درآمد هنگفت طلای کثیف
در چند سال اخیر شهرهای ما بهویژه کلانشهرها مسیر مصرف گرایی را طی می کنند که تولید انبوه زباله از نتایج اجتناب ناپذیر این مسیر است. این در حالی است که مقادیر زیادی از این زباله و پسماندها را پسماند خشک تشکیل می دهد که در صورت بازیافت صحیح می توان بخش عمده ای از آن را دوباره به چرخه مصرف بازگرداند. با این تعبیر مدیریت پسماند شهری از مباحث مهم در مدیریت خدمات شهری بوده و هزینه زیادی برای متولیان جمع آوری و دفع آن در پی دارد.
افزایش سطح آگاهی اجتماعی و شناخت بیشتر از مسائل بهداشتی و محیط زیست، کاهش ذخایر مواد اولیه و کمبود انرژی در کنار افزایش تقاضا و گسترش شهرنشینی، برنامه ریزان شهری را به سمت یافتن راهی برای مدیریت بهینه پسماند شهری هدایت می کند اما دستیابی به چنین برنامه ای نیازمند دید همه جانبه و کلی نگر به تمامی عوامل موثر بر مدیریت پسماند شهری است. در این میان ترکیب پسماند، نقش پررنگی در انتخاب روش مدیریت پسماند ایفا می کند که با بررسی عواملی مانند فرهنگ و سبک زندگی و توان اقتصادی و سطح توسعه شهری، باید روش و شیوه مناسبی را برای بهبود وضعیت مدیریت پسماند در کلانشهرها دنبال کرد.
کاهش پسماندهای حاصل از تولید
به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاعرسانی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری چندی پیش در تحلیلی از کاهش آثار زیانبار زیستمحیطی زباله تهیه و منتشر کرد که در آن تاکید شده بکارگیری علم و فناوری میتواند در کنار توجه سیاستگذاران، از آثار زیستمحیطی زباله بکاهد و در ادامه نقش تاثیرگذاری در اقتصاد این حوزه داشته باشد. براساس این تحلیل، تولید مقادیر بالای پسماند بر اثر فعالیتهای اقتصادی و مصرف محصولات توسط افراد، یکی از مهمترین چالشهایی است که امروزه در کره زمین وجود دارد. در این بین «اقتصاد چرخشی» به ایجاد توسعه پایدار برای نسلهای آینده و کاهش آثار زیانبار زیستمحیطی کمک میکند. اقتصاد چرخشی، مدلی از تولید و مصرف است که شامل اشتراکگذاری، اجاره، استفاده مجدد، تعمیر، بازسازی و بازیافت مواد و محصولات موجود تا آنجا که ممکن است، میشود. با این روش، چرخه عمر محصولات نیز افزایش مییابد. در شکل اجرا، اقتصاد چرخشی به این معناست که پسماندهای حاصل از تولید به حداقل برسد. زمانی که یک محصول به انتهای عمر خود میرسد، مواد استفاده شده در این محصول در هر بخش از صنعت که آن را نیاز دارد، یک بار دیگر به کار گرفته میشود. این
مواد میتواند بارها بهطور مولد مورد استفاده قرار بگیرد و از این رو، ارزش بیشتری خلق کنند. اقتصاد چرخشی که میتوان آن را به یک چرخه در اقتصاد تشبیه کرد، متفاوت با مدلهای سنتی و خطی اقتصاد است که براساس الگوی استخراج مواد، ساخت محصول، مصرف و دور انداختن است. مدل اقتصاد چرخشی مبتنیبر استفاده از مقادیر قابل توجه انرژی و مواد ارزان و در دسترس است.
این در حالی است که در کشور ما بیشتر از مدل سنتی در حوزه پسماند استفاده میشود که بر عمر مصرف محصولات تکیه دارد؛ به این معنا که در مدل اقتصاد خطی و سنتی، تولیدکنندگان تلاش میکنند هر یک از محصولاتشان دارای عمر محدودی باشد تا مصرفکنندگان ناچار شوند دوباره آنها را خریداری کنند.
«زباله» واژهای است که در اقتصاد جهانی سهمی از اقتصاد را به خود اختصاص داده است. این طلای کثیف با تمام هزینههای زیستمحیطی و مخرب، درآمد هنگفتی (امحای پسماند، بازیافت، انرژی با هزینه کم و...) در آن نهفته است. در سالهای نهچندان دور خلاصی از شر زبالههای شهری و صنعتی به یک معضل زیستمحیطی برای کشورها تبدیل شده بود اما اکنون زبالهها در خدمت رشد و توسعه کشورها قرار گرفته و سالانه میلیاردها دلار ارزش افزوده برای اقتصاد جهان خلق میکند. براساس آمارهای اعلامشده، سالانه در جهان حدود ۲ میلیارد تن زباله شهری و صنعتی تولید میشود که ارزش بازار آن از مرحله جمعآوری تا بازیافت به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسد. روزانه بیش از ۳ میلیون تن زباله در جهان تولید میشود و سرانه تولید زباله در هر روز برابر ۳۰۰ گرم است.
در ایران روزانه حدود ۵۸ هزار تن زباله تولید میشود که ۸ هزار تن از آن سهم تهران است. سرانه تولید زباله در هر روز ایران ۲.۵ برابر متوسط جهانی یعنی حدود ۷۱۰ گرم است. براساس اعلام سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، ۷۵ درصد از زبالههای تولیدی کشور به دلیل دفن غیربهداشتی سالانه حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان به محیطزیست خسارت وارد میکند، این در حالی است که در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته پسماند بهعنوان منبع درآمد دولت و شهرداریها به شمار میرود. ارزش بازیافت زباله در چین ۴۰ میلیارد دلار است. چینیها از واردات زباله سودهای کلانی کسب میکنند، در حالی که بازیافت زباله در برخی کشورهای پیشرفته به ۷۰ درصد رسیده است، در ایران حدود ۱۷ درصد زبالهها بازیافت میشود. یکی از مهمترین موضوعاتی که کشورهای پیشرفته به آن توجه کردهاند آموزش پسماند به افراد است، نباید فراموش کنیم بازیافت زباله از خانههای ما شروع میشود و این افراد هستند که با کاهش مصرفگرایی و تفکیک صحیح زباله میتوانند به فرآیند بازیافت زباله کمک کنند. نکته مهم دیگری که در بحث دفن زباله و عدم استفاده صحیح از زباله میتوان به آن اشاره کرد موضوع همکاری
نکردن شهرداریها در این زمینه است. سادهترین کار برای شهرداریها در مبحث خدمات شهری و جمعآوری زباله، انتقال آن به محیط روباز دپو یا دفن زباله است. متاسفانه شهرداریها به دلیل وجود مشکلات درآمدی به نحوی که حتی در پرداخت حقوق کارکنان خود دچار مشکل هستند امکان سرمایهگذاری در موضوع پسماند و بازیافت را ندارند. به نظر میرسد وزارت کشور بهعنوان نهاد مافوق شهرداریهای کشور باید با اقدامی مناسب فضای سرمایهگذاری در این بخش را با پرداخت تسهیلات مناسب فراهم کند تا مسیر برای مشتاقان سرمایهگذاری در این رشته فراهم شود. نکته حائز اهمیت دیگر، الزام شهرداریها به همکاری با سرمایهگذار و تحویل زباله تولیدی به آنها است. بهعنوان مثال، در استانی مانند زنجان با احداث یک کارخانه مناسب بازیافت، سرمایهگذار باید بتواند زباله تمام شهرها و روستاهای بزرگ را جمعآوری و به محل کارخانه منتقل کند. تحویل زباله توسط شهرداریها به صورت رایگان به سرمایهگذار میتواند بهعنوان مشوقی در این امر عمل کند تا هم از خسارت به محیطزیست جلوگیری شود و هم امکان سودآوری برای شهرداریها و دولت داشته باشد. براساس آمارها، اگر بخواهیم
درباره بازیافت در ایران صحبت کنیم نرخ بازیافت پسماند در ایران به ۱۵تا ۲۶ درصد میرسد. این در حالی است که در برخی کشورها که منتخب آنها در نمودار آمده، نرخ بازیافت بین ۵۰ تا ۶۶ درصد است. شاید دور از ذهن باشد اما گرانی و تورم کالاها و اقلام مصرفی خانوارهای کشور یکی از عوامل موثر بر تولید زبالهها و پسماندها و از سوی دیگر تاثیرگذار بر صنعت بازیافت و فواید اقتصادی آن است. زمانی که کاهش تولید زباله و پسماند خانوارهای کشور براساس تحول فرهنگی یا صرفهجویی بیشتر تغییری نکند و عمدتا ناشی از گرانی کالاها باشد، نمیتوان در آن به دنبال نکات مثبت چندانی گشت. بهعنوان نمونه، تولید زباله در تهران طی ۶ ماه نخست سال ۹۸ حدود ۱۰ درصد در مقایسه با مدت مشابه خود در سال ۹۷ تغییر کرده است. همچنین تولید زباله در سال ۹۷ نیز نسبت به سال ۹۶ کاهش ۲۱ درصدی را نشان میدهد. چنین وضعیتی را میتوان براساس آمار به کلانشهرهای اصفهان و مشهد و براساس تخمینها به کل کشور تعمیم داد. هرچند کاهش تولید پسماند و زباله میتواند از آسیب روزافزون به طبیعت جلوگیری کند اما در عین حال اگر این عامل با کاهش انگیزه و میل به صنعت بازیافت همراه بوده
و بدون تحول فرهنگی و صرفا برمبنای تورم و فشارهای اقتصادی رخ دهد، همزمان میتواند بهعنوان یک چالش نیز مطرح شود. کاهش انگیزه برای بازیافت محصولات و تولید ماده اولیه محصولات دیگر منجر به عدم استفاده اقتصادی از این طلای کثیف میشود.
براساس آمار منتشرشده، سالانه ۲۰میلیون تن زباله در ایران تولید میشود که فقط ۲۰ درصد از آنها بازیافت میشود، در حالی که نرخ متوسط جهانی بازیافت ۷۰ درصد است. تجربیات جهانی حاکی از آن است که دفن هر ۱۰۰۰۰ تن زباله منجر به اشتغالزایی برای دو نفر میشود، این در حالی است که با بازیافت همین حجم از زباله ۹ نفر مشغول به کار میشوند؛ بنابراین ازجمله راهکارها برای جلوگیری از دفن زباله در طبیعت و همچنین ایجاد محلی پایدار برای درآمد شهرداریها و دیگر نهادهای شهری مدیریت پسماندها ازطریق مکانیسمهای بازیافت و بازتولید است. بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد درحالحاضر ارزش بازار جهانی بازیافت پسماند حدود ۴۵۰ میلیارد دلار است و پیشبینی میشود این میزان تا سال ۲۰۲۵ به ۵۳۰ میلیارد دلار برسد.
برنامه راهبردی کشورها در حوزه پسماند
اقتصادی که منابع را از طبیعت میگیرد، به صورت انبوه کالا تولید میکند و بهدست مصرفکننده میرساند و پسماند حاصل را به طبیعت بازمیگرداند و جز توسعه و رشد اقتصادی به موضوع دیگری نمیاندیشد، از سوی منتقدانی که دغدغههای زیستمحیطی داشتند، به مدل «اقتصاد خطی» مشهور است. این مدل که همزمان با بروز انقلاب صنعتی و تحول عظیم در تولید و مصرف کالاها و اقلام به وجود آمد، خیلی زود مورد انتقاد اقتصاددانان و طرفداران محیطزیست قرار گرفت. بهعنوان نمونه، برخی اقتصاددانان انگلیسی در سال ۱۸۹۰ میلادی با نوشتن مقالات و جزوههای متعددی به مسئولان وقت دولت هشدار میدهند که آلودگی حاصل از تولید زبالهها و پسماندها و عدم امکان استفاده مجدد از آنها و همچنین دفن و محو آنها در طبیعت منجربه تخریب طبیعت و آلودگی زیستمحیطی میشود. بعدها در مقابله با اقتصادی که کارش فقط رشد اقتصادی و تولید زباله بود، مدل چرخهای اقتصاد مطرح شد. به زبان ساده در این مدل از پسماندها و دورریز بهعنوان آغازگران چرخه دیگری برای تولید محصول یاد شد. بهطور کلی، در تعریف اقتصاد چرخهای هر پسماندی خود بهعنوان ماده اولیه فعالیت اقتصادی دیگری به مصرف
میرسد. بازیافت نیز نامی برای این چرخه شد. در سالهای اخیر اسناد سیاستی مختلفی در برخی کشورها در زمینه دستیابی به اهداف مشخصی از اقتصاد چرخهای تنظیم شده است؛ چین در سال ۲۰۱۳، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵، فنلاند، فرانسه و هلند در سال ۲۰۱۶ نمونههایی از آن برنامهها هستند. بسیاری از این برنامهها اهداف کمی دارند، برای مثال چین درنظر داشت نرخ استفاده مجدد از پسماند جامد صنعتی را به ۷۲ درصد در سال ۲۰۱۵ برساند و نیز بهرهوری استفاده از منابع را ۱۵ درصد تا آن سال افزایش دهد. هلند نیز کاهش ۵۰ درصدی در استفاده از نهادههای خام تا سال ۲۰۳۰ را هدفگذاری کرده و ژاپن درنظر داشت تا سال ۲۰۲۰ نرخ استفاده چرخهای از نهادهها را به ۱۷ درصد برساند. برنامه راهبردی مدیریتی کشورها در مواجهه با این مسئله در دو محور، کاهش دفن پسماند در طبیعت و افزایش استفاده اقتصادی از پسماندها (بازیافت) خلاصه میشود.
بازیافت زباله و معافیت از مالیات
بازیافت، قطعا یک فرصت عالی برای تولیدکنندگان مواد خام در کشورهای در حال توسعه است تا به تحقیق و توسعه مواد جدید و محصولات جدید و محصولات مبتنیبر فناوریهای سازگار با محیطزیست روی آورند. بازیافت همچنین ابزار دستیابی به تعهد ملی و کمک به توسعه پایدار و اجرای آن برای صنایع است که میتواند نقاط قوتی از لحاظ فنی، اقتصادی و زیستمحیطی را برای آن کشور به وجود آورد. اما در کشور ما این صنعت جدای از سطح آگاهی پایین افراد نسبت به صنعت بازیافت و لزوم فرهنگسازی برای آن، نقاط ضعفی بسیاری همراه با خود دارد که هنوز توجهی به آنها نشده است.
مهمترین نقاط ضعف و مشکلاتی که صنعت بازیافت در ایران با آن مواجه است، کم بودن مقدار بازیافت و پایین بودن سطح فناوریها و تجهیزات تولیدی برای بازیافت است. همچنین یکی از اساسیترین مشکلات صنعت بازیافت و شاید عمدهترین آن، فقدان سازمانی واحد برای مدیریت بازیافت پسماندها و نبود برنامه مدون بازیافت از سوی سازمان نامبرده است.
درحالحاضر در کشور ما، جمعآوری زباله برعهده معاونت خدمات شهری شهرداریها است، در حالی که بازیافت آن را سازمان بازیافت انجام میدهد اما در تمام دنیا متولی مستقیم این کار تنها یک نهاد است. از طرفی نیز جمعآوری زباله در ایران عمدتا توسط افراد غیرمسئول و به روشهای غیربهداشتی صورت میگیرد که علاوهبر مخاطرات بهداشتی، جلوه ناخوشایندی در اذهان عمومی نسبت به صنعت بازیافت ایجاد میکند.
کارشناسان با استناد به این مسئله، فقدان قانونی مبنیبر مجرم بودن زبالهدزدی را یادآور میشوند، این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان صنعت بازیافت سودآوری ندارد و کسی مایل به فعالیت در این صنعت نیست و تنها دلیل توسعه صنعت بازیافت مسائل زیستمحیطی است؛ به همین دلیل در بسیاری از کشورها قوانینی برای تسهیل کار فعالان این صنعت در نظر گرفته شده است؛ ازجمله این قوانین معافیت فعالان این صنعت از مالیات است. متاسفانه در ایران قوانین حمایتی برای صنعت بازیافت تصویب نشده و مالیات مثل دیگر صنایع از این صنعت گرفته میشود. باتوجه به این شرایط فعالان بخش خصوصی به حضور در صنعت بازیافت تمایلی ندارند و درنهایت آسیبهای این بیانگیزگی به محیطزیست و زندگی افراد وارد میشود.
کاهش درآمد شهرداریها از محل پسماند
دو کلانشهر دیگر یعنی اصفهان و مشهد نیز همانند تهران با آمار کاهش پسماند در چند سال اخیر روبهرو بودهاند. براساس آمار در شهر اصفهان در اسفند ۹۸ حدود ۱۶ هزار تن پسماند تولید شده که این رقم در مقایسه با اسفند ۹۷ که تولید در آن برابر با ۲۵ هزار تن بوده، ۳۵ درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین در این کلانشهر میزان کل پسماند تولیدشده در سال ۹۸ برابر با ۳۲۸ هزار تن بوده که این رقم برای سال ۹۷ تقریبا ۳۴۷ هزار تن ثبت شده است.
علاوهبر این در شهر مشهد نیز ۸۹۰ هزار تن پسماند در سال ۹۶ تولید شده که این رقم با کاهش ۶۰ هزار تنی در سال ۹۷ به ۸۳۰ هزار تن رسیده است. کاهش پسماند در این دو کلانشهر و همچنین کلانشهر تهران را میتوان به تمامی کشور تعمیم داد و موارد مطرح شده برای تهران را نیز برای آن دو شهر و کل کشور بازگو کرد.
براساس آمارهای اقتصادی و وجود تورم اقلام و کالاهای مصرفی در کل کشور، کاهش پسماندها و دورریزها علاوهبر وجود نکاتی مثبت برای محیطزیست، نشاندهنده تحتتاثیر قرار گرفتن مصرف خانوارها نه براساس صرفهجویی یا تحول فرهنگی بلکه با تکیه بر فشارهای اقتصادی است. چنین کاهش تولید پسماندی میتواند علاوهبر کاهش میل سیاستگذاران بر تحول صنعت بازیافت باعث کاهش قابلتوجه درآمد شهرداریهای کلانشهرها و شهرهای کوچک شود.
براساس تجربههای متفاوت در کشورهای مختلف، شهرداریها درآمد قابلتوجهی از بازیافت پسماند بهدست میآورند که از قضا محلی پایدار برای تامین مالی آنها نیز به شمار میرود چراکه سرانه تولید پسماند در شهرها و کشورهای توسعهیافته در حد معقول جهانی و بدون نوسانات دائمی است.
۳ چالش اصلی پسماند در کشور
رشد شهرنشینی و بهبود استانداردهای زندگی و تغییر الگوی مصرف در ۷۰ سال اخیر در ایران، باعث شده سالانه مقدار زیادی زباله تولید شود. به دلیل افزایش جمعیت شهری و تغییر الگوی مصرف مردم و به عبارتی افزایش مصرف، این میزان باوجود نوساناتی همواره روبه افزایش بوده است.
مسئله اول پسماند در کشور نبود صنعت بازیافت قدرتمند با بهرهوری کافی برای تبدیل پسماندها به مواد اولیه برای تولید دیگر کالاها است.
درواقع طلای کثیف در کشور ما به دلیل نبود صنعت بازیافت در طبیعت یا زمینهای اطراف شهرها یا حتی زمینهای کشاورزی دفن و شاید هم سوزانده شود. مسئله بعدی پسماند در کشور، عدم امکان استفاده از درآمدهای این بخش از اقتصاد است.
بازیافت پسماندها میتواند تبدیل به منبع مناسبی برای تامین مالی و تامین درآمدی شهرداریها بوده و با مکانیسم بازیافت قوی در رده درآمدهای پایدار آنها قرار گیرد که متاسفانه در کشور ما و در انواع شهرداریهای کلانشهرها و... به آن توجه خاصی نمیشود. اما سوای عدم بازیافت پسماندها در کشور، با مسئله جدیتر و البته جدیدتری با عنوان کاهش تولید پسماندها و دورریزها روبهرو شدهایم که باتوجه به شدت گرفتن آن در سالهای اخیر میتوان آن را به گرانیها و تورم و کاهش مصرف کالا و اقلام خانوارهای ایرانی نسبت داد.
بازار ۵۳۰ میلیارد دلاری پسماند در دنیا
در سال ۲۰۱۷ اندازه بازار بازیافت پسماند در جهان حدود ۳۳۰.۶ میلیارد دلار بوده که این میزان در سال ۲۰۱۹ به ۴۵۰ میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود اندازه این بازار تا سال ۲۰۲۵ به ۵۳۰ میلیارد دلار برسد. بازار مدیریت پسماند شامل جمعآوری، حملونقل، دفع، بازیافت و نظارت بر مواد زائد است. در سال ۲۰۱۷، بازار مدیریت پسماند تا حد زیادی زیر سلطه اروپا بود و پس از آن بازار امریکای شمالی. جمعآوری زباله برای مدیریت صحیح پسماندها ضروری است اما خدمات زباله هنوز در سراسر جهان بسیار متفاوت است. کشورهایی که تلاش میکنند از زبالههای آزاد دور شوند باید به دنبال روشهای دفع باشند که در عادات محلی مصرفی قابلاجرا باشد. Suez Environnement یکی از بزرگترین شرکتهای مدیریت پسماند در جهان است. این شرکت در سال ۲۰۱۹ حدود ۲۰ میلیارد و ۱۷ میلیون دلار درآمد کسب کرده که رشد حدود ۳ میلیارد دلاری را در مقایسه با سال قبل خود ثبت کرده است. این شرکت راهحلهای مدیریت پسماند را از طریق خدمات مختلف مانند مدیریت خدمات و دادههای زباله، تهیه و بهینهسازی زباله و مدیریت خدمات سایت ارائه میدهد. Waste Management Inc یکیدیگر از شرکتهای مدیریت
پسماند است که در امریکا واقع شده است. دفتر مرکزی این شرکت در تگزاس قرار دارد و درآمد عملیاتی آن در سال ۲۰۱۹ به حدود ۱۵میلیارد دلار رسیده است. این شرکت علاوهبر امریکا در کانادا نیز فعالیت دارد.
سخن پایانی
تولید سرمایه از طریق تولید زباله فرآیندی است که میلیاردها سال با کارآیی در بسیاری از کشورهای جهان اجرایی شده و ادامه دارد. ما انسانها اما یک رویکرد خطی را به کار گرفتهایم. ما با استفاده از مواد اولیه، کالاها را درست کرده و ضایعات باقی مانده را دفع میکنیم. بهعنوان مثال، وقتی یک گوشی موبایل جدید میخریم، موبایل قدیمی را دور میاندازیم. هر بار که این کار را انجام میدهیم، در واقع در حال استفاده از منابع محدودی هستیم که در اختیار داریم و اغلب زبالههایی سمی تولید میکنیم. بهسادگی میتوان نتیجه گرفت که چنین فرآیندی نمیتواند برای مدت طولانی ادامه پیدا کند. با در نظر گرفتن اینکه مدل چرخشی موجودات زنده، یک مدل کارآمد است، این امکان وجود دارد که ما انسانها نیز طرز فکر خود را عوض کنیم و مدل اقتصادی خود را به یک اقتصاد چرخشی تغییر دهیم. در این صورت، این امکان وجود خواهد داشت که تولید زباله توسط انسانها، به جای کاستن از سرمایه، به تولید سرمایه منجر شوند. بهعنوان نمونه، میتوان از طریق بازنگری و طراحی مجدد محصولات غذایی و بستهبندیهای آنها، مواد امنی تولید کرد که قابلیت تبدیل شدن به کود داشته باشند و به رشد
مواد غذایی بیشتری کمک کنند. با این کار، هیچ منبعی در فرآیند تولید و مصرف این محصولات از بین نخواهد رفت.