وقتی یارانهها نمیرسند؛ جامعه در مسیر فرسایش
طرح پرداخت یارانه نقدی با هدف ارتقای سطح معیشت مردم آغاز شد، اما در عمل نتوانست به وعدههای اولیه خود جامه عمل بپوشاند. اکنون دولت ناچار است یارانه تعداد زیادی از شهروندان را قطع کند؛ تصمیمی که با واکنشهای گستردهای همراه بوده است. در این میان، اشتباهات موجود در اطلاعات مالی افراد باعث شده فرآیند حذف از فهرست دریافتکنندگان یارانه با چالشهای جدی و نارضایتی عمومی مواجه شود.

یارانه نقدی زمانی امیدی برای چرخاندن زندگی خانوادههای کمدرآمد بود، اما امروز به رقمی ناچیز و بیاثر تبدیل شده که حتی هزینه یک وعده غذایی را پوشش نمیدهد. در شرایطی که خانوادههای کارگری با فشارهای اقتصادی روزافزون مواجهاند، استمرار این سیاست نهتنها کمکی به کاهش مشکلات نکرده، بلکه با اتلاف منابع مالی، فرصت اصلاحات بنیادین را نیز از بین برده است.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازنگری در سیاستهای حمایتی احساس میشود. حرکت بهسوی اصلاحات ساختاری، با تمرکز بر افزایش قدرت خرید واقعی کارگران و ایجاد نظامی پایدار برای تأمین امنیت اجتماعی، میتواند راهی برای خروج از بنبست فعلی باشد. تنها با چنین رویکردی است که میتوان به بهبود وضعیت معیشتی خانوادههای کارگری و بازگرداندن اعتماد عمومی امیدوار بود.
ادامه یا توقف اجرای طرح یارانه نقدی؛ مساله این است!
طرح یارانه نقدی با وعده بهبود معیشت مردم به اجرا در آمد اما در نهایت به اینجا رسید که دولت مجبور است یارانه تعداد قابل توجهی از افراد را قطع کند. در این بین اما به دلیل اطلاعات اشتباه مالی حذف از لیست یارانه نقدی نیز با مشکلات بسیاری همراه است.
حالا بعد از گذشت نزدیک به 14 سال بحث بر سر ادامه اجرای این طرح یا متوقف کردن آن بار دیگر به موضوعی مورد بحث تبدیل شده است. اما مساله اینجاست که ادامه یا توقف این طرح علاوه بر پیامدهای اقتصادی چه پیامدهای اجتماعی برای جامعه به همراه خواهد داشت.
یارانه با افزایش افسارگسیخته تورم عملا هیچ مشکلی را در معیشت افراد حل نمیکند
خسرو دهقان، کارشناس رفاه اجتماعی، در این باره به تجارتنیوز میگوید: کارگران امروز نه تنها از تأمین نیازهای اساسی خود ناتوان شدهاند، بلکه حتی در زمینه خوراک هم دچار محدودیت جدی هستند. همین نبود امنیت معیشتی باعث میشود تا افراد با بحرانهای روحی و روانی بسیاری مواجه شوند که یکی از پیامدهای اجتماعی ناکارآمدی طرح پرداخت یارانه نقدی است.
او میافزاید: زمانی پرداخت همین یارانه نقدی باعث میشد تا خانوادههای روستایی با استفاده از آن هزینههای زندگیشان را تامین کرده و اصلا وارد بازار کار و تولید نشوند. اما با افزایش افسارگسیخته تورم عملا یارانه هیچ مشکلی را در معیشت افراد حل نمیکند.
خانوادههای بیبضاعت از نظر روانی به یارانه نقدی وابسته هستند
این کارشناس رفاه اجتماعی اظهار میدارد: از سوی دیگر حذف یکباره آن میتواند برای بسیاری از افراد باعث شوک شده و چرخه زندگی آنها را با مشکلات جدیتری مواجه کند. هر چند مبلغ یارانه در حال حاضر عدد قابل توجهی نیست ولی خیلی از خانوادههای بیبضاعت از نظر روانی هم که شده به این مساله وابسته هستند.
شکست یارانه نقدی در تأمین رفاه خانوادههای کارگری پیامدهای اجتماعی گستردهای به دنبال داشته است / شکاف میان طبقات مرفه و کارگر حتی با وجود پرداخت یارانه عمیقتر شده است
خسرو دهقان در بخش دیگری از سخنان خود به پیامدهای اجتماعی ناکامی یارانه نقدی اشاره کرده و میافزاید: شکست یارانه نقدی در تأمین رفاه خانوادههای کارگری پیامدهای اجتماعی گستردهای به دنبال داشته است. یکی از عمده پیامدهای آن افزایش فاصله طبقاتی است. حتی با وجود پرداخت یارانه شکاف میان طبقات مرفه و کارگر عمیقتر شده است.
این کارشناس رفاه اجتماعی ادامه میدهد: از طرف دیگر این مساله باعث افزایش پنهان فقر در جامعه شده چرا که الان سرپرست یک خانواده کارگری برای تامین معیشت خود مجبور است ساعتهای طولانی کار کند و یا چند شیفت متوالی داشته باشد.
یارانه نقدی باید به تدریج حذف و منابع آن صرف خدمات عمومی مانند بیمه سلامت، آموزش رایگان و مسکن کارگری شود
دهقان اظهار میدارد: فشار اقتصادی تاثیر بهسزایی بر سلامت روان افراد داشته و آنها را به دام افسردگی، استرس و… میاندازد و این مسایل میتواند سلامت روان جامعه را با اختلال مواجه کند. بنا به همین دلایل بهترین راهکار این است که یارانه نقدی به تدریج حذف شود و منابع آن صرف خدمات عمومی مانند بیمه سلامت، آموزش رایگان و مسکن کارگری شود. این سیاستها میتوانند اثر بلندمدت و پایدارتری نسبت به پرداخت پول نقد داشته باشند.
پرداخت بدون پشتوانه یارانه نقدی موجب افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم شد
این کارشناس رفاه اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات ساختاری یارانه نقدی اشاره کرده و میگوید: یارانه نقدی به چند دلیل نتوانست به هدف اولیه خود برسد. دلیل اول تورمزا بودن طرح پرداخت یارانه نقدی بود. در واقع این پرداخت بدون پشتوانه تولیدی موجب افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم شد و هر بار دولت منابع بیشتری را صرف یارانه نقدی کرد، به دلیل افزایش قیمتها عملا اثر یارانه خنثی شد. همین مساله نوعی سرخوردگی اجتماعی را به دنبال داشت.
او میافزاید: از طرف دیگر ثابت ماندن مبلغ یارانه در برابر رشد هزینهها باعث شد قدرت خرید با استفاده از آن به نزدیک صفر برسد و به این ترتیب ارزش یارانه در زندگی مردم بیاثر شد.
هدفگذاری صورت گرفته برای پرداخت یارانه از ابتدا اشتباه بود
خسرو دهقان با اشاره به اینکه هدفگذاری صورت گرفته برای پرداخت یارانه از ابتدا اشتباه بود میگوید: یارانه نقدی بهجای اینکه صرفاً به دهکهای پایین داده شود، به تمام جمعیت تعلق گرفت و منابع کشور را هدر داد. همچنین دولتها با استناد به پرداخت یارانه، از افزایش واقعی دستمزد یا توسعه خدمات عمومی (مثل بیمه درمانی یا آموزش رایگان) شانه خالی کردند.
یارانه نقدی در بلندمدت مانع اصلاحات بنیادی در اقتصاد شد
او میافزاید: یارانه نقدی اگرچه در کوتاهمدت نوعی رضایت عمومی ایجاد کرد، اما در بلندمدت مانع اصلاحات بنیادی در اقتصاد شد. امروز خانوادههای کارگری همچنان با مشکلاتی مانند مسکن، درمان و آموزش دستبهگریباناند و یارانه نقدی هیچگاه نتوانست بار این مشکلات را سبک کند.