-

پایه‌گذار اجرایی فاینانس پس از انقلاب بودم

محمدرضا نعمت‌زاده

نعمت_زاده

شرکت‌های وابسته به شرکت ملی صنایع پتروشیمی با تخریب ناشی از جنگ تحمیلی، تا چند سال تقریبا بدون فعالیت بود. کاری که در این سال‌ها بر آن تمرکز می‌شد، حفظ سرمایه‌های موجود بود. سپس برخی واحدها بازسازی شدند؛ بازسازی تا آنجا که بتوانند تولید را از سر بگیرند، نه اینکه به روزهای اوج خود بازگردند. تا سال ۱۳۷۶ که من مسئولیت این شرکت مهم را برعهده گرفتم، روند بازسازی‌ها تا حدودی پیش رفته بود، اما نه ریشه‌ای و اساسی، پتروشیمی اراک با استفاده از خوراکی که در پالایشگاه اراک تولید می‌شد، آغاز به کار کرده بود. خارجی‌ها برای اجرا و پیمانکاری در پتروشیمی اراک پیش‌قدم شدند، چراکه اراک تا اندازه‌ای از آسیب‌های جنگ مصون بود. سال‌های پس از جنگ آنها توانستند واحدها را تکمیل کنند. آن سال‌ها من در کابینه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی وزیر صنایع بودم. پتروشیمی اراک با حضور ایشان افتتاح شد؛ واحدی که یکسره محصول پس از انقلاب است.

فعالیت همه واحدهای تولیدی پتروشیمی که پیش از انقلاب آغاز به کار کرده بودند، در سال‌های جنگ مسکوت بود و شاید تنها پتروشیمی شیراز بود که کود شیمیایی تولید می‌کرد. در دوره سازندگی، این واحدها یک به یک بازسازی شدند و به روند تولید بازگشتند. در کنار اینها، یک واحد کوچک متانول نیز در داخل پتروشیمی شیراز با ظرفیت تولید 80 هزارتن در سال راه افتاد، حالا ایران مجهز به واحد یک میلیارد و ۶۰۰ هزار تنی در سال است. واحد کاوه نیز، 2.2 میلیون تن در سال ظرفیت دارد و بزرگ‌ترین تک واحد متانول جهان است.

این ظرفیت را اگر با آن ۸۰ هزار تن مقایسه کنید، می‌شود 26 برابر البته آن وقت‌ها با همین ظرفیت اندک نیز چه قدر خوشحال بودیم که برای نخستین بار در حال تولید متانول هستیم و می‌توانیم صنایع پایین‌دست مانند انواع چسب و... را تولید کنیم. همان وقت‌ها دستور دادم سازمان صنایع ملی ایران که سازمانی دولتی و وابسته به وزارت صنایع بود، برای احداث واحد فرم آلدئید و چسب‌سازی با استفاده از متانول تولیدی در شیراز، سرمایه‌گذاری کند. این واحد، چند سال بعد با عنوان صنایع شیمیایی سینا افتتاح شد. طراحی آن را، شرکتی ایرانی با اقتباس از طرح موجود کلید زده بود. برای نخستین‌بار بود که صنعت پتروشیمی، وارد صنایع پایین‌دست می‌شد.

نخستین تولیدی پتروشیمی که در سال‌های پس از آتش‌بس آغاز به‌کار کرد، پتروشیمی اصفهان بود. در این واحد، از مواد مازاد پالایشگاه اصفهان، آروماتیک تولید می‌شد. در دولت سازندگی، پتروشیمی تبریز نیز آغاز به‌کار کرد. بازسازی و تکمیل پتروشیمی بندر امام هم در دو سه مرحله انجام شد؛ ابتدا واحدهای سرویس‌های جانبی تکمیل و راه‌اندازی شد و سپس نوبت به تکمیل و افتتاح واحد اولفین رسید. چند واحد مسکوت مانده از پیش از انقلاب نیز در همین دوره تکمیل و راه‌اندازی شد.

آغاز مسئولیت تازه

پس از حضور ۸ ساله‌ام در وزارت صنایع کابینه دولت سازندگی، اواسط سال ۱۳۷۶ بود که بیژن زنگنه وزیر نفت وقت، از من برای حضور در صنعت نفت دعوت کرد. در جلسه اول مهندس زنگنه پیشنهاد داد قائم‌مقام وزیر در شرکت ملی نفت ایران باشم. به ایشان گفتم صلاح نمی‌دانم به‌عنوان قائم‌مقام شما در شرکت ملی نفت ایران انجام وظیفه کنم، چراکه معتقدم وزیر نباید همزمان با عهده‌داری مسئولیت حاکمیتی، در شرکت نفت کار اجرایی کند. بر اصلاح رویه اصرار کردم مبنی بر اینکه شرکت ملی نفت ایران، باید مدیرعامل مستقل داشته باشد. این پیشنهاد، پس از مدتی اجرایی شد. سپس مهندس زنگنه گفت که به من برای حضور در صنعت پتروشیمی نیاز دارد. پذیرفتم، چون پتروشیمی شبیه به دیگر صنایع است و من هم ۸ سال عضو مجمع عمومی شرکت ملی صنایع پتروشیمی بودم. به مهندس زنگنه گفتم که همزمان با حضورم در وزارت نفت، اگر قرار باشد قائم‌مقام او باشم، باید در هماهنگی کامل باشیم. این تأکید از آن‌رو بود که مثلا ممکن بود در مواردی بخواهم سرمایه‌گذاری کنم تا کارها با سرعت بیشتر پیش برود. یکی از این موارد، مربوط به فاینانس بود؛ سال ۱۳۶۸، مجلس شورای اسلامی برای نخستین بار، استفاده از فاینانس برای دستگاه‌های دولتی و غیردولتی مجوز داده بود. بسیاری از مسئولان وقت، نمی‌دانستند فاینانس خارجی چیست! گاهی از من در این‌باره می‌پرسیدند و من چون با شرکتت «توانیر» و نیروگاه «نکا» که پیش از انقلاب به صورت فاینانس سرمایه‌گذاری شده بود. آشنا بودم، کمک‌شان می‌کردم. برخی از مسئولان را به بانک مرکزی معرفی کردم تا در این‌باره آموزش ببینند. طرح فاینانس، پیشنهاد دولت نبود؛ عده‌ای در مجلس شورای اسلامی معتقد بودند ما برای بازسازی کشور، به فاینانس نیاز داریم. طرح، با حمایت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در قالب بودجه سال ۱۳۶۸ به تصویب رسید. ما طی ۸ سالی که در وزارت صنایع بودیم بارها و بارها از این تسهیلات فاینانس استفاده کردیم؛ 20 طرح مرتبط با سیمان را با استفاده از فاینانس خارجی توانستیم اجرا کنیم. در ایران چنین منابعی نداشتیم؛ نه بخش خصوصی داشت و نه دولت. مثلا نخستین فاینانس را من در وزارت صنایع در راستای توسعه و حفظ تولید شرکت «ایران‌ترانسفو» در زنجان برای ساخت ترانسفورماتورهای ۲۳۰ و ۴۰۰ کیلوولت قدرت استفاده کردم. امروز همه را در همان کارخانه، تولید و حتی صادر می‌کنیم. آن سال‌ها، پول رسمی اروپا هنوز یورو نبود؛ نخستین فاینانس ما برای این پروژه، یکصد و پنج با یکصدونه میلیون مارک بود. این را هم بگویم غلامرضا آقازاده که وزیر نفت بود روزی با من تماس گرفت و پرسید که شما چگونه از اعتبارات خارجی استفاده می‌کنید؟ گفت که می‌خواهند در شرکت گاز، کاری بکنند. گفتم چند نفر از شرکت گاز و نفت بفرستید تا ما به آنها توضیح بدهیم. از این‌رو، من، پایه‌گذار اجرایی فاینانس پس از انقلاب در کشور بودم. پایه‌گذاران قانونمندسازی آن در مجلس وقت نیز، اسحاق جهانگیری از کمیسیون اقتصاد، و حجت‌الاسلام دری‌نجف‌آبادی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه وقت، بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین