تامین نامتعارف کسری بودجه
علی سرزعیم اقتصاددان
بودجه ما اغلب بودجههای پایدار و کمتغییری هستند و مشکل اعظم ما کسری بودجه است. مشکل کسری بودجه هم از آنجایی ناشی میشود که هزینههایی داریم که هر سال رو به تزاید است و بخشی از این تزاید را در بودجه میبینیم و بخشی از آن را نمیبینیم. یعنی واقعبینانه به هزینهها نگاه نمیکنیم و در نهایت این مشکل در جایی مانند پرداخت حقوق، در قالب تاخیر در پرداخت سر باز میکند و تازه آن زمان دنبال راهحل میگردیم. در سمت درآمدها نیز درآمد حاصل از مالیات و سایر درآمدها پیشبینیشده است، اما درآمدهای ارزی که عمده آن حاصل فروش نفت است، پیشبینینشده، زیرا ممکن است قیمت نفت در جهان افت پیدا کند که نتیجه محرز آن عدمتحقق پیشبینیها، کاهش درآمدهای ارزی ایران و به تبع آن کسری بودجه خواهد بود. با این توضیح میتوان گفت بودجههای ما خلاف تصور، بودجههای پایداری هستند و امکان تغییر در آنها تقریبا صفر است. یعنی سرفصلهایی در بودجه وجود دارد که نمیتوان آن را دستکاری کرد و اغلب قابلتغییر نیستند. بر این اساس معتقدم استفاده از کلمه «پایدار» برای بودجه درست نیست و بهتر است از واژه «تکراری» برای آن استفاده کرد. یعنی سالهاست در تنظیم بودجه روندی را در پیش گرفتهایم که تا ۱۰ سال دیگر هم نمیتوانیم آن را تغییر دهیم و در نتیجه این وضعیت هر سال درگیر چالشهای سال قبل هستیم، منتها با شدت بیشتر.
برخی به انتقال کسری بودجه از این سالبهسال بعد است اشاره میکنند که من خیلی مطمئن نیستم که اینگونه باشد. ما در سالهای قبل هر سال حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد کسری بودجه داشتیم و حالا هم آمار جدیدی نداریم تا ببینیم این کسری بیشتر شده یا خیر. در سالهای گذشته یا با استقراض از شبکه بانکی یا استقراض از بانک مرکزی و تورم و انتشار اوراق سعی شده تا حدودی کسری بودجه تامین شود و بهنظر نمیرسد کسری امسال فشار چندانی را به بودجه سال بعد وارد کرده باشد.
البته این معضل فقط مختص کشور ما نیست، در اکثر کشورها کسری بودجه امری مرسوم است. اما مسئله مهم چگونگی اقدام در جهت جبران آن است. بیشتر اقتصادهای پیشرفته برای جبران کسری بودجهشان، اوراق قرضه منتشر و این اوراق را در بازار بدهیشان نقد و با این روش کسری بودجه خود را تامین میکنند. دقیقا به همین دلیل است که بیشتر این اقتصادها بدهی زیادی دارند، مانند امریکا، ژاپن، ایتالیا و...؛ بر این اساس میتوان گفت کسری بودجه معضلی ویژه کشور ما نیست، آنچه ما را در این زمینه ویژه کرده نحوه تامین کسری بودجه است؛ روشی غیرمتعارف که کشورهای دیگر ۴۰ سال پیش از آن استفاده میکردند و حالا در کشورشان منسوخ شده است. در نتیجه عمل به چنین روشی است که تورمی بزرگ و پایدار داریم.
در نهایت مهم این است که بر چالش کسری بودجه فائق بیاییم. به اعتقاد من کاهش یا کنترل کسری بودجه در شرایط فعلی اقدامی بسیار سخت است. برای تحقق این هدف از دو مسیر میتوان اقدام کرد؛ یکی کنترل هزینهها و دیگری افزایش درآمدها. در بخش نخست که امکان مانور کم است، زیرا تنها در یک مورد حقوق کارمندان، با وضعیت فعلی تورم، امکان کم کردن اعتبار این بخش وجود ندارد و مطالبه عمومی هم افزایش حقوق است. پس ناگزیر باید از راه دوم یعنی افزایش درآمدها اقدام کنیم که این مورد هم چندان ساده نیست زیرا افزایش مالیات از میزان کنونی هم ممکن نیست و در بخش درآمدهای نفتی نیز اکنون شرایط برای استخراج بیشتر سخت است؛ پس یا باید دارایی بفروشیم که حواشی شکلگرفته حول آن در سالهای اخیر کم نبوده یا اوراق منتشر کنیم و از مردم قرض کنیم، یا از بانکها قرض کنیم که این امر قدرت بانکها را تضعیف میکند یا باید استقراض بینالمللی انجام دهیم. بهترین کار این است که بتوانیم استقراض کنیم، اما منابع حاصل از این کار را صرف هزینههای جاری نکنیم، بلکه آن را در توسعه زیرساخت بهکار بگیریم تا بهواسطه این توسعه، درآمدها افزایش و کسری بودجه کاهش یابد. در این میان کمکردن هزینهها تقریبا غیرممکن است، زیرا عمده هزینههای دولت در بخش حقوق است که باتوجه به شرایط تورمی فعلی امکان کاهش آن وجود ندارد و در صورت اقدام برای این کار ممکن است خسران در بخش دولتی ایجاد و از نواحی دیگر هزینههایی به دولت تحمیل شود. در هر حال اگر راههایی برای صرفهجویی و پسانداز وجود داشت، بسیار راهگشا بود، اما باید شرایط تاحدودی برای حذف هزینه فراهم باشد.