بیکاری در انتظار کارگران خاورمیانه
هوشمصنوعی (AI) تاثیرات قابلتوجهی بر بازار کار داشته است، بهطوریکه در سالهای آینده، شاهد تغییرات اجتماعی و اقتصادی بزرگی خواهیم بود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند با پیشرفت فناوری هوشمصنوعی، بسیاری از مشاغل مانند نویسندگان، وکلا، تولیدکنندگان محتوا، هنرمندان و حتی کدنویسان و برنامهنویسان جای خود را به هوشمصنوعی خواهند داد. در همین حال برخی از گزارشهای بینالمللی معتقدند در شرایطی که ممکن است شاهد پیشرفت مشاغل در عصر هوشمصنوعی باشیم، در عین حال این خطر نیز وجود دارد که این فناوری باعث بیکاری شماری از کارگران روزمزد و فصلی در مشاغل خرد شود. طبق گزارش شرکت مکینزی؛ در خاورمیانه، حدود ۴۵ درصد از کارها تا سال ۲۰۳۰ درگیر اتوماسیون شده یا بهعبارت بهتر خودکار خواهند شد.
زودتر کار با هوشمصنوعی را یاد بگیرید!
پیشرفت فناوری هوشمصنوعی، باعث کاهش تقاضا برای بعضی مشاغل و باعث افزایش بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی برای بسیاری از کارمندان و کارگران شده است. برای نمونه، هوش مصنوعی بهطورمعمول توانایی انجام وظایف با کارآیی و دقت بیشتری از انسانها را دارد، بنابراین بهراحتی جایگزین نیروی انسانی میشود. از آنجا که سیستمهای نرمافزاری و ترکیبی از سختافزار و نرمافزار در نتیجه استفاده از هوش مصنوعی توانمندتر میشوند، جایگزین شدن بخش بیشتری از کار انسان امروزی با ماشینها، بهطورفزایندهای از نظر اقتصادی بهصرفه است.
هرچند درکنار آثار منفی هوشمصنوعی بر اشتغال و حقوق کارگران و کارمندان، این فناوری میتواند فرصتهایی برای توسعه مهارت فرد و ایجاد شغل ارائه کند، بنابراین افرادی که مهارتهای جدید در زمینه استفاده از هوشمصنوعی را فرا بگیرند، میتوانند در بازار کار در حال تغییر، موقعیت بهتری پیدا کنند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اجرای هوشمصنوعی، باعث پدیدار شدن صنایع و شغلهای جدید میشود. البته بهنظر میرسد ایجاد چارچوبهایی برای استفاده مسئولانه از فناوری هوشمصنوعی بسیار ضروری است.
تاثیر هوشمصنوعی بر بازار کار، اجتنابناپذیر است
فاطمه عزیزخانی، کارشناس اقتصادی بااشاره به آثار هوشمصنوعی بر بازار کار گفت: شواهد نشان میدهد که هر موج جدید از پیشرفت تکنولوژی، نگرانیهایی در بازار کار ایجاد میکند و بحثهای کنونی پیرامون تاثیر هوشمصنوعی ( AI ) بر بازار کار، مشابه بحثهای اوایل دهه ۱۹۰۰ همزمان با ظهور اتوماسیون صنعتی یا حتی بحثهای دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و ابداع رایانهها است. وی افزود: در این میان، 2 دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه وجود دارد. خوشبینها فناوری جدید را وسیلهای برای رهایی کارگران از کارهای سخت میدانند و بدبینها زنگ خطر تهدید قریبالوقوع مشاغل و خطر بیکاری گسترده را گوشزد میکنند، اما بدیهی است که بررسی دقیقتر این موضوع، نیازمند جمعآوری داده و تعریف شاخصهایی متکی بر ویژگیها و ظرفیتهای خاص هوشمصنوعی است تا بتواند پیامدهای آن بر تقاضای نیروی کار و توزیع درآمد را بهطوردقیق نشان دهد.
بهگفته این کارشناس اقتصادی، در حال حاضر تاثیر هوشمصنوعی ( AI: Artificial Intelligence ) بر بازار کار و اشتغال، موضوع موردبحث بین پژوهشگران و سیاستگذاران است. اما باتوجه به چندوجهی بودن بازار کار میتوان پیشبینی کرد که ظهور هوشمصنوعی، بازیگران اصلی بازار کار (شامل خانوارها، بنگاههای اقتصادی، دولت و سیاستهای آن و در نهایت قانون و مقررات موجود در بازار کار) را تحتتاثیر قرار بدهد و شدت و میزان اثرگذاری بر نیروی انسانی بسته به جنسیت، تحصیلات، منطقه و نوع فعالیت متفاوت باشد.
افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها
عزیزخانی افزود: هوشمصنوعی ظرفیت تغییر مشاغل و نیازهای مهارتی، افزایش رشد اقتصادی، نوآوری و ایجاد فرصتهای جدید برای کارگران را دارد. بهعبارت دیگر، هوشمصنوعی در حال تغییر شکل دادن اقتصادها و جوامع همراه با ارائه محصولات و خدمات جدید، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها است، اما در این میان نگرانیهایی درباره افزایش جابهجایی شغلی، تشدید نابرابری درآمد یا تخریب و حذف مشاغل هم وجود دارد. این نگرانیها ناشی از توانایی تطبیق سریع هوشمصنوعی با بسیاری از مشاغل، سیال و روان بودن هوشمصنوعی و ظرفیت اثرگذاری آن بر هر یک از بخشهای اقتصادی است.
بهگفته این کارشناس اقتصادی از منظر نظری، تاثیر هوشمصنوعی بر اشتغال و دستمزد مبهم است و به نوع هوشمصنوعی در حال توسعه و استقرار، نحوه توسعه و استقرار آن، شرایط و سیاست بازار کار بستگی دارد. اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افرادی که در مشاغل با دستمزد یا تحصیلات بالاتر هستند، رشد دستمزد بالاتری را با ظهور هوشمصنوعی تجربه میکنند.
تشدید نابرابری در بازار کار
وی ضمن بیان این مطلب افزود: بهعبارت دیگر، هوشمصنوعی مکمل این دست از کارگران خواهد بود و بهطور مشابه، برخی شرکتها که نسبت به سایرین در جایگاه بهتری برای توسعه یا استقرار هوشمصنوعی قرار دارند، از این مزایا سهم بیشتری میبرند. با این رویه بدیهی است در ابتدا دستاوردهای هوشمصنوعی به تعداد خاصی از کارگران یا شرکتها (با قدرت بیش از حد در بازار) محدود میشود و این مسئله شکاف و نابرابری در بازار کار را تشدید خواهد کرد.
تسهیل همکاری انسان و ماشین
عزیزخانی بااشاره به نقش هوشمصنوعی در تسهیل همکاری انسان و ماشین گفت: این تکنولوژی به کارگران در اجرای وظایف خستهکننده یا سختگیرانه کمک میکند و در عین حال به آنها اجازه میدهد تا از تواناییهای منحصربهفرد انسانی خود استفاده کنند. هوشمصنوعی میتواند راهحلهای مناسبی برای مدیریت منابع انسانی ارائه دهد و بهطورکلی هوشمصنوعی با بازطراحی مشاغل، نحوه تعامل کارگران با یکدیگر و تعامل کارگران با ماشین را تغییر میدهد و بهمراتب نحوه نظارت و کنترل بهرهوری نیز دستخوش تغییر خواهد شد. بهعبارتکلیتر، هوشمصنوعی بر قواعد و روابط بازار کار اثر گذاشته و آن را نیز تغییر میدهد.
تاکید بر آموزش، جدیتر از گذشته
عزیزخانی بااشاره به تاثیر هوشمصنوعی بر تخریب مشاغل گفت: بررسیها نشان میدهد قرار گرفتن در معرض هوشمصنوعی لزوما بهمعنی از بین رفتن مشاغل نیست و در اصل، این فرآیند ایجاب میکند کارگران برای سازماندهی مجدد وظایف، انجام وظایف جدید و مقابله با از دست دادن شغل، مهارتهای جدیدی بیاموزند. بنابراین، غالب تاثیرات هوشمصنوعی بر بازار کار، مبتنی بر سازماندهی مجدد وظایف و مشاغل است و مکمل فعالیت نیروی انسانی خواهد بود، نه اینکه جایگزین آن شود. البته مهارتآموزی در این فرآیند، تنها بهمعنای کسب مهارتهای مرتبط با هوشمصنوعی نیست، بلکه بر مهارتهایی که هوشمصنوعی قابلیت انجام آن را ندارد نیز، تاکید میکند؛ از جمله هوش خلاق و اجتماعی، مهارتهای استدلال و مهارتهای مقابله با عدمقطعیت.
وی افزود: در این میان، میزان تاثیر هوشمصنوعی بر اشتغال، بهمیزان انگیزه شرکتها برای حفظ و بازآموزی کارکنان و عوامل نهادی و زیرساختها مانند آموزش و مهارتآموزی، قابلیت جستوجوی شغل و سیاستهایی نظیر تامین مالی، مشوقهای مالیاتی و سیستمهای مزایای اجتماعی بستگی دارد.
وی افزود: نکته مهم اینکه، ورود و نفوذ هوشمصنوعی به اقتصاد در جوامع مختلف اجتنابناپذیر است و بهطبع فارغ از آثار مثبت یا منفی، تمام زوایای بازار کار از جمله کمیت و کیفیت مشاغل، توزیع درآمد، بهرهوری، کنترل و نظارت و قواعد بازی، متاثر از هوشمصنوعی خواهد بود و این ضرورت نگرش و مدیریت جدید منابع انسانی را نشان میدهد.
عزیزخانی بااشاره به سوالات مطرح در این حوزه گفت: درک اینکه چگونه شرکتها و کارگران به انتقال هوشمصنوعی نگاه میکنند، چگونه تصمیمگیری میشود و تحت چه مدلهای مدیریتی و چه سیاستها و نهادهایی هدایت میشود؟ از جمله این سوالات است، اما در نهایت میتوان گفت اثرات اجتماعی و اقتصادی هوشمصنوعی تا حد زیادی به نحوه مدیریت آن بستگی دارد و نتایج انتقال تکنولوژی از پیش تعیینشده نیست و این انسانها هستند که باید روند و کیفیت انتقال فناوری را هدایت کنند.
بازار کار دگرگون میشود
براساس مطالعه اخیر مجمع جهانی اقتصاد، انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵، هوشمصنوعی ۷۵ میلیون شغل را در سراسر جهان، خودکارسازی کند و در عین حال ۱۳۳ میلیون شغل جدید بهجای آنها ایجاد کند. این دگرگونی بازار کار، چالشها و فرصتهایی را برای کارگران و کارفرمایان بهطوریکسان ایجاد میکند.
تاثیرات هوشمصنوعی بر بازار کار در آینده بهمیزان پذیرش گسترده و سرعت ادغام آن در محیط کار بستگی دارد. براساس گزارش اخیر PwC (یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات مشاوره مدیریت، مشاوره مالی و سرمایهگذاری، مشاوره حقوقی و مالیاتی، بیمسنجی، خدمات حسابداری و حسابرسی در جهان)، تخمین زده میشود که ۳۸ درصد مشاغل ایالاتمتحده تا اوایل دهه ۲۰۳۰ در معرض خطر بالای اتوماسیون قرار دارند.
با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل در معرض خطر هستند. همین گزارش نشان میدهد که مشاغل در بخشهای مراقبتهای بهداشتی، آموزش و خدمات اجتماعی کمتر خودکار میشوند، زیرا به تعامل انسانی و همدلی بیشتری نیاز دارند.
همچنین ادغام هوشمصنوعی در محیط کار، فرصتهایی را برای کارمندان فراهم میکند تا مهارتهای جدید را بیاموزند و شغل خود را پیشرفت دهند. براساس گزارش موسسه بروکینگز ( Brookings Institution ـ یک سازمان غیرانتفاعی غیرجانبدارانه امریکایی از نوع اتاق فکر)، انتظار میرود مشاغل در زمینههایی مانند تجزیه و تحلیل دادهها، توسعه نرمافزار و یادگیری ماشین در سالهای آینده رشد و فرصتهای جدیدی را برای کارگران فراهم کنند.
کارگران کدام مشاغل بیشتر در خطر هستند؟
نشریه اینترنتی فستکمپانی در گزارشی درباره آینده مشاغل و اقتصاد خرد در خاورمیانه ـ در اثر رشد هوشمصنوعی ـ نوشته که کارگران روزمزد یا حتی کارگران آزاد فصلی، باید شیوه و مسیر حرکت در چشمانداز در حال تغییر اقتصاد مشاغل خرد را یاد بگیرند تا بتوانند از این شناخت برای سرمایهگذاری در زمینه آینده کاری خود استفاده کنند.
یکی از مهمترین روشهایی که هوشمصنوعی بر اقتصاد مشاغل خرد تاثیر میگذارد، اتوماسیون یا خودکار کردن کارهای روتین و روزمره است که زمانی توسط کارگران انجام میشدند. بهعنوانمثال، پلتفرمهایی مانند اوبر و لیفت هماکنون در حال آزمایش خودروهای خودران هستند که این موضوع میتواند به بیکاری رانندگان انسانی منجر شود.
مشاغلی مانند بازاریابی، نویسندگی و مشاغل خلاقانه در آینده، همچنان موردنیاز خواهند بود، البته بهشرطیکه بتوانند خود را با هوشمصنوعی سازگار کنند.
سخن پایانی
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که پل کروگمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، در یکی از اپیزودهای پادکست « Odd Lots » شرکت رسانه جمعی «بلومبرگ»( Bloomberg ) گفت: رونق هوشمصنوعی ممکن است شغل شما را از بین ببرد و ما نمیتوانیم در این زمینه کاری انجام دهیم. منظور کروگمن این است که رونق هوشمصنوعی، بهجای ویران کردن یک منطقه یا گروه اجتماعی خاص، احتمالا برخی مشاغل موسوم به «یقه سفید» یا مشاغل یدی را بهطورمساوی در سراسر کشور از بین خواهد برد. بهگفته کروگمن، این بدان معناست که طراحی سیاستهای اصلاحی برای کمک به کارگران آواره، دشوار خواهد بود.