نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->گیتا جاودانیدر گزارش صمت درباره امکان توسعه روابط معدنی با عربستان مطرح شد

ادغام منابع، شاهراه اقتدار معدنی

سفر وزیر امور خارجه عربستان به کشور و دعوت از رئیس‌جمهوری کشور برای سفر به عربستان فصل جدیدی در روابط سیاسی و اقتصادی منطقه ایجاد کرده است.

ادغام منابع، شاهراه اقتدار معدنی

باتوجه به تمایل عربستان برای توسعه معدنکاری و صنایع وابسته امید روابط دوجانبه در این بخش را در میان فعالان حوزه معدن کشور دوچندان کرده است. به‌گفته کارشناسان، عربستان‌سعودی در حال اجرای طرح‌های توسعه بسیاری، از جمله پروژه نئوم است که ۳ فاز گوناگون دارد. یکی از بخش‌های اصلی این پروژه به‌نام The Line ، شهری است که به‌صورت ۲ دیوار آسمانخراش به طول ۱۷۰ کیلومتر و به ارتفاع ۵۰۰ متر و به فاصله ۲۰۰ متری از یکدیگر در حال ساخت و قرار است که ۹ میلیون نفر در آن ساکن شوند. علاوه بر این، ۲ فاز دیگر به نام‌های Trojena و Oxagon هم در حاشیه این پروژه بزرگ در حال اجرا هستند. طبیعی است که پروژه‌هایی با این عظمت به محصولات معدنی زیادی نیاز دارند که ایران می‌تواند یکی از تامین‌کننده‌های آن باشد. باتوجه به این مقدمه، در گزارش امروز صمت، نگاهی داشتیم به پیش‌نیازهای توسعه همکاری‌های معدنی با عربستان و چالش‌های احتمالی پیش‌روی آن. آنچه در ادامه می‌خوانید، دیدگاه کیوان جعفری‌طهرانی، تحلیلگر ارشد بازار بین‌المللی فولاد و سنگ‌آهن و حجت‌الله فیروزی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس است.

بستری برای گسترش فعالیتکیوان جعفری‌طهرانی ـ تحلیلگر ارشد بازار بین‌المللی فولاد و سنگ‌آهن: نکته‌ای که در شبکه اجتماعی لینکدین، توجه من را به خود جلب کرده، این است که بسیاری از فعالان ایرانی حوزه معدن که در فهرست مخاطبان من هستند، در طول چند سال گذشته به‌صورت حرفه‌ای جذب پروژه‌های معدنی عربستان شده‌اند. وقتی باوجود نبود رابطه سیاسی و اقتصادی میان ایران و عربستان، تعداد ۵۰ تا ۶۰ دکتر و مهندس زمین‌شناس، اکتشاف، استخراج و فرآوری که در لیست مخاطبان صفحه شخصی من قرار دارند، در پروژه‌های عربستان جذب شده‌اند. بنابراین به‌نظر می‌رسد که بازار خوبی برای صادرات نیروی انسانی ماهر ایجاد شده است. البته به‌عقیده من، این موضوع نه‌تنها خطری برای ما ندارد، که بستری برای گسترش فعالیت نیروی انسانی دانش‌آموخته در حوزه معدن را نیز فراهم می‌آورد. نیروی انسانی متخصصی که جذب این پروژه‌ها می‌شوند، علاوه بر اینکه برای خانواده خود و کشور ارزآوری دارند، دانش فنی روز را هم به کشور منتقل می‌کنند. بر این اساس فرصت پیش‌آمده بسیار مغتنم است و باید به‌بهترین نحوی از آن بهره برد. از طرف دیگر، کشور ما، غیر از صادرات فنی و مهندسی، که نیروی انسانی ماهر هم جزو آن است، در زمینه دیگر فعالیت‌های معدنکاری عربستان، چه در داخل سرزمین اصلی و چه فراسرزمینی، شانس کمتری دارد، به‌علت اینکه این قبیل اقدامات به سرمایه‌گذاری‌های سنگینی نیاز دارد. در عربستان پیمانکاران بسیار بزرگی فعالیت می‌کنند؛ به‌عنوان‌مثال، شرکت «سعودی بن‌لادن» که نام آن اسامه بن‌لادن بازیگر اصلی حادثه ۱۱ سپتامبر را به یاد می‌آورد. این شرکت که بزرگ‌ترین پیمانکار ساختمانی عربستان‌سعودی است، به برادر اسامه بن‌لادن تروریست تعلق داشت که بعدها مالکیت آن تغییر کرد و بسیاری از طرح‌های توسعه در طول ۳۰ یا ۴۰ سال گذشته در ریاض، جده، مکه‌مکرمه و مدینه‌منوره به این شرکت واگذار شده است. اگر ما بتوانیم با پیمانکاران بزرگی از جمله «سعودی‌بن‌لادن» که طرح‌های اجرایی آنها بسیار عظیم و گسترده است، کنسرسیومی تشکیل دهیم، می‌توانیم در پروژه‌های داخلی و خارجی عربستان در قالب این کنسرسیوم‌ها مشارکت داشته باشیم.

نقش‌آفرینی در بازارهای جهانی

باتوجه به نقش پررنگ چین در ایجاد روابط بین ایران و عربستان، می‌توان نتیجه گرفت که این کشور به برقراری رابطه حسنه میان ۲ کشور بزرگ منطقه خاورمیانه بسیار علاقه‌مند و به این باور رسیده است که اتحاد این ۲ کشور تاثیرگذار برای حفظ منافع چین نیز بسیار مهم و ضروری است.به‌عبارت دیگر، چین می‌داند که برای حفظ آرامش در منطقه خاورمیانه، این ۲ کشور بزرگ و قدرتمند باید با هم متحد باشند تا در نهایت چین را در دستیابی به هدف بزرگ تامین انرژی یاری دهند. اگر کمی به عقب‌تر برگردیم، دلیل اشتیاق چین، به‌وضوح روشن می‌شود. وقتی آقای شی جین پینگ به ریاست‌جمهوری انتخاب شد، به این باور رسید که به‌جای اینکه واردات نفت کشور متبوعش با سوپرتانکر از طریق کانال مالاکای بین تایلند و مالزی/سنگاپور انجام شود، بهتر است از طریق بندر گوادر پاکستان و خط لوله انتقال یابد. علت این بود که در تنگه مالاکای هنگام جزر و کاهش عمق آب، دزدهای دریایی برای اخاذی مرتبا به سوپرتانکرهایی که نفت را به شرق چین می‌بردند، حمله می‌کردند. در نهایت، چین تصمیم گرفت که نفت را از طریق خط لوله سراسری از غرب به شرق کشور منتقل کند، اما برای اینکه به آب‌های آزاد دست یابد یا باید از افغانستان عبور کند یا پاکستان.

در زمان دولت اشرف غنی که افغانستان کاملا تحت‌کنترل امریکایی‌ها و بلوک غرب اداره می‌شد، چین بارها تلاش کرد که در پروژه‌های افغانستان حضور پیدا کند، اما دولت غنی حمایت لازم را از این کشور انجام نمی‌داد و به این ترتیب، چین به‌صرافت افتاد تا به‌جای اینکه از طریق افغانستان و ایران به دریای آزاد و آب‌های گرم راه پیدا کند، از مسیر پاکستان وارد شود و سرمایه‌گذاری عظیمی برای راه‌اندازی بندر گوادر انجام داد تا نفت موردنیاز خود را از طریق این خط لوله سراسری، که ۳ هزار کیلومتر و در کنار آن هم خط‌آهن هم کشیده شده است، تامین کند و جالب اینجاست که حفظ امنیت این خط لوله را نظامیان چینی برعهده دارند. باتوجه به اینکه فاصله هوایی بندر گوادر با چابهار فقط ۷۵ کیلومتر است، چین به این نتیجه رسیده که در راستای اهداف و سیاست‌های توسعه و تامین انرژی خود باید ایران را در بلوک خود نگه دارد و برای حفظ امنیت منطقه، زمینه اتحاد ۲کشور بزرگ اسلامی را فراهم آورد.

کوتاه سخن اینکه، تنش‌زدایی از روابط ایران و عربستان که با کمک چین رخ داده، اتفاق بسیار خوبی برای هر۳ کشور است و به این ترتیب، این کشورها می‌توانند با همکاری همدیگر در زمینه پروژه‌های معدنکاری فعالیت‌های قابل‌توجهی انجام دهند.

البته پیش‌تر هم اشاره شد که عربستان در زمینه معدنکاری پیشرفت و توسعه فراوانی داشته است و به‌این‌ترتیب اگر چینی‌ها هم نباشند، با سرمایه‌گذاری اروپایی‌ها و امریکا می‌تواند به روند رشد خود در این زمینه ادامه دهد.

چه بخواهیم و چه نخواهیم...

حجت‌الله فیروزی ـ عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: عربستان و تعدادی از کشورهای عربی منطقه، همسایگان ما هستند و چه بخواهیم و چه نخواهیم، این ارتباطات همسایگی، در امنیت متقابل بسیار اثر دارد و هم در توسعه اقتصاد و تجارت و حتی امنیت کل منطقه موثر است.از طرف دیگر، همگرایی‌ها وقتی بیشتر باشد، بر تعاملات جهانی هم تاثیرگذارتر و بر وضعیت جایگاه ما در معادلات جهانی و مانند آن هم بسیار موثر است. در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، عربستان‌سعودی به‌خاطر اماکن مذهبی مسلمانان که در آنجا قرار دارد، جایگاه بهتری دارد. جمعیت بیشتر و اقتصاد قوی‌تر، باثبات‌تر و بزرگ‌تری دارد. بدیهی است که همه این موارد، عربستان را در جایگاه خوبی قرار داده است. بنابراین طبیعی است که هرچقدر بتوانیم روابط خود را با کشوری مانند عربستان بهبود بخشیم، به همان میزان روابط کشورمان با سایر کشورهای عربی، که عموما از نظر سیاسی از این کشور تاثیرپذیر هستند، بهتر خواهد شد و به این ترتیب، سطح امنیت منطقه ارتقا پیدا می‌کند و سوءتفاهم‌هایی که احتمالا به‌واسطه شیطنت‌های خارجی‌ها در منطقه ایجاد شده است، خنثی خواهد شد.

تمرکز بر نقاط مشترک

به‌طورطبیعی نمی‌توان انتظار داشت که اگر با کشوری توافقاتی داشتیم و سوءتفاهم‌های فیمابین رفع شد، به این معنا است که دیگر هیچ اختلاف‌نظر دیگری هم به‌وجود نخواهد آمد. واقعیت این است که در کنار اشتراک منافع و دیدگاه‌ها، اختلاف‌نظر و تعارض‌هایی هم وجود خواهد داشت، اما اصل این است که بر منافع و مشترکات تمرکز کنیم تا در سایه آن روابط فی‌مابین تقویت شود.

بنابراین حتما باید کسانی که در خارج از دایره دولت، مجلس و قوه قضاییه و نهادهای مرتبط هستند و به‌ویژه آنهایی که تریبون در اختیار دارند، باید توجه داشته باشند که برخی تعاملاتی که با سختی ایجاد می‌شود و روابطی را که با هزینه‌های زیاد در زمینه منطقه‌ای و جهانی بهبود می‌یابد، به‌واسطه اظهارنظرهای غیرضروری به‌خطر نیندازند. روشن است که در سایه توجه به این ضروریات، انتظار می‌رود که بسیاری از مشکلات در تعاملات جهانی و اقتصادی کشور ما با کشورهای دیگر، رفع شود. به‌اعتقاد من، آنچه درحال‌حاضر ضرورت دارد، این است که ما بتوانیم دایره ارتباطات در منطقه و سطح جهانی را تقویت کنیم.

افزایش سرمایه‌گذاری خارجی

کشور ما از نظر ظرفیت‌های معدنی هم تنوع انواع معادن و هم حجم معادن و پهنه‌های مختلف معدنی ظرفیت‌های بالایی دارد و ظرفیت‌هایی که کشور ما در زمینه‌های معدنی دارد، کم‌نظیر و در بعضی زمینه‌ها بی‌نظیر است. بر این اساس، سال‌ها است که مسئولان ارشد نظام و فعالان عرصه سیاسی و اقتصادی بر عدم‌وابستگی به نفت تاکید کرده‌اند و این سیاست درستی است که بتوانیم وابستگی کشور را به نفت کاهش دهیم.یکی از ظرفیت‌های مهمی که می‌تواند پایدار باشد و زیرساخت و شرایط آن در کشور فراهم است، ظرفیت معدن است، اما فعال‌سازی آن به چند الزام نیاز دارد. طبیعی است که همه کشورها از ظرفیت سرمایه‌گذاری خارجی استفاده می‌کنند و هر کشوری سرمایه محدودی در اختیار دارد و نمی‌تواند در همه زمینه‌ها، خودش سرمایه‌گذاری کند. این اتفاقی است که در ایجاد تعامل با کشورهای منطقه افتاده و واقعیت این است که تحریم‌های درازمدتی که کشور ما با آن دست به گریبان بود، از یک‌سو و افزایش گرایش به فعالیت معدنکاری در کشورهای همسایه از سوی دیگر سرمایه‌های هنگفتی به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس سرازیر کرده است و درحال‌حاضر شرکت‌های عظیم سرمایه‌گذاری خارجی در این کشورها فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. اگر زمینه فعالیت در کشور ما هم فراهم شود، طبیعی است که ما هم می‌توانیم اقدام به جذب سرمایه کنیم و حوزه معدن و صنایع‌معدنی کشورمان را توسعه دهیم.

ضرورتی به حکم عقل

برخی کشورها سالیان متمادی در حوزه معدن کار کرده‌اند و از این‌رو، تجربیات بیشتر، ماشین‌آلات مدرن‌تر یا بازار صادرات و مصرف بهتری دارند. اگر هریک از اینها را در نظر بگیریم، به حکم عقل باید از ظرفیتی که در قالب توافقات سیاسی ایجاد می‌شود، بیشتر بهره ببریم و صنعت و معدن کشور را از این رهگذر تقویت کنیم. واقعیت این است که درحال‌حاضر سرمایه‌گذاری ما در حوزه معدن، به نسبت خیلی از کشورها، بسیار ضعیف‌تر است، اما امید می‌رود که با بهبود روابط اقتصادی و توسعه سرمایه‌گذاری در معدن و صنایع‌معدنی بتوانیم ظرفیت‌های موجود را فعال کنیم. روشن است که برای دستیابی به این هدف، الزاماتی هم در داخل کشور وجود دارد که یکی از آنها برقراری آرامش و امنیت اقتصادی و جلب اعتماد سرمایه‌گذاران است. سرمایه‌گذار چه داخلی و چه خارجی باید اطمینان داشته باشد که سرمایه‌اش در امان خواهد بود و حتما می‌تواند با ورود به این حوزه، بهره‌ای مناسب به‌دست بیاورد.

بازسازی و نوسازی سخت‌افزاری

قدم بعدی، تسهیل مقررات سرمایه‌گذاری و ایجاد زمینه صادرات و واردات ماشین‌آلات موردنیاز حوزه معدن است، زیرا تا امروز به‌خاطر سیاست وزارت صمت در زمینه واردات، کشور را از دسترسی به برخی از آنها محروم کرده‌ایم. به این ترتیب، امروزه در بخش معدن کشور به‌اندازه کافی، تجهیزات و ماشین‌آلات مناسب وجود ندارد، هرچند مجموعه‌های داخلی تلاش می‌کنند تا این عقب‌ماندگی را جبران کنند، اما واقعیت این است که در برخی موارد مقدورات داخلی جوابگو نیست. بنابراین، در کنار حمایت از تولیدات داخلی باید امکان واردات تجهیزات معدنی فراهم شود تا با سرعت بهتر و شرایط آسان‌تر، تجهیزات و ماشین‌آلات معدنی بازسازی یا نوسازی شوند. این هدف تنها در سایه روان ‌شدن سیاست‌گذاری وارداتی امکان‌پذیر است. فایده دیگر تسهیل واردات، ارتقای توان تولیدی ماشین‌سازان داخلی است. اگر فناوری‌های نوین در دسترس قرار گیرد، تولیدکنندگان داخلی ماشین‌آلات می‌توانند از آنها الگو بگیرند و تجهیزات مدرن‌تری بسازند. در زمینه اکتشاف، ایرادات مهمی داریم. ما به‌خوبی روی پهنه‌های اکتشافی کار نکرده‌ایم، عمق اکتشافات زیرزمینی چندان زیاد نیست، زیرا با دستگاه‌ها و تجهیزاتی که داشته‌ایم، نتوانسته‌ایم اعماق زمین را کاوش یا پهنه‌های معدنی جدیدی کشف کنیم. بنابراین، اگر از این ظرفیت تعاملاتی که در حوزه سیاسی ایجاد شده و می‌شود، استفاده کنیم، می‌توانیم ظرفیت سرمایه‌گذاری در حوزه معدن، اکتشاف، جلوگیری از خام‌فروشی و تکمیل زنجیره و در نهایت صادرات را افزایش دهیم تا همه از برکات آن بهره‌مند شوند.

سخن پایانی

عربستان درآمد سرانه بالایی را در میان دیگر کشورهای منطقه دارد و رأس کشورهای عربی به‌شمار می‌رود. بنابراین، هرگونه بهبود یا عکس آن یعنی تنش در روابط با عربستان به این معنی است که روابط کشورمان با بقیه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس یا حداقل بیشتر کشورهای عربی منطقه دستخوش همان فراز و فرودها خواهد شد.به‌طبع، حجم مبادلات کشورهای اسلامی و کشورهای حوزه خلیج‌فارس که عمدتا لیدر و رهبر آنها عربستان است، بسیار بالا و تاثیرگذار است؛ هم در خاورمیانه و هم در تجارت جهانی.بنابراین، بهبود روابط با عربستان به‌منزله بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و کشورهای اسلامی است که می‌تواند برای ایران گشایش بزرگی را به‌همراه داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین