عواقب سخت یک خشکسالی / معدن، قربانی بیآبی

آب نیست؛ جملهای که این روزها بهدفعات آنرا شنیدهایم و ریشه در گذشته دارد. مسئولان محترم، از سالیان گذشته، با فرارسیدن فصل گرم سال، اعلام میکنند که امسال نیز مانند سالهای گذشته، با کمبود آب و بحران خشکسالی مواجه هستیم. مسئولان محترم، تابستان هر سال امید دارند که در پاییز و زمستان پیشرو، بارشها به میزان مطلوبی باشد تا کام مردم و سدهای کشور شیرین شود. اما باید این نکته را به مسئولان محترم یادآور شد که با دست روی دست گذاشتن، نمیتوان مشکلات بزرگ کشور مانند بحران خشکسالی را برطرف کرد. باید همت داشت و ریشه مشکلات بیآبی در کشور را برطرف کرد. چطور ممکن است که کشورهای حاشیه خلیجفارس، مانند عربستان، مشکلات آب را ندارند و فقط در ایران است که هر سال، از مردم میخواهند که آب کمتری مصرف کنند تا از بحران عبور کنیم. عبور از بحران امر مطلوب و پسندیدهای نیست و باید فکری به حال ریشهکن کردن خشکسالی در کشور کرد.
صنعت معدن کشور، در بسیاری از موارد پاییندست و البته صنعت فولاد، نیاز به مصرف آب دارند و اگر این آب تامین نشود، تولید با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد. بخش صنعت و معدن کشور را باید جزوی از مظلومترین و البته محرومترین حوزههای کشور دانست که بیمهریهای اساسی را شاهد بودهاند. موضوع ناترازی برای معادن و بخش صنعت کشور، همواره چالشآفرین بوده است و در تمام فصلهای سال، ناترازی انرژی را در پوست و گوشت خود احساس میکنند. اکنون که کشور بهواسطه بیمسئولیتی و همچنین کمبود بارشها، با بحران آب مواجه شده است و از دست کسی به غیر از خدا کاری بر نمیآید، تولید صنایع آببر، با مشکل و چالش مواجه شده است. بهطورقطع، میتوان گفت که خشکسالی و بحران آب در کشور، هر سال وجود خواهد داشت و اگر ماجرا بههمین منوال سپری شود، دیگر آبی برای نوشیدن هم وجود نخواهد داشت.
اگر صادرات آب در زمانهای گذشته و زمانی که متوجه بحران آب در کشور شدیم، متوقف شده بود، اکنون شاهد چنین وضعیت بحرانی در کشور نبودیم. برای مثال هلند، یکی از کشورهای عالی از لحاظ منابع آب است و آنطور که اعلام شد، ایران به این کشور آب صادر میکرده است. از تمام این موارد که عبور کنیم، صنعت و معدن کشور، برای حفظ بقا و افزایش تولید، نیازمند آب هستند و باید نیازشان را برطرف کرد. آقایان مسئول، لطفا از دست روی دست گذاشتن خودداری کرده و بحران آب در کشور را برطرف کنید. آب شوخی نیست که با خنده و شعار از کنارش عبور کنید و چشم به آسمان برای بارش داشته باشید. شما نماینده مردم شدهاید تا صدای مردم باشید. اما یک گوش شما در و یک گوش شما دروازه است و گویا چشمان شما خالی شدن سدها را نمیبیند. اگر نمیتوان برای این مشکل فکری کرد، پس بودجههای هزاران میلیاردی را صرف چه کاری کردهاید؟ اگر کاری از دستتان بر نمیآید، درخواست دهید تا بودجههای وزارتخانهها و بخشهای مرتبط با موضوع آب، قطع شود تا این بودجه، صرف خدمات دیگری شود.
چالش فولاد در تامین منابع آبی
محمد حبوطن، کارشناس صنایع در ارتباط با میزان آب مصرفی برای تولید فولاد به صمت گفت: صنایع فولاد بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای صنعت کشور، همواره با چالشهایی در زمینه تامین منابع آبی مواجه بودهاند، چراکه این صنایع جزو صنایع آببر محسوب میشوند و میزان مصرف آب در آنها قابلتوجه است. این موضوع در شرایط اقلیمی ایران که با محدودیت منابع آبی مواجه است، اهمیتی چندبرابر پیدا میکند و ضرورت بازنگری در سیاستهای توسعه این صنایع را بیش از پیش نمایان میکند.
حبوطن ادامه داد: در این راستا، منطق حاکم بر توسعه صنعتی کشور و وضعیت منابع آبی ایجاب میکند که صنایع فولادی در مجاورت پیکرههای آبی، بهویژه در نوار ساحلی جنوب کشور مستقر شوند، جایی که امکان بهرهبرداری از آب دریا از طریق شیرینسازی وجود دارد و مطالعات اقتصادی نیز نشان میدهد که هزینههای مرتبط با شیرینسازی آب دریا در این مناطق، برای واحدهای صنعتی قابلپرداخت و توجیهپذیر است.
استقرار فولادیها در جوار ساحل
وی گفت: درباره صنایع جدید، منطقیترین راهکار، استقرار مجتمعهای بزرگ فولادی در چند نقطه از سواحل جنوبی کشور است، بهگونهای که این مجتمعها بتوانند با استفاده از ظرفیتهای موجود و سرمایهگذاری در تاسیسات آبشیرینکن، نیازهای آبی خود را تامین کنند؛ این رویکرد نهتنها از نظر زیستمحیطی پایدارتر است، بلکه میتواند به توسعه متوازن مناطق ساحلی نیز کمک کند و زمینهساز شکلگیری قطبهای صنعتی جدید در این مناطق شود. اما چالش اصلی در زمینه صنایع فولادی موجود است که در دهههای گذشته با جانمایی نادرست در مناطق مرکزی کشور، بهویژه در منطقه اصفهان، مستقر شدهاند و اکنون با مشکلات جدی در تامین آب مواجه هستند؛ اگرچه گاهی پیشنهاد انتقال این صنایع به مناطق ساحلی مطرح میشود، اما واقعیت این است که چنین انتقالی باتوجه به حجم سرمایهگذاریهای انجامشده و زیرساختهای موجود، عملا امکانپذیر نیست و باید راهکارهای جایگزین برای این واحدها در نظر گرفت.
وی افزود: در این راستا، میتوان ۲ رویکرد اصلی را موردتوجه قرار داد. اول، برای صنایعی که در فاصله معقول (حدود ۲۰۰کیلومتری) از سواحل جنوبی قرار دارند، میتوان از طرحهای انتقال و شیرینسازی آب دریا استفاده کرد، اما برای واحدهای صنعتی که در فواصل دورتر قرار دارند، این گزینه از نظر اقتصادی و پایداری بلندمدت چندان منطقی بهنظر نمیرسد. راهکار دوم که برای صنایع مستقر در مناطق مرکزی کشور مناسبتر بهنظر میرسد، استفاده از منابع آب نامتعارف، بهویژه پسابهای تصفیهشده شهری است؛ این رویکرد که در برخی موارد مانند صنایع مستقر در حوضه زایندهرود نیز تجربه شده، میتواند بهعنوان یک راهحل پایدار موردتوجه قرار گیرد، به این صورت که صنایع، حقابههای متعارف خود از منابع آب زیرزمینی یا سطحی را واگذار کرده و در مقابل از پسابهای تصفیهشده استفاده کنند.
حرکت صنایع بهسمت استفاده از منابع آب پایدار
حبوطن خاطرنشان کرد: خوشبختانه، این رویکرد در چارچوب قانونی کشور نیز موردتوجه قرار گرفته و در قوانین مختلف از جمله قانون برنامه هفتم تمهیداتی برای توسعه بازار آبهای نامتعارف و تشویق صنایع به استفاده از این منابع در نظر گرفته شده است؛ این موضوع نشان میدهد که سیاستگذاران به اهمیت موضوع واقف هستند و تلاش میکنند با ایجاد چارچوبهای قانونی مناسب، زمینه را برای حرکت صنایع بهسمت استفاده از منابع آب پایدار فراهم کنند. بنابراین، میتوان گفت؛ مسئله تامین آب صنایع فولادی را باید با رویکردی دوگانه موردتوجه قرار داد. برای صنایع جدید، اولویت باید بر استقرار در نوار ساحلی جنوب کشور و استفاده از آب شیرینشده دریا باشد و برای صنایع موجود، بسته به موقعیت جغرافیایی آنها، میتوان از راهکارهای متنوعی همچون انتقال آب دریا (برای واحدهای نزدیک به ساحل) یا استفاده از منابع آب نامتعارف (برای واحدهای مستقر در مناطق مرکزی) بهره گرفت؛ این رویکرد میتواند ضمن حفظ توان تولیدی صنایع فولادی کشور، به پایداری منابع آب نیز کمک کند و زمینه را برای توسعه متوازنتر این صنعت در آینده فراهم سازد.
وی گفت: در نهایت باید تاکید کرد؛ موفقیت در اجرای این راهکارها، مستلزم همکاری همهجانبه بخشهای مختلف از جمله وزارتخانههای صنعت و نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست، بخش خصوصی و نهادهای قانونگذار است و تنها در صورت وجود یک عزم ملی و برنامهریزی دقیق میتوان به دستیابی به اهداف موردنظر در این زمینه امیدوار بود؛ همچنین، لازم است که در تدوین و اجرای این راهکارها، به مسائلی همچون محدودیتهای انرژی، هزینههای اقتصادی و ملاحظات زیستمحیطی نیز توجه ویژه شود تا بتوان به راهحلهایی پایدار و قابلاجرا دست یافت.
مصرف آب در صنعت زغالسنگ
حجتالله دریانی، فعال معدنی به اهمیت تامین و موارد استفاده از آب در معادن زغالسنگ اشاره کرد و گفت: مصرف عمده آب در صنعت زغالسنگ مربوط به ۲ قسمت معادن و کارخانههای شستوشوی زغالسنگ میشود. در کارخانههای شستوشوی زغالسنگ، از آب بهعنوان یک سیال و ماده اصلی برای شستن زغالسنگ و ادامه بهرهوری استفاده میشود؛ از همینرو آب نقشی کلیدی را در این کارخانهها ایفا میکند و تامین آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در معادن زغالسنگ نیز آب برای مصارف کارکنان و کارگران معدن از جمله شستوشو و شرب بهکار میرود؛ بهبیان ساده در معادن زغالسنگ از آب اغلب در مصارف نیروی انسانی استفاده میشود، چراکه کارگران معادن زغالسنگ بنا بر ماهیت کار در این معادن، روزانه استحمام داشته و بهتبع این موضوع، استفاده آب در معادن زغالسنگ در بحث نیروی انسانی از دیگر معادن بیشتر است. در کل میتوان گفت بنا بر دلایل مذکور، در هر دو قسمت فعالیت صنعت زغالسنگ، آب از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آب شهری در معادن جایی ندارد
دریانی در ادامه صحبتهای خود، استفاده از هرگونه آب شرب شهری در فعالیتهای معدنی را رد کرد و افزود: از آب شرب شهری بههیچوجه در فعالیتهای معدنی استفاده نمیشود؛ بهویژه در معادن زغالسنگ منطقه طبس که در حال حاضر فعالیت در آنها صورت میگیرد. در منطقه طبس، اغلب معادن با برنامهریزیهای تخصصی، آب موردنیاز خود را از منابع سفرههای آب زیرزمینی تامین میکنند. لازم به تذکر است که اغلب معادن زغالسنگ در اطراف شهرها و مناطق مسکونی واقع شدهاند؛ از اینرو، استفاده از لولهکشی شهری و آب شرب برای این معادن ممکن نیست و استفاده معادن از آب شهری صحت ندارد.
این فعال معدنی همچنین به تصفیه و بازیافت آب در برخی معادن اشاره کرد و گفت: در برخی معادن، آب تصفیه میشود و به چرخه فعالیت معدنی بازمیگردد. در برخی مواقع در صورت دارا بودن شرایط و استانداردهای لازم، از آب بازیابیشده برای شرب و مصارف نیروی انسانی نیز استفاده میشود. همچنین در کارخانههای شستوشوی زغالسنگ از آب بازیافتی (بهشرط دارا بودن استانداردهای لازم) در فعالیتهای صنعتی استفاده میشود. این اقدام بهدلیل اهمیت وجود آب و آبمحور بودن فعالیت معادن و کارخانههاست.
دریانی در ادامه استفاده از آب بازیافتی را وابسته به نوع فعالیت صنایع و معادن اعلام کرد و گفت: برخی معادن بهدلیل اهمیت بالای تامین آب، از پکیجهای تصفیه آب برای بازیافت آب مصرفی خود و بازگرداندن آن به چرخه فعالیتهای معدنی استفاده میکنند. البته باید به این نکته اشاره کرد که استفاده از روش بازیافت آب وابستگی زیادی به نوع فعالیت معادن دارد؛ معادنی که بهدلیل ذات فعالیت خود مصرف آب بالایی داشته یا پسماندهای آب آنها به طبیعت آسیبرسان است، اغلب از این روش برای جلوگیری از زیان و کاهش هزینههای تامین آب موردنیاز فعالیتهای خود استفاده میکنند، اما در معادنی که فعالیت آنها آبمحور نبوده و پسماندهای آبی آنها برای محیطزیست مضر نیست، تامین آب از طریق تصفیه و بازیافت آب در دستور کار نیست.
دریانی در پایان به اهمیت پروژههای مختلف تامین آب صنایع و معادن از جمله پروژه انتقال آب خلیجفارس به فلات مرکزی پرداخت و گفت: پروژههایی مانند پروژه انتقال آب خلیجفارس به فلات مرکزی برای تامین آب صنایع و معادن از ۲ جنبه زیستمحیطی و توسعهای قابلبررسی است. در بعد نخست نظر کارشناسان امر در این موضوع از اهمیت برخوردار است و در مباحث توسعهای نیز ایجاد تاثیرات مثبت از این طرح انتظار میرود. بهعنوان یک فعال معدنی باید اظهار کنم، برخی فعالیتهای معادن و صنایعمعدنی وابستگی شدیدی به آب دارد و با نبود این ماده حیاتی، دچار اختلال خواهد شد؛ از همینرو معدنکاران و فعالان معدنی انتظار دارند با روشهای مناسب، تامین آب برای معادن و صنایع صورت گیرد.
سخن پایانی
تکرار یک موضوع شاید خوشایند نباشد، اما زمانی که کار به بحران برسد، باید آنقدر آن موضوع را یادآوری کرد تا اقدامی مناسب انجام گیرد. بخش معدن کشور در صنایع پاییندست خود و همچنین مهمترین حوزه این بخش یعنی فولاد، با بحران آب مواجه است و باید برای برطرف کردن آن به در و دیوار زد و ابراز ناراحتی و عذرخواهی از مردم، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.