تمرکز بر تولید بیشتر شود
ابراهیم محمدولی-کارشناس بازار سکه و ارز
درست چند ساعت بعد از تحولات اخیر در خاورمیانه، بازار طلا و ارز در (بازار غیررسمی) ایران نسبت به این خبر از خود واکنش نشان داد و قیمتها روند صعودی گرفتند. (البته این تنش بینالمللی بهسرعت بر نرخ اونس جهانی طلا اثر گذاشت و شاهد افزایش نرخ اونس جهانی نیز بودیم). این تجربه بار دیگر نشان داد که اقتصاد ایران خبری شده است و متناسب با اخبار منتشرشده، روند صعودی یا نزولی به خود میگیرد؛ از اینرو لازم است که سیاستها و شرایطی در نظر گرفته شود که بازار به شرایط ثبات نزدیک شود.
در اقتصاد فعلی، دلالی و واسطهگری رواج دارد و زمانیکه اقتصاد برپایه دلالی استوار باشد، تردیدی وجود ندارد که اقتصاد تحتتاثیر رفتارهای بیرون از مرزها قرار میگیرد. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که تحولات جزئی در کشورهای پیرامونی نیز در اقتصاد ایران تاثیر مثبت و منفی میگذارد، اما کشوری که حجم منابع معدنی آن فراوان است، نباید که بازارش چنین متاثر از تحولات خارجی قرار بگیرد.
این بخش نیاز به درایت و مدیریت دارد؛ باید در این منابع کار شود و مواد تبدیل به محصولات نهایی شوند که ارزشافزوده فراوان خلق کنند؛ متاسفانه ما به خامفروشی بسنده و عادت و اینگونه اشتغالزایی و خلق پول را به سایر کشورها هدایت کردهایم. زمانیکه اقتصاد ایران به این سمت هدایت شده است، باید منتظر چنین اتفاقاتی باشیم.
پول ملی مانند پرچم آن کشور است و باید نسبت به آن حساسیت داشته باشیم، اما متاسفانه بهدلیل کمکاریهایی که در چند دهه گذشته رخ داده است؛ هر اتفاق کوچکی باعث میشود که ارزش ریال افت کند. وزارت صمت باید تمرکز بیشتری روی تولید و صنعت جواهرسازی داشته باشد. در این زمینه، نیروهای وارسته، بادانش و هنرمند در ایران کم نیستند و میتوانند صاحب سبک شوند.
باید در تولید و صنایع بیشتر متمرکز شویم، چراکه تلاطمها در بازارهای موازی همیشگی است، اما تا زمانی که مدیریت در این زمینه بهروز نشود، شاهد نوسانها در نرخ ارز خواهیم بود. بهنظر بنده، مدیریت بهروز به این معناست که در کنار دنبال کردن بحث بازرگانی، صنایع، تولید و اشتغال نیز محور قرار بگیرد. چندین شاخص در کشور مانند اشتغال، صادرات و ارزآوری پایین آمده و این موضوع، در نهایت باعث کاهش ارزش پول ملی شده است.
ایجاد نوسان در نرخ طلا منحصر به بازار ایران نیست و بعد از تحولات ایجادشده در خاورمیانه نیز، شاهد تغییرات در نرخ طلا در بازارهای جهانی نیز شدیم. اما بهنظر میآید که این تغییرات مدیریت شده است و اگر چنین نبود، نرخ اونس جهانی باید بهحدود ۲ هزار و ۳۰۰ دلار تا ۲ هزار و ۴۰۰ دلار میرسید، نه اینکه هر اونس طلا حدود هزار و ۸۵۰ دلار باشد.
امروز موسسات مالی در دنیا تلاش دارند که سرمایه در موسسات آنها بماند و به نظر میرسد برای اینکه مشتری در بازار بماند، نرخ طلا را بهناچار پایین نگه داشتهاند. در ۲ روز گذشته نرخ هر مثقال طلا ۹میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بود، اما بعد از تنشهای اخیر در هر گرم طلا، ۲۵۰هزار تومان افزایش نرخ، تجربه شد. بانک مرکزی باید برای مهار بازار، سیاست جدیدی را در نظر بگیرد. اگر این بانک در ۱۵سالی که گذشته است، موسسات مالی را مجاب میکرد که بر تولید تمرکز بیشتری کنند، بدون تردید امکان کنترل بر قیمتها وجود داشت. در دنیا بانک مرکزی برای تولید و صنایع بیشتر نقدینگی تخصیص میدهند، اما متاسفانه در کشور حمایتی از تولید نمیشود.
بهنظر بنده، مرکزیت در تولیدات زودبازده باید تقویت شود؛ اگر چنین روندی صورت بگیرد، بدون تردید شاهد اتفاقات خوب در حوزه تولید خواهیم شد. این نگاه بانک مرکزی باید تغییر کند و نباید بهدنبال سود باشد و هر چقدر میزان تسهیلات به بنگاههای تولید زودبازده بیشتر شود، بازار داخلی متحول خواهد شد. مشروط بر اینکه، همگام با یکدیگر قدم برداریم. واحدهای تولیدی حامی جز بانکها ندارند و اگر رها شوند، امکان تامین نقدینگی آنها بهحداقل خواهد رسید.