-

افزایش درآمد بانکی از راه افزایش سود سپرده

مهدی صادقی - کارشناس اقتصاد

در سراسر جهان حجم پول موجود در بازار یا همان «نقدینگی» توسط بانک مرکزی آن کشور خلق می‌شود، اما همین خلق پول اگر کنترل نشود موجب به‌وجود‌آمدن بحرانی به‌نام تورم خواهد شد؛ بنابراین فهم دقیق فرآیند خلق پول در شبکه بانکی، نقش بانک مرکزی در آن و اصلاح این فرآیند نقش محوری در موفقیت چارچوب هدف‌گذاری تورم دارد. یکی از کارکرد‌های نظام بانکی ارائه تسهیلات است. به‌عبارت دیگر شبکه بانکی همواره در حال خلق پول (دارایی نقدشونده و بسیار کم‌ریسک) از دارایی‌های با ریسک بیشتر و نقدشوندگی کمتر است. این فرآیند غیر‌متمرکز خلق پول توسط شبکه بانکی یکی از مهم‌ترین اجزای هر نظام اقتصادی است و نقش مهمی در هدایت یا انحراف منابع اقتصادی به سمت فعالیت‌های مولد یا غیرمولد دارد.
دقیقا به‌دلیل همین نقش شبکه‌ بانکی در فرآیند غیر‌متمرکز خلق پول، بانک‌ها باید تخمین صحیحی از درآمدهای فعلی و آینده فعالیتی که به آن وام می‌دهند داشته باشند. در گام بعد نیز شبکه بانکی برای ادامه فعالیت باید به اندازه کافی سرمایه داشته باشد.
میزان پولی که بانک بابت پرداخت تسهیلات دریافت می‌کند «نرخ بهره» نام دارد که تاثیر بسزایی در تامین منابع مالی بانک‌ها دارد.
به‌نظر می‌رسد افزایش نرخ سود بانکی باعث افزایش نکول وام‌ها و در نتیجه افزایش زیاندهی بانک‌ها می‌شود و آنها را به سمت استقراض از بانک مرکزی سوق می‌دهد. در ادامه استقراض بانک‌ها از بانک مرکزی موجب افزایش نقدینگی می‌شود و تورم را افزایش می‌دهد؛ بنابراین افزایش نرخ بهره ممکن است در کوتاه‌مدت منجر به کنترل تورم شود، اما در بلندمدت اقتصاد با تورم انباشته مواجه می‌شود و اثر شلاقی آن در سال‌های بعد ظاهر خواهد شد.
معمولا برای کنترل سپرده‌های بانکی دو حالت قابل پیش‌بینی است؛ یکی افزایش درآمد بانک‌ها از راه افزایش سود سپرده و دوم کاهش نرخ بهره تسهیلات بانکی به بنگاه‌های اقتصادی برای کم کردن نرخ تمام‌شده محصولات. هر چه نرخ بهره پایین‌تر باشد بنگاه‌ها راحت‌تر می‌توانند دیون خود به بانک را بپردازند و تمامی سود حاصل از فروش برای بازپرداخت وام مصرف نمی‌شود و در نهایت نرخ تمام‌شده کالا یا خدمات کاهش می‌یابد.
اگر نرخ سود سپرده‌های بانکی بالاتر از نرخ تورم باشد، سرمایه‌ها به سمت بانک حرکت می‌کند و افزایش نرخ سود بانکی موثر خواهد بود؛ بنابراین نرخ تورم بالای ۴۰ درصد و نرخ بهره ٢٠ درصدی جذابیتی برای سپرده‌گذاری در بانک ایجاد نمی‌کند، چون نرخ ٢٠ درصدی سود بانکی برای سپرده‌گذار با تورم ۴۰ درصدی نرخ بهره منفی محسوب می‌شود؛ یعنی قدرت خرید کسانی که پول خود را با سود بانکی سالانه ۲۰ درصد در بانک سپرده‌گذاری کرده‌اند، نسبت به نرخ تورم چندین درصد کمتر می‌شود. از همین رو با پایین بودن نرخ سود بانکی نسبت به تورم سپرده‌گذاری در بانک برای مردم جذابیتی ندارد؛ مگر افرادی که از روحیه ریسک‌پذیری کمتری برخوردار باشند و ترجیح دهند دارایی خود را با این نرخ سود در بانک سپرده‌گذاری کنند. در نهایت اینکه کاهش نرخ سود باعث کاهش نرخ تمام‌شده پول بانک‌ها و نکول وام‌های بانکی می‌شود و در نتیجه وضعیت سودآوری و ترازنامه بانک‌ها بهبود می‌یابد. در نقطه مقابل، کاهش جذابیت سپرده‌گذاری در بانک‌ها باعث تمایل صاحبان منابع مالی به فعالیت اقتصادی می‌شود، چراکه صاحبان سرمایه سعی دارند ارزش دارایی خود را حفظ کنند و در کنار آن سودی نیز به‌دست بیاورند. بنابراین وقتی سود بدون ریسک بانک‌ها بالا باشد، تمایل به فعالیت اقتصادی کاهش می‌یابد که با کاهش نرخ سود بانکی، این مانع از بین می‌رود.
لازم است اگر سیاست کاهش نرخ بهره بانکی یا اوراق در پیش گرفته می‌شود حرکت حجم نقدینگی‌ها به سمت سایر بازارها با ابزارهای پیشگیرانه مانند مالیات کنترل شود؛ در غیر این صورت این کاهش نرخ بهره می‌تواند تمامی بازارها را با بحران‌های جدیدی روبه‌رو کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*