پایتخت اسیر تصمیمات سخت!
تقسیم تهران به دو بخش شرقی و غربی موضوعی است که تاکنون از سوی رئیسجمهور، وزیر کشور و استاندار تهران مطرح شده است. استاندار پایتخت جزئیاتی از تقسیمبندی تقسیمات کشوری غرب و شرق استان تهران اعلام کرد و گفت، برای غرب استان تهران با مرکزیت شهریار، پیشبینیها و پیشنهادهایی شده است. بخش دیگر هم به شرق تهران مربوط است که با مرکزیت ورامین یا دماوند شکل خواهد گرفت. با این حال نمایندگان مجلس تاکید کردند، ثبت تقاضا برای تفکیک استانهای بزرگ در مجلس افزایش یافته است. رئیسجمهوری اواخر آبان در جریان سفر به شهریار تاکید کرد: تقسیمات کشوری غرب و شرق استان تهران نیازمند تغییرات جدی است. باتوجه به توسعه شهرهای اندیشه، شهریار و دیگر شهرستانهای اطراف باید در تقسیمات کشوری تجدیدنظر شود. پیش از رئیسجمهوری و در نخستین اظهارنظر دولتمردان، وزیر کشور از درخواستهایی برای تشکیل استان تهران غربی خبر داد. علیرضا فخاری، استاندار پایتخت درباره تقسیم استان تهران به ۲ قسمت غربی و شرقی اظهار کرد: این تقسیمات از گذشته جزو مطالبات مردمی بوده و در دستور کار دولت قرار گرفته است. این تقسیمات زمانی در تهران غالب بوده و امروز به شرق و غرب استان تهران توسعه پیدا کرده است. برای غرب استان تهران با مرکزیت شهریار پیشبینیها و پیشنهاداتی شده است. در بررسیهای اولیه مقرر شده زیرساختها و ساختارهای سازمانی و اداری آماده شوند تا بعدا بتوانند اقدامات نهایی را انجام دهند. بخش دیگر هم به شرق تهران مربوط است که با مرکزیت ورامین یا دماوند شکل خواهد گرفت. صمت در این گزارش تقسیم تهران به دو بخش شرقی و غربی را از نگاه کارشناسان بررسی کرده است.

تقسیم پایتخت مغایر با مصوبه شورایعالی شهرسازی است
دولت بهدنبال آن است که یک استان در غرب تهران با ۶ شهرستان تاسیس کند. این در حالی است که این جداسازی و تقسیم پایتخت، مغایر مصوبه شورایعالی شهرسازی و معماری کشور، همچنین مصوبه هیاتوزیران در دهه ۸۰ است. براساس اعلام یکی از نمایندگان مجلس، هیچ پژوهشی دراین باره انجام نشده و مشخص نیست این طرح با چه هدف و دلیلی در دست اقدام است.
شروع زمزمه تقسیم شدن استان تهران از آخرین روزهای تابستان ۹۲ شروع شد و طبق این طرح، باید شهرستانهای غرب استان تهران (متشکل از 3 شهرستان قدس، شهریار و ملارد) استانهای مستقل شوند. یعنی 3 سال پس از آنکه «البرز» به استان تبدیل شد. اما در همان زمان اعلام شد که این طرح نیاز به مطالعات و تحقیقات دقیق و کارشناسی دارد. حسین کاغذلو، فرماندار وقت شهرستان قدس در سال ۹۴ نیز این تقسیمبندی کشوری و استان تهران را مستلزم کار کارشناسی، آسیبشناسی و مطالعاتی جامع و فراگیر دانست و اعلام کرد، باتوجه به ثبات مطلوبی که در استان تهران وجود دارد، نیازی به چنین تقسیمبندیهایی احساس نمیشود.
این تغییرات بهدلیل افزایش هزینههای جاری کشور، باید در بودجه لحاظ شود و با شعار و بدون مطالعات نمیتوان تهران را تقسیم کرد. برخی کارشناسان حوزه سیاست، این موضوع را یک حرکت انتخاباتی میدانند.
باوجود آنکه احمد وحیدی، وزیر کشور اعلام کرد که کار کارشناسی این تغییر در تقسیمات کشوری شروع شده است، یکی از نمایندگان تهران گفت: «هیچ تحقیق، پژوهش و کار کارشناسی در این مورد انجام نگرفته است و تنها درباره آن اظهارنظر میشود.»
مشکل تهران با تقسیمبندی حل نمیشود
محمد مهراندیش، کارشناس شهرسازی درباره جداسازی و تقسیم پایتخت به صمت توضیح داد: مشکل تهران با تقسیمبندی حل نمیشود، چراکه تراکم جمعیتی بالا و چالشهای زیستمحیطی و شرایط اقتصادی شهری، با چنین مسائلی که بهتازگی مطرح شده است، برطرف نمیشود. وی در ادامه افزود: منطقه شهری تهران موضوعی است که باید جدا مورد بحث قرار بگیرد. زیربنای مشکلات منطقهای شهری تهران، عدممدیریت متمرکز است که نبود مدیریت واحد، باعث شده است تراکم جمعیتی حریم شهر تهران و حوزه عملکردی شهر در واقع با افزایش لجامگسیخته و بیبرنامه در هم آمیخته و اوضاع شهر تهران را به این وضع درآورده که چارهجویی برایش بسیار دشوار است. مهراندیش عنوان کرد: در حال حاضر منطقه عملیاتی شهر تهران از جنوب و شرق و غرب گسترش پیدا کرده و در حال تبدیل به مگاپل شده است که بدون برنامهریزی درست از بابت شهرسازی و معماری رها شده است. متاسفانه هر بخشی از مدیریت کلانشهر تهران به فکر تامین منابع برای بخشهای تحتاختیار خود هستند؛ چراکه حتی برخی مدیران مناطق حومهای تهران برای درآمدزایی و جبران کسری بودجه با تخلفات شهرسازی بهطورضمنی هماهنگ میشوند. مثال بارز این موضوع، تبدیل کاربری اراضی است که سالیان سال گریبانگیر شهرها شده و تخلفات بسیار گستردهای را پدید آورده؛ به این نحو که زمینهای کشاورزی با هدف درآمد ناپایدار، تغییر کاربری داده و ویلاسازیهای غیرمجاز را متولد کرده است. وی گفت: البته رشد صنایع بیبرنامه و افزایش حاشیهنشینی نیز از عواقب همین سوءمدیریتها است که بلای جان شهرها شده است. با اینکه هرازگاهی دستگاههای نظارتی با اینگونه جرائم برخورد میکنند، اما چنین معضلاتی هنوز دیده میشود و جای کار دارد.
ضعف مدیریت غیرمتمرکز در پایتخت
مهراندیش در پاسخ به سوال صمت مبنی بر تاثیر جابهجاییهای زودهنگام مدیران و استانداران بر افزایش چالشهای شهرسازی توضیح داد: متاسفانه این موضوع میتواند بهنوبه خود تاثیرات منفی بر رشد و توسعه شهرسازی بگذارد، اما موضوع اصلی نوع برنامهریزی است که بر شهرسازی حاکم است، چراکه اگر مدیران در همان مدت کوتاهی که تصمیمگیرنده هستند، بر برنامهریزی منسجم پایبند باشد، بسیاری از مشکلات حل میشود. معضل اصلی منطقه عملیاتی شهر تهران، مدیریت غیرمتمرکز است. نقاط ریز روستاها به شهر تبدیل شده و گسترش پیدا کردهاند و همچنان برای درآمدزایی به رشد بیبدیل شهری روی میآورند.
مدیریت بر حریم در تهران وجود ندارد
این کارشناس حوزه شهرسازی بیان کرد: برنامهریزیهای شهری باید فرامنطقهای تبیین شود که متاسفانه این اقدام در تهران بهندرت دیده میشود. برای شهری مثل تهران برنامهریزیهای شهری باید فرامنطقهای شکل گیرد. مدیران شهری ادعای مدیریت بر حریم را دارند، اما در عمل هم، چنین اتفاقی دیده نمیشود.
تقسیم تهران موضوع جدیدی نیست
ناصر اسدی، کارشناس شهرسازی به صمت توضیح داد: اگر قصد داریم تعداد استانها را افزایش دهیم، باید در ابتدا بهسراغ استانهای دورافتاده و محروم برویم که معمولا مسئولان محلی ضعیفی برای آنها انتخاب میشود. این استانها با مشکلات سیاسی بیشتری روبهرو هستند؛ بنابراین استانهایی مانند کرمان، سیستان و بلوچستان، فارس و خوزستان ابتدا باید موردتوجه قرار گیرند. این کارشناس در ادامه بیان کرد: بعضی از استانهای دورافتاده ایران بسیار گسترده هستند و خدمات مناسبی به آنها ارائه نمیشود و مدیریتهای آنها نیز سیاسی و غیرپایدار است. استانداران هر دو سال یکبار تغییر میکنند که این موضوع باعث عقبماندگی استانها میشود؛ بنابراین، این استانها باید اولویت داشته باشند، نه مناطقی که از نزدیکی به پایتخت بهرهمند هستند. وی بیان کرد: قبلا نیز تقسیم تهران وجود داشته و این موضوع جدیدی نیست که مطرح شده باشد؛ اما ممکن است با این تدابیر، مشکلات این مناطق حل نشوند. مدیریت در پایتخت همیشه متفاوت است و متاسفانه بهشکلی کلان و یکپارچه نیست و برخی شاخصها در تهران نسبت به مناطق محروم کمتر است. بهعنوانمثال، سرانه کلاس، مدرسه و بهداشت در استان تهران و پایتخت با مشکلاتی روبهرو است و دسترسی به آموزش و بهداشت در سطح پایینترین استانها قرار دارد.
با تفکیک استان تهران، تغییرات مهمی اتفاق نمیافتد
اسدی با بیان اینکه در تهران، کلاسهایی با بیش از ۵۰ نفر و مدارسی با بیش از ۴۰ سال سابقه وجود دارند که تاکنون بازسازی نشدهاند و با مشکلات حقوقی روبهرو هستند؛ خاطرنشان کرد: بنابراین، با تفکیک استان تهران، تغییرات مهمی اتفاق نمیافتد. موضوع بحث این است که باید تهران را از انفجار جمعیتی و گسترش بیرویه آن نجات دهیم. در حال حاضر، منطقه ۲۲ تهران حتی مدرسه دولتی و اداره آموزش و پرورش ندارد. این یک فاجعه است، چراکه شهر بدون امکانات و خدمات در حال توسعه است. در واقع، حداقلهایی که در یک شهر باید وجود داشته باشد، در پایتخت فراهم نیست. این کارشناس شهرسازی در خاتمه با بیان اینکه ابتدا باید به کوچکسازی و کنترل جمعیت در پایتخت فکر کنیم؛ به صمت گفت: بههمیندلیل، باید تمرکز توسعه فیزیکی را از تهران بهسمت استانهای دیگر جابهجا کنیم. بهجای سرمایهگذاری در اتوبانها و شهرهای بزرگ، بهتر است بودجه را برای بهبود شرایط شهرهای دیگر اختصاص دهیم. بدون شک، بخش زیادی از حاشیهنشینها به تهران مهاجرت کردهاند. اگر مسئله در شهرهای دیگر حل شود، بهتر است نه اینکه مسائل را در پایتخت و اطراف آن با زاویه دید پایتخت حل کنیم. در واقع، باید بهسمت مهاجرت معکوس حرکت کنیم و با توسعه مناطقی که امروزه به یک علم تبدیل شدهاند، این مسئله را مدیریت کنیم. با تمرکز بر شهرها و استانهای دیگر، مهاجرت به شهرهای بزرگ، بهویژه تهران، کاهش خواهد یافت. باید از توسعه کمی در کلانشهرها و پایتخت دست برداریم و بهسمت سایر مناطق، بهویژه شهرهای کوچک و روستاها، پیش برویم. در عین حال، باید شاخصهای کیفیت زندگی در پایتخت را بهبود دهیم.
سخن پایانی
رفع مشکلات شهرها بهدلیل گستردگی مسائل و پیچیدهتر شدن آنها دشوارتر شده است. امروزه دیگر نمیتوان یک شهر را بدون توجه به تاثیر کنشها و واکنشها در سطح کلانتر و حتی خردتر، مدیریت کرد. شهرهای امروز بهشدت تحتتاثیر مجموعه عواملی هستند که منحصرا مربوط به آنها نیست، اما بر روندهای شهری و کیفیت زندگی شهروندان موثر است. شناخت این عوامل و مدیریت آنها ضروری است تا بتوان برنامهریزی متناسبی برای هر شهر داشت.
مشکلات شهری ابعاد گستردهای را شامل میشود که در حوزههای بسیار تنگاتنگ و در سطوح مختلف مرتبط با یکدیگر هستند. هر نوع تغییر یا جابهجایی در قالب الحاق و حتی تشکیل واحد جدید تقسیمات کشوری، تا قبل از سطح استانی از اختیارات قوه مجریه است. وزارت کشور و وزیر کشور مسئول اجرای آن است.
در نهایت پیشنهادات این وزارتخانه به دولت، مصوبات تعیینکننده مرزهای بین واحدهای تقسیمات کشوری است. اما در سطح عالی یعنی تاسیس یک استان یا تقسیم یک استان به چند استان از حیطه قوه مجریه خارج است و مانند سایر قوانین کشور دولت باید لایحه به مجلس بدهد یا نمایندگان در قالب طرح تقاضا کنند، در مجلس تصویب شود و با تایید شورای نگهبان استان جدیدالتاسیس بهصورت مصوبه قانونی مجلس ابلاغ شود. امیدواریم در عین حالی که رئیس دولت بهعنوان مقام اجرایی اول کشور این موضوع را بیان کرده، در مراحل بعدی در کمیسیونهای دولت، ستاد وزارت کشور و نهایتا در مجلس، مطابق قوانین تقسیمات کشوری عمل شود. اگر این اقدام انجام گیرد، امید است تاسیس این واحد تقسیمات کشوری جدید در پهنه جغرافیای سیاسی اطراف تهران، امر مفیدی شود.