به‌شدت به رژیم صهیونیستی وابسته است و به‌طور غیررسمی این کشور تبدیل به پایگاه نظامی این رژیم و همچنین ترکیه شده، به همین دلیل ما برای اینکه بتوانیم در عرصه سیاست‌های منطقه‌ای تحرک بیشتری داشته باشیم، باید موفق شویم مانع تحریم‌ها را از مقابل خود برداریم. کشور اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیماتی به‌موقع و عاقلانه است.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/275kd3