فولاد چین در تلاطم جنگ تعرفهای ترامپ
عاطفه علیان تحلیلگر صنعت
اظهارات تازه دونالد ترامپ درباره احتمال افزایش دوباره تعرفه واردات فولاد امریکا که میتواند نرخها را حتی بالاتر از ۵۰ درصد ببرد، نقطه آغاز زنجیرهای از تحولات در تجارت جهانی است که مهمترین حلقه آن کشور چین در جایگاه بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان است. چین با تولید بیش از یک میلیارد تن فولاد خام در سال و سهمی بیشتر از نصف کل تولید جهان، نقشی بیبدیل در تعیین قیمتها و جهتگیریهای بازار دارد و هر بار که این کشور تحتفشار سیاستهای تجاری امریکا قرار میگیرد، واکنش آن مستقیما بر بازارهای منطقهای از جمله خاورمیانه بازتاب مییابد. تجربه تعرفههای ۲۵درصدی سال ۲۰۱۸ و سپس افزایش آنها به ۵۰ درصد نشان داد که صادرات فولاد چین به امریکا عملا متوقف و پکن ناچار شد، برای جذب مازاد تولید خود به بازارهای جایگزین روی آورد؛ بازارهایی که عمدتا شامل جنوبشرق آسیا، افریقا و بهویژه خاورمیانه بودند.
چین در چنین شرایطی معمولا 3 راهبرد را دنبال میکند؛ نخست تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و یافتن مشتریان جدید، دوم اعمال سیاست دامپینگ و عرضه فولاد ارزانتر از رقبا بهمنظور حفظ سهم بازار و سوم سرمایهگذاری برونمرزی و مشارکت در واحدهای فولادی در کشورهایی که انرژی ارزان یا دسترسی آسان به مواد خام دارند. خاورمیانه برای چین اهمیت ویژهای دارد، زیرا رشد سریع شهرنشینی، پروژههای عمرانی و زیرساختی گسترده و نیاز روزافزون کشورهای این منطقه به محصولات فولادی، فرصت بزرگی را برای صادرات فراهم میکند. در سالهای اخیر، ورود انبوه فولاد چینی به امارات، عربستان و قطر با قیمتهای پایین فشار زیادی بر تولیدکنندگان منطقهای از جمله ایران و ترکیه وارد کرده است.
بازار فولاد ایران بهطورخاص در معرض این موج قرار دارد. ایران با تولید سالانه حدود ۳۰ میلیون تن فولاد خام و صادرات نزدیک به ۱۰میلیون تن، بازیگری مهم در منطقه محسوب میشود، اما حضور پررنگ چین در بازارهایی مانند امارات و عراق که از مقاصد سنتی صادرات ایران هستند، حاشیه سود تولیدکنندگان ایرانی را کاهش میدهد. علاوه بر این، دامپینگ چینی موجب افت نرخ جهانی فولاد میشود و بهطورمستقیم درآمد ارزی ایران را کاهش میدهد. ترکیه نیز شرایط مشابهی دارد؛ این کشور که حدود ۲۰میلیون تن فولاد صادر میکند، بارها به سازمانهای بینالمللی تجاری نسبت به دامپینگ چین اعتراض کرده است، زیرا رقابت با فولاد یارانهای چین عملا توان تولیدکنندگان منطقه را تضعیف میکند.
رفتار صادرکنندگان چینی، آثار جهانی متعددی دارد؛ از یکسو کاهش قیمتها و بیثباتی بازار را بههمراه میآورد و از سوی دیگر، موجب تغییر الگوی سرمایهگذاری در کشورهای دیگر میشود. تولیدکنندگانی که توان رقابت با قیمتهای پایین چینی را ندارند، انگیزه کمتری برای توسعه ظرفیتهای جدید نشان میدهند و همین مسئله وابستگی بازار به چین را بیشتر میکند. در سطح ژئوپلتیک نیز، فشار صادراتی چین معمولا به افزایش تنشهای تجاری منجر میشود؛ اتحادیه اروپا بارها تعرفههای ضددامپینگ علیه فولاد چین اعمال کرده است و احتمال دارد در آینده، خاورمیانه نیز شاهد واکنشهای مشابهی باشد.
با این حال باید تاکید کرد که این فشارها برای چین نیز خالی از ریسک نیست. اگرچه سیاست دامپینگ بهطورموقت مازاد تولید را جذب میکند، اما در بلندمدت باعث ایجاد حساسیت سیاسی و اقتصادی در کشورهای واردکننده میشود. از همینرو برخی تحلیلگران بر این باورند که پکن ممکن است بهجای تداوم رقابت مخرب، مسیر همکاریهای دوجانبه و سرمایهگذاری مشترک در صنایع فولادی خاورمیانه را در پیش گیرد؛ راهی که میتواند بخشی از فشار رقابتی را تعدیل کند.
سناریوهای پیشروی بازار فولاد در پرتو سیاستهای ترامپ و واکنش چین متنوع است. در بدبینانهترین حالت، تشدید دامپینگ چینی، بازار خاورمیانه را با موجی از فولاد ارزان اشباع میکند و ایران و ترکیه را با کاهش شدید سودآوری مواجه میسازد. در سناریوی میانه، چین بخشی از مازاد تولید را به بازارهای نوظهور هدایت میکند، اما همزمان از طریق پروژههای مشترک در منطقه به کاهش حساسیتها کمک میکند. در بهترین حالت نیز، همکاریهای راهبردی میان چین و کشورهای خاورمیانه گسترش مییابد و صادرات مستقیم جای خود را به تولید مشترک در خاک این کشورها میدهد.
در این میان، برای ایران مهمترین چالش، کاهش نرخ جهانی و رقابت شدیدتر در بازارهای سنتی است. راهبرد مناسب برای عبور از این شرایط، تنوعبخشی به مقاصد صادراتی، تمرکز بر محصولات با ارزشافزوده بالاتر و تقویت قراردادهای دوجانبه با چین است تا از تهدید رقابتی به فرصت همکاری تبدیل شود. در غیر این صورت، حضور گسترده فولاد ارزان چینی میتواند بخش مهمی از مزیت صادراتی ایران را از بین ببرد.
در نهایت باید گفت، آنچه ترامپ در هواپیمای ویژه خود اعلام کرد، صرفا یک خبر کوتاه درباره تعرفهها نبود، بلکه جرقهای برای سلسلهای از تحولات جهانی است که چین در مرکز آن قرار دارد و خاورمیانه، از جمله ایران، بیش از هر زمان دیگری اثرات آن را لمس خواهد کرد. فولاد در این معادله نهتنها یک کالای صنعتی، بلکه ابزاری ژئوپلتیکی است که سیاستهای اقتصادی و قدرتهای بزرگ از طریق آن، توازن نیروها را در جهان پرتنش امروز بازتعریف میکنند.