صنایع معدنی، از متهمان بیابانزایی
بیابانزایی پدیدهای است که در اثر عملکرد نادرست انسان در طبیعت پدید میآید.
بیابانزایی یکی از شیوههای تخریب خاک در مناطق خشک، نیمهخشک و کمرطوبت است که بر اثر عوامل مختلف از جمله تغییر آبوهوا و فعالیتهای انسانی اتفاق میافتد. استخراج از معادن و توسعه صنایعمعدنی خود یکی از عوامل موثر بر بیابانزایی هستند، البته میتوان با اجرای اقدامات مختلف این اثرات منفی را محدود کرد.
کاهش تخریب محیطزیست
حسن حسینقلی، فعال بخش معدن در گفتوگو با صمت و درباره آثار منفی فعالیتهای معدنی بر محیطزیست اظهار کرد: حیات بشر در زمین بهمنزله تخریب محیطزیست است. تمامی فرآیندهای تولیدی، لطماتی را به طبیعت تحمیل میکند؛ با این وجود نمیتوان مانع زندگی بشر شد، البته میتوان آسیبهای ناشی از فعالیتهای بشر در همه حوزهها به محیطزیست را بهحداقل رساند. وی افزود: فعالیت در بخش معدن و صنایعمعدنی نیز آسیبهایی را به طبیعت تحمیل میکند؛ با این وجود باید تاکید کرد اثرگذاری فعالیتهای معدنی بر طبیعت، محدودتر هستند. از کل مساحت کشور، ۷ درصد مورد بررسیهای اکتشافی قرار گرفته است. ۳ درصد از این ۷ درصد، پروانه بهرهبرداری دارد و تنها در یک درصد مساحت کشور، فعالیتهای بهرهبرداری معدنی و استخراج انجام میشود، بنابراین انتظار میرود میزان اثرگذاری فعالیتهای معدنی و همچنین تخریب آنها بهطور همزمان موردتوجه قرار گیرد.
حسینقلی گفت: فعالان بخش معدن هرساله سهمی را باعنوان حقوق دولتی پرداخت میکنند. دولت نیز هیچ تخفیفی در دریافت این حقوق دولتی نمیدهد و هرساله نیز این مبلغ را افزایش میدهد. دولت موظف است ۱۲ درصد حقوق دولتی را در اختیار منابع طبیعی و سازمان محیطزیست قرار دهد تا این منابع مالی به بهسازی تخریبهای محیط زیستی تعلق گیرد، بنابراین دولت در قبال بهحداقل رساندن آسیبهای محیطزیستی مسئول است و باید اقدامات لازم را در این بخش اجرایی کند.
وی افزود: باوجود آسیبهایی که فعالیتهای معدنی به محیطزیست تحمیل میکنند، اما نمیتوان منکر اثرات مثبت اقتصادی و حتی اجتماعی این دست فعالیتها شد و آنها را متوقف کرد. تنها باید با ساماندهی شرایط، این آسیبها را بهحداقل ممکن کاهش داد.
این فعال بخش معدن گفت: ذخیرهسازی باطلههای بهجامانده از فرآوری معدن، دیگر چالش دائمی میان سازمان محیطزیست و معدنکاران است، در حالی که در تمام دنیا مکانی برای ذخیرهسازی باطله تحتعنوان سد باطله اختصاص داده میشود، در واقع انتظار میرود این باطلهها در مکانی بهدرستی انبار شود تا چالشی در اینباره حاصل نشود. چنانچه تعامل میان فعالان محیطزیستی و معدنکاران افزایش یابد و همچنین اقدامات معدنی و محیطزیستی در دنیا رصد شود، زمینهای برای رفع این دست مشکلات در کشور فراهم میشود.
حسینقلی افزود: همزمان از معدنکاران نیز انتظار میرود، اهتمام خود را بهکار ببندند تا آسیب به محیطزیست را بهحداقل ممکن کاهش دهند.
وی در پایان گفت: در سالهای اخیر طرحی مطرح شد که مبنی بر آن معدنکاران بهجای پرداخت سهمی به دولت برای اصلاح محیط زیست، خودشان این هزینه را بهشخصه متقبل شوند. این طرح با نمایندگان مجلس و در جلسات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مطرح شد، اما بهنتیجه نرسید،پس هنوز نظارت دقیقی بر نحوه هزینهکرد این سهم توسط دولت و اختصاص هزینه بازسازی طبیعت وجود ندارد، بنابراین از دولت انتظار میرود نسبت به هزینهکرد خود برای بازسازی طبیعت پس از فعالیتهای معدنی، شفاف باشد.
تولید پایدار و رقابتپذیر
مرتضی یزدخواستی، فعال صنعت فولاد در گفتوگو با صمت عنوان کرد: الزامات آمایش سرزمین در مسیر احداث صنایعمعدنی باید موردتوجه قرار میگرفت؛ هرچند این الزام در احداث برخی واحدها از جمله طرحهای هفتگانه فولادی موردتوجه قرار نگرفت. در احداث واحدهای فولادی دسترسی به مواد اولیه، تامین آب و دسترسی به زیرساخت از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که زمینه رقابتپذیری هرچه بیشتر این واحدها و تداوم تولید آنها را فراهم میکند. وی تاکید کرد: بیتوجهی به الزامات موردبحث موجب شده که در حال حاضر در تامین نیاز صنایع فولاد اصفهان با کمبود آب روبهرو شویم. باتوجه به کمبود آب موردنیاز صنایع در استانهای کرمان و یزد خط لولهای از خلیجفارس به این مناطق کشیده شده است.
در همین حال باید خاطرنشان کرد باتوجه به کمبود آب کشور، طرحهای توسعه صنعت فولاد طی سالهای اخیر به مجاورت آبهای آزاد منتقل شدهاند. وی افزود: علت اصلی برای بیتوجهی به شاخصههای جانمایی و آمایش سرزمین در احداث واحدهای فولادی را باید تاثیر این صنایع بر توسعه مناطق مختلف و اشتغالزایی عنوان کرد، هرچند در چنین شرایطی بهرهوری در این صنایع و رقابتپذیری تولید آنها با اما و اگر روبهرو میشود. برای احداث واحدهای صنعتی باید شرایط بهینهای از منظر در دسترس بودن زیرساختها، مواد اولیه، دسترسی به مسیرهای تجاری و سایر منابع تعیین شود. باتوجه به فاکتورهای یادشده منطقیترین گزینه برای احداث واحدهای فولادی را باید در مجاورت آبهای آزاد دانست،همانطورکه در حال حاضر نیز طرحهای توسعه صنعت فولاد به هرمزگان و چابهار منتقل شدهاند.
احداث نیروگاه برای تامین برق موردنیاز فولاد مبارکه زمینه تامین برق مردم آن منطقه را نیز فراهم کرده است. بنابراین، احداث صنعت فولاد زمینه رشد پایدار را فراهم میکند. در همین حال احداث صنعت فولاد در یک منطقه بهمنزله ایجاد موقعیتهای شغلی متعدد مستقیم و غیرمستقیم است. همین اشتغالزایی زمینه رشد پایدار را فراهم میکند. با این وجود ظرفیتهای هر منطقه برای توسعه نیز باید موردتوجه قرار گیرند.
سخن پایانی
باوجود تمام تاکیدی که درباره برنامههای آمایش سرزمین شده، هنوز برخی صنایع با تکیه بر جهتگیریهای سیاسی و جلبآرای مردمی ایجاد میشوند و توسعه مییابند. توسعه در این مسیر اشتباهترین اقدام ممکن است و آثار تخریبی قابلتوجهی را به محیطزیست تحمیل میکند، بنابراین اصلاح نگاه به توسعه و محیطزیست و تعامل فعالیت در این ۲ بخش ضروری بهنظر میرسد.