-

نقطه گندیده شهر

کامیار فکور - خبرنگار

کامیار فکور

مدیریت پسماند در ایران با مجموعه‌ای از چالش‌های پیچیده و درهم‌تنیده دست‌وپنجه نرم می‌کند که ریشه اصلی آن به شیوه تولیدی اقتصاد حاکم بر ایران برمی‌گردد که نتایج آن زیرساخت‌های ضعیف، مشکلات اقتصادی و قوانین ناکارآمد بوده است. اگرچه براساس قانون مدیریت پسماند مصوب سال ۱۳۸۳، مسئولیت اصلی جمع‌آوری زباله‌های شهری برعهده شهرداری‌ها گذاشته شده و بخش قابل‌توجهی از زباله‌های پایتخت به مجتمع آرادکوه منتقل می‌شود، اما آمارها نشان از ناکامی سیستم موجود دارد. براساس آمارهای رسمی وزارت کشور، هنوز ۷۲ درصد از پسماندهای کشور به روش سنتی دفن می‌شود و تنها ۲۸ درصد به چرخه بازیافت برمی‌گردد. نگاهی دقیق‌تر به ترکیب پسماندهای شهری در ایران، عمق مشکلات را آشکار می‌کند. پسماندها که اغلب از مبدأ تفکیک نمی‌شوند، 3بخش اصلی را شامل می‌شوند که هر یک چالش‌های خاص خود را دارند.

بزرگ‌ترین بخش، با حدود ۵۰ درصد از کل پسماندها، پسماندهای تر است که عمدتا شامل مواد غذایی فاسدشدنی است. این بخش، منبع اصلی شیرابه و بوی نامطبوع در محل‌های دفن است و مدیریت صحیح آن می‌تواند تاثیر شگرفی بر کاهش آلودگی داشته باشد. بخش دوم، زباله‌های خشک غیرقابل‌بازیافت است که حدود ۴۵ درصد از حجم کل زباله‌ها را به خود اختصاص می‌دهد. این دسته شامل موادی مانند کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یک‌بارمصرف است که به‌دلیل نبود صرفه اقتصادی برای جمع‌آوری و فرآوری، اغلب دفن یا سوزانده می‌شود، در حالی که بسیاری از آنها قابلیت بازیافت دارد. این بی‌توجهی به بازیافت، منجر به هدررفت منابع ارزشمند و افزایش فشار بر محیط‌زیست می‌شود. کوچک‌ترین بخش نیز، پسماندهای خشک باارزش است که تنها ۴ تا ۶ درصد از کل پسماندها را تشکیل می‌دهند. این پسماندها شامل موادی مانند کاغذ، شیشه، فلزات و انواع پلاستیک‌ها است. فرآیند تصفیه مکانیکی و بیولوژیکی (MBT) و تجهیزات مرتبط با آن، موسوم به MRF، می‌تواند راهکاری موثر برای مدیریت این پسماندهای مخلوط باشد. این تجهیزات در داخل کشور تولید می‌شود.

یکی از جدی‌ترین پیامدهای دفن غیراصولی این حجم عظیم از پسماندها، ایجاد بوی نامطبوع در محل‌های دفن است. به‌گفته کارشناسان، این بو که موجب آزار ساکنان مناطق اطراف می‌شود، 2 دلیل اصلی دارد؛ اول، کمپوست‌سازی غیراصولی. زباله‌های تر برای تبدیل به کمپوست باید در شرایط هوازی (با حضور اکسیژن) تجزیه شود. اما در بسیاری از موارد، به‌دلیل مدیریت نادرست و نبود هوادهی کافی، فرآیند به‌صورت بی‌هوازی پیش می‌رود و منجر به تولید گاز سمی و بدبوی هیدروژن سولفید (H۲‌S) می‌شود که بویی شبیه به تخم‌مرغ گندیده دارد. این مشکل اغلب به‌دلیل نبود صرفه اقتصادی برای تولید کمپوست باکیفیت رخ می‌دهد. دلیل دوم، شیرابه پسماند است. شیرابه، مایعی بسیار غلیظ، سمی و بدبو است که از تجزیه پسماندهای دفن‌شده تولید می‌شود. این مایع مملو از مواد شیمیایی و میکروارگانیسم‌های مضر است که نه‌تنها بوی بسیار نامطبوعی تولید می‌کند، بلکه به آب‌های زیرزمینی نیز نفوذ کرده و آنها را آلوده می‌سازد.

در کانون همه این مشکلات، یک تضاد اقتصادی و محیط‌زیستی وجود دارد. با اینکه تولید کمپوست به فناوری پیچیده‌ای نیاز ندارد و کود ارگانیک حاصل از آن می‌تواند جایگزینی سالم‌تر برای کودهای شیمیایی باشد، اما در ایران به‌دلیل چالش‌های اقتصادی، موردبی‌توجهی قرار می‌گیرد. گفته می‌شود وجود یارانه‌های دولتی برای کودهای شیمیایی و نفوذ مافیای این کودها، باعث شده است که کشاورزان به‌سمت استفاده از محصولات ارزان‌تر و در دسترس‌تر تمایل پیدا کنند. این وضعیت دو نتیجه مخرب به‌دنبال دارد؛ اولا، تولید کمپوست از نظر اقتصادی بی‌ارزش می‌شود و پیمانکاران مدیریت پسماند، انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری و انجام صحیح این فرآیند را از دست می‌دهند. ثانیا، به‌دلیل تفکیک نشدن زباله‌ها از مبدأ، کمپوست تولیدی استانداردهای لازم را کسب نمی‌کند و برای استفاده در کشاورزی مناسب نیست. این چرخه معیوب باعث شده است که هیچ کلانشهری در ایران نتواند استاندارد ملی برای تولید کمپوست ارگانیک را به‌دست آورد.

مدیریت پسماند در ایران نیازمند یک رویکرد جامع و تحول‌گرا است که تنها بر جمع‌آوری و دفن، تمرکز نداشته باشد، بلکه با در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی و فرهنگی، به تفکیک از مبدأ، بازیافت و فرآوری صحیح پسماند به‌عنوان منابع ارزشمند نگاه کند. تا زمانی که این چرخه معیوب اقتصادی شکسته نشود و تولید کمپوست ارگانیک و سایر محصولات بازیافتی به صرفه نباشد، دفن حجم عظیمی از زباله‌ها و پیامدهای محیط‌زیستی آن ادامه خواهد یافت و این چالش به یک بحران پایدار تبدیل خواهد شد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین