سایه ریسکهای سیستماتیک بر اقتصاد
مصطفی صفاری ـ کارشناس بازار سرمایه
در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری رابطه معکوس با نرخ بهره دارد. اگر نرخ بهره کاهش پیدا کند، سرمایه افزایش پیدا میکند. با ورود ترامپ ریسک در تمامی بازارها در دنیا بالا رفته است. در ایران هم بیشتر از باقی کشورها این ریسک افزایش یافته است. همزمان با بالا رفتن نرخ بهره و افزایش ریسکهای جهانی، سرمایهگذاری در بورس کاهش یافته است. در چنین شرایطی نمیتوان توقع بالا رفتن سهام را داشت. سایه این ریسک سیستماتیک بر اقتصاد که از بیرون تحمیل میشود مانند ابرهای بارانی است که باید منتظر بارش ماند تا میزان سیلآسا بودن آن را بتوان سنجید. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران بهسمت دیگر بازارهای موازی و بازار طلا حرکت میکنند و هجوم سرمایهگذار به یک سمت را رقم میزنند. خود دولت باعث شد بزرگترین واردات شمش طلا در سال گذشته رخ دهد و ورود ۵۰ همتی به صندوقهای طلا را به این شکل رقم زد. رئیس کل بانک مرکزی هم قبل از عید توصیه میکرد، طلا بخرید. در اصل فردی به سرمایهگذاری تشویق نمیشد، بلکه برای حرکت بهسمت بازارهای طلا تشویق میشدند.
باتوجه به اینکه برخی بهدنبال رابطهای میان نزولی بودن بورس از ابتدای سال ۱۴۰۴ و غیبت وزیر اقتصاد هستند، باید گفت مسئله بورس ما ربطی به افراد ندارد بلکه به سیاستها و ریسکهای کلان مربوط میشود. همین الان اگر بانک مرکزی نرخ بهره را کم کند، بازار برمیگردد و صعودی خواهد شد. در سال ۹۹ که نرخ بهره حدود ۱۰ تا ۱۱ درصد بود، اما اکنون با نرخهای بالای بهره، سرمایهگذار ترجیح میدهد، سراغ بازارهای بدون ریسک برود. این مسئله باید بخشی از سیاستهای بانک مرکزی باشد که نرخ بهره را پایین بیاورد. برای تحقق شعار سال هم، سرمایهگذاری در تولید در نظر گرفته شده، باید نرخ بهره را کاهش داد تا باعث تقویت بورس شود. در واقع مهمترین عامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه از میان دیگر ابزارهای کنترلی بانک مرکزی، نرخ بهره است و بعد از آن، نرخ تورم و سطح ریسک است که شامل سطح ریسک سیاسی و ریسکهای اقتصادی مانند نوسان نرخ ارز است. مسئله تاثیرگذار دیگر مالیات بر عایدی است که مجلس باید آن را تصویب کند، در غیر این صورت تمام داراییهایی که تبدیل به طلا و مسکن میشود، شامل مالیات نمیشوند، اما در بورس این مالیات تعلق میگیرد. این یعنی هر که سرمایهگذاری در بورس و تولید میکند شامل جریمه میشود، در حالی که در دیگر بازارها اینگونه نیست. چنین رویکردی باید تغییر کند.
حذف تصمیمات ذینفعانه دولت برای رونق بورس
یکی از منابع معتبر برای تحلیل بورس، مقایسه وضعیت و تاریخچه بورس در سالهای گذشته و در زمانهای مختلف است. در نمودار پیشرو تاریخچه سوابق بورس نشان میدهد که بازار سرمایه باوجود ریسکهای موجود تابع یک چرخه سینوسی از نظر بازدهی بوده است و در حال حاضر در مستعدترین زمانی قرار دارد که یک دوره رونق و صعودی میتواند باشد. منظور از رونق در بازار سرمایه، بهبودی در اقتصاد کشور نیست. بورس در کشور ما که ساختار تورمی دارد، همواره با تنش مواجه بوده است. پیشبینی برای سال ۱۴۰۴ باید صرفا متکی بر بازدهی باشد که در روزهای مثبت ثبت شده باشد.
اصلیترین وظیفه بورس در دنیا تامین مالی برای تولید و صنعت است. اگر این مقدمه را بهعنوان یک اصل بپذیریم، راهکارهایی که میتواند باعث افزایش اعتماد عمومی و ورود نقدینگی به بورس باشد، به وظایف سازمان بورس برمیگردد. بورس ایران دستخوش ساختار نامتقارن بازیگران در این بازار است که بالغ بر ۸۰ درصد مربوط به دولت و شرکتهای شبهدولتی است.
اما ریسکهای دیگری در این بازار وجود دارد که اثرگذار است و کماکان در بخشهای سیاسی و غیراقتصادی خلاصه میشود. تنگتر شدن حلقه تحریمها و احتمالاتی مانند تنشهای نظامی در منطقه نیز طی سال جاری بسیار بر بازار سرمایه تاثیرگذار است. از نظر ریسکهای داخلی اقتصادی هم میتوان به تصمیمات ذینفعانه دولت و دستدرازی آن به سود صنایع و شرکتها بهدلیل ناترازی که در دولت وجود دارد، اشاره کرد. ریسکهای دیگر مانند افزایش بیحد و حصر نقدینگی، تداوم تورم و همزمان و همسو با رکودی که در حال حاضر در کشور مشهود است، بیثباتی در نرخ ارز و در مجموع سوءمدیریت در اخذ تصمیمات اقتصادی به اقتضای سایه سنگین سیاست در اقتصاد ما جزو ریسکهای مهم در حوزه اقتصاد کشور است.