لزوم توسعه دیدهبانهای فناوری
مهدی عباسی، رئیس پارک علم و فناوری استان البرز
یکی از دستاوردهای بزرگ کشور در چند دهه اخیر، رشد اکوسیستم دانشبنیان بوده و تحریمها در این رشد بیتاثیر نبودهاند. مطالعات و تجربه تولید در یک دهه اخیر نشان داده، اگرچه ماهیت تحریمها برای هر کشوری آسیبزننده است، اما در ایران موجب رشد و گسترش شرکتهای فناور و دانشبنیان شده است. بهعبارت روشنتر، تحریمها باعث شد کشور جهش بزرگی را در اکوسیستم دانشبنیان تجربه کند. بیشک عامل اعتماد صاحبان صنایع بهویژه صنایع استراتژیک به فناوران داخلی، موجب رفع نیازهایی شد که در اثر تحریم بهوجود آمده بودند و همین امر موجب پیشرفت هم شد. شاید در گذشته کمتر تصور میشد که جوانان نخبه فناور نقش جدیتری در سیستم صنایع کشور داشته باشند. بهطورقطع باوجود تحریمها و نیازهای موجود، نخبگان گرد هم آمدند و با آزمون و خطا توانستند به محصول یا خدمتی دست پیدا کنند که نیاز داخلی مرتفع شود.
وقتی نیازهای داخلی تاحدی برطرف شد، در برخی زمینههای فناوری توانستیم خود را به مرز علم برسانیم و بهجایی برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم. مهمترین مزیتی که داریم، فناوری ارزانقیمتی است که در اختیار دانشبنیانها قرار گرفته است و میتواند بهعنوان نقطه قوت کشور در امر دیپلماسی فناوری در نظر گرفته شود. بهعبارت روشنتر، دستاوردهای فناوران ایرانی برای برخی کشورها که نیازمند این تولیدات هستند و از طرفی هم تحریمها برای این کشورها موضوعیت ندارد، میتواند آورده اقتصادی تاثیرگذاری در برداشته باشد.
اگر ما نیازهای کشورهای اطراف نظیر عراق، سوریه، افغانستان و کشورها حاشیه خلیجفارس را در نظر بگیریم، میتوانیم صادرات را چندین برابر کنیم. حتی میتوانیم معادل شرکتهای نفتی درآمدزایی داشته باشیم. حال برای اینکه این امر محقق شود، نیازمند ایجاد زمینههایی هستیم. راه توسعه دیپلماسی فناوری از دیدهبانهای علم و فناوری میگذرد. با تربیت بیشتر دیدهبانهای فناوری، میتوان به نیاز کشورهای گفتهشده اشراف بیشتری داشت. این افراد میتوانند گرای دقیقتری از بازار کشورها و نیازهای موجود به فناوران کشور بدهند. در کل توسعه دیپلماسی و همکاریهای فناورانه منوط به نیازسنجی دقیق از کشورها است. حال اگر بتوانیم چنین سازکاری را توسعه دهیم، زیستبوم دانشبنیان بهویژه پارکهای علم و فناوری، بهطورقطع نقش گستردهای را در نظام فناوری منطقه بهویژه در کشورهای اطراف خواهند داشت.
امروز بهجرأت میتوان گفت؛ در بسیاری موارد، کشور به فناوری لازم رسیده است و برتری کافی را نسبت به کشورهای منطقه در دستیابی به فناوری دارد. تنها فرآیندی که باید انجام شود، معرفی استاندارد و اصولی از تولیدات دانشبنیان در کشورها است که این باید زمینهسازی شود.
بهعبارتدیگر، باید شرایطی مهیا شود که بتوانیم به بازار کشورهای اطراف ورود کنیم. شاید در بسیاری از موارد شرکتهای دانشبنیان و فناوران، محصولات یا خدماتی ارائه دادهاند که در داخل کشور نیازی به این تولیدات وجود نداشته است، اما باید یادآور شویم که همین دستاوردها در بسیاری از کشورها بسیار کارآ و مفید است، بنابراین حتما باید دیدهبان فناوری در کشورهای مختلف راهاندازی شود.
اگر نگاهی به فعالیت تجاری چین در ایران بیندازیم، میبینیم که هنوز دیدهبانهایشان در ایران فعال هستند تا بدانند چه دستاوردهایی را باید به ایران صادر کنند؛ بههمیندلیل است که امروز هر کالایی در ایران نمونه چینی هم دارد.
کار دیدهبانهای فناوری، تشخیص جامعه هدف در کشورها است. بیشک وقتی کالای دانشبنیان ایرانی در کشوری رسوخ پیدا کند، تبدیل به برند و مسیر برای تولیدات بعدی بسیار هموارتر میشود.
تجربه نشان داده است؛ در هیچ کشوری، دولتها بهدلیل هویت ساختاری خود، هرگز در امر کسبوکار موفق نبودهاند، بههمیندلیل اغلب دولتها بهجای مشارکت در کسبوکار، نسبت به شناسایی فرصتها و متمرکز کردن منابع خود اقدام میکنند و امور خلق ارزش و خلق سود را به شرکتها و سازمانهای خصوصی یا نیمهخصوصی واگذار میکنند. در دیپلماسی فناوری هم بههمین ترتیب یعنی دولت باید نسبت به تنظیمگری آیندهمحور اقدام کند و مسیر دستیابی شرکتهای خصولتی و شرکتهای خصوصی را به درآمدهای غیرمولد مسدود کند تا بهتبع آن، اغلب صنایع بزرگی که نقش فیل سفید را برای دولت ایفا میکنند، به اهمیت استفاده از داده و فناوری پی ببرند و به ترکیب سازمان یعنی ترکیب کردن ساختار خود با دنیای دیجیتال و استفاده از داده برای تصمیمسازی و تصمیمگیری تولید استاندارد و بهینه اقدام کنند.