راه نجات مناطق خشک مرکزی ایران
خسرو رفیعی کارشناس حوزه آب
بحران آب هر روز بیشتر از روز قبل میشود و کشور را دچار مشکلات بیشتری میکند. هشدارهای کارشناسان نیز تا امروز مانع از اقدامات افزاینده دامنه این بحران نشده است.
با وجود تمام هشدارها، دریاچه ارومیه را خشک کردیم، سالهاست که دیگر زایشی در زاینده رود وجود ندارد و روز به روز در وضع وخیمتری قرار میگیرد. شاهد فرونشست فاجعه بار در استان اصفهان، فارس، تهران و دیگر مناطق کشور هستیم و با استفاده بیرویه و بدون برنامه از منابع زیرزمین، کمر همت به از بین بردن این مناطق بستهایم و ذخیره آبی این دشت عظیم را نابود کردهایم.
در چند ساله اخیر زمین با افزایش گازهای گلخانهای، تشدید روند گرمایش کره زمین و تغییرات اقلیمی، با خشکسالی پیاپی مواجه شده و با وجود آگاهی از موقعیت ایجاد شده خود را به خواب زده و موضوع را به فراموشی سپردهایم.
از سویی افزایش میانگین دما، کاهش متوسط بارندگی و کاهش منابع آب را در پی داشته و از سوی دیگر، منابع مشترک آبهای سطحی به دلیل عدم رعایت حقابههای ایران از طرف کشورهای همسایه با مشکلات جدی مواجه است.
دریای مازندران، رودخانههای بزرگ کرخه و کارون، رودخانه ارس، رودخانه اترک و رودخانه هیرمند تحت تاثیر شرایط یاد شده قرار گرفته و با کم آبی و بیآبی مواجه شدهاند.
پیشآمد شرایط موجود از دههها قبل قابل پیشبینی بود و کارشناسان و متخصصان بارها نسبت به ضرورت مدیریت آب هشدارهای لازم را داده بودند. همایشها و سمینارهای بسیاری نیز با محوریت مدیریت منابع آب، پایداری حفظ محیطزیست، کاهش مصرف آب در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت و شرب برگزار شده و نظرات متعددی از سوی کارشناسان این حوزه عنوان شده که البته هیچ کدام دستاورد قابل توجهی نداشتهاند.
شرایط امروز آبی ایران درحالی رخ داده که کشور ما از نظر موقعیت استراتژیک و اقلیمی یکی از کشورهای بینظیر در کره زمین است؛ با وسعتی برابر یک میلیون ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع از شمال تا جنوب از شرق تا غرب با دارا بودن آب و هوای متغیر، اقلیمهای متفاوت، فرصتهای ارزشمندی را برای بخشهای کشاورزی و صنعت ایجاد کرده است. از سوی دیگر با توجه به وسعت جغرافیایی و تنوع اقلیمی، ایران دارای مناطق خشکی مانند کویر لوط و کویر نمک هم هست.
علاوه بر موارد یاد شده، توان منابع آبی کشور پاسخگوی توسعه شهری متناسب با رشد جمعیت شهرهای واقع در اقلیم خشک و نیمه خشک نیست. تهران، اصفهان، شیراز، یزد و کرمان و زاهدان از جمله شهرهای حساس به آب هستند. در جهان هم شهرهایی مانند قاهره، پکن، مکزیکو سیتی و لس آنجلس و کالیفورنیا از جمله شهرهای حساس به آب به شمار میروند و اعمال سیاستهای مقابله با کم آبی در این شهرها مختص ایران نیست.
شهرهای حساس به آب در ایران به سه دسته تقسیم میشوند شهرهایی مانند تهران، اصفهان، مشهد که به دلیل رشد بیرویه جمعیت با فاجعه بیآبی روبهرو شدهاند.
شهرهای کویری مانند یزد، زاهدان و کرمان نیز به طور کلی با کمبود منابع آب سطحی و زیرزمینی از دیرباز روبهرو بودهاند. و سوم شهرهایی که درمعرض تغیرات اقلیمی و آلودگی منابع آب هستند مانند اهواز، ارومیه و تبریز.
بحران و فاجعه کمبود آب در این سه دسته بسیار سنگین است و بر اساس تعاریف جهانی شهرهای واقع در مناطق خشک در صورتی که دارای جمعیت بالاتر از ظرفیت منابع آبی باشند، در دسته شهرهای حساس به آب قرار میگیرند. نکته قابل تامل آنکه در این شهرها با جود تمام هشدارها و نبود ظرفیت کافی برای ایجاد صنایع، هم توسعه صنعتی باعدم مدیریت صحیح زخ داده و هم توسعه کشاورزی به بیراهه رفته؛ از سوی دیگر رشد جمعیت بدون توجه به موقعیت سرزمین و محیطزیست، فاجعه کمبود آب را دوچندان کرده است.
هرچند که علیرغم نظرات دیگر متخصصان، نگارنده بر این باور است که اگر بخش کشاورزی کشور به خوبی دیده شود و به فناوریهای روز مجهز و از آن به خوبی استفاده و کشاورزان را برای بهبود کشاورزی آموزش دهیم در این بخش دارای موقعیت کمنظیری هستیم. حتی میتوان علاوه بر تامین نیاز داخلی به ارزآوری از محل صادرات نیز رسید
تحقق این هدفگذاری نیازمند بهره از فناوریهای جدید و اجرای برنامههایی مانند باز چرخانی آب، استفاده از آب خاکستری و ایجاد تصفیهخانههای فاضلاب و فرهنگسازی برای اصلاح الگوی مصرف است که مدیریت بخش آب از آن غفلت کرده و راههای پیشنهادی را اجرا نکرده است.
اگر آب به حد وفور از دریای عمان به مرکز کشور منتقل شود، کشاورزی شهرهای حساس به آب نجات پیدا میکند، اشتغال دوچندان میشود، منابع زیرزمینی جان میگیرد، صنایع رشد کرده، کارخانهها فعال و سطح بیکاری به طور چشمگیری از بین میرود و استقلال کشور با مشکل بیشتری روبهرو نخواهد شد.
هچمنین استانهایی مانند کرمان، اصفهان و یزد به این آب نیاز دارند و تهران و استان البز نیز میتوانند با توجه به تمام محدودیتها از این آب بهرهمند شود.
این درحالی است که اجرای پروژه انتقال آب از دریای مازندران قابل تایید نیست. این طرح انتقال گناهی نابخشودنی است و شهرهای شمالی کشور را هم به شهرهای حساس به آب اضافه میکند.
برای تحقق اهداف یاد شده رسانهها، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ، وزارت علوم و همه بخشها به ویژه صدا و سیما باید بخش بزرگی از برنامههای خود را به آموزش استفاده صحیح از آب اختصاص دهند.
جان کلام آنکه بر تعداد شهرهای حساس به آب روز به روز افزوده میشود. باید با برنامهریزی صحیح کمر همت برای نجات این شهرها ببندیم و با برنامهریزی دقیق مانع از افزایش تعداد این شهرها شویم. اگر به فکر ایران هستیم باید برای نجات شهرهای حساس به آب عجله کنیم.