انتقال پایتخت؛ پیچیده و پرهزینه
انتقال پایتخت، موضوعی است که مدتها مطرح میشود، اما هنوز برنامهای جامع برای آن درنظر نگرفتهاند و مشخص نیست که ابعاد مثبت و منفی آن بهطوردقیق، چگونه خواهد بود. بهطورکلی، ابعاد هر تغییری میتواند مثبت یا منفی باشد، اما زمانی که صحبت از یک اقدام بزرگ مانند انتقال پایتخت میشود، نمیتوان حواشی آن را در نظر نگرفت. با این وجود، طرح انتقال پایتخت، موافق و مخالف بسیاری دارد که هر یک، ابعاد مختلف آن را بررسی کردهاند. بیشتر اعضای شورای شهر تهران، با موضوع انتقال پایتخت مخالف هستند و اظهار کردهاند که چنین اقدامی، ابعاد بسیار پیچیدهای خواهد داشت.
این شهر دیگر توان ایفای نقش پایتختی را ندارد
موضوعی که صحبت درباره آن بسیار مطرح میشود، بحث انتقال پایتخت به یک شهر ساحلی است؛ موضوعی که چند ماه قبل، دوباره بر سر زبانها افتاد و چندی پیش، مسعود پزشکیان، رئیس دولت بااشاره به تشدید بحران آب در تهران اعلام کرد؛ این شهر دیگر توان ایفای نقش پایتختی را ندارد و انتقال مرکز سیاسی کشور از «یک انتخاب» به «یک الزام» تبدیل شده است.
صحبتهای پزشکیان، باعث شد تا دوباره، صحبت انتقال پایتخت فراگیر شود و مجدد، کارشناسان به تبعات چنین تغییری، اشاره کنند. چندی قبل نیز رئیسجمهور در نشست با فعالان اقتصادی استان هرمزگان گفت که به رهبر معظم انقلاب هم عرض کردم که پایتخت را بهسمت خلیجفارس منتقل کنیم. امروز دیگر قدرت انتخابی در کار نیست؛ مجبور به انجام این کار هستیم؛ با ادامه این روند مشکل پیدا خواهیم کرد. انتقال پایتخت شاید در کلام، اقدام آسانی باشد، اما در عمل، قطعا چالشهایی اساسی را بهوجود خواهد آورد. مسئولان محترم، بهتر نیست بهجای پاک کردن صورتمسئله، مشکل اصلی را برطرف کنید؟ واقعا چرا باید تهران که پایتخت ایران است، با مشکل کمآبی مواجه باشد؟ آیا دلیل چنین امری، این نیست که مدتها به فکر بارش باران بودهایم و بودجههای سازمان مربوطه را چندبرابر کردهایم؟ نمیتوان فقط به امید بارش باران باشیم و به مردم بگوییم که باید دعا کنیم تا باران ببارد تا خشکسالی کاهش پیدا کند. بهجای آنکه در انتظار بارش باران بنشینیم، باید طی سالهای گذشته که خشکسالی برای ایران آغاز شد، فکری اساسی میکردیم.
پایتخت یک مفهوم سیاسی و تاریخی در دل خود دارد
حسین ایمانیجاجرمی، کارشناس حوزه شهری در ارتباط با موضوع انتقال پایتخت که این روزها دوباره سر زبانها افتاده است به صمت گفت: در ابتدا باید اشاره کرد که پیشنهاد منطقه مکران را بهعنوان پایتخت کشور باید نادرست دانست. پایتخت فقط چند ساختمان، مراکز اداری و کارمندان دولت نیست که بتوان آن را بهسادگی جابهجا کرد. پایتخت یک مفهوم سیاسی و تاریخی در دل خود دارد و ملت را تعریف میکند و نمادین است. برای آنکه شهر تهران پایتخت شود، مدت زمان بسیاری برای این منظور هزینه شده و تغییر پایتخت را نباید امر سادهای دانست. پیشنهاد مکران بهعنوان پایتخت جدید ایران، نمیتواند پیشنهادی مناسب و اصولی باشد و قطعا چالشهایی را ایجاد خواهد کرد.
جاجرمی ادامه داد: انتخاب یک مکان جدید برای پایتخت کشور یا انتخاب یک مکان بهعنوان مرکز اداری جدید در کشور، نیاز به بررسیهای دقیق و البته تامین چند پیششرط خواهد داشت. در واقع میتوان گفت؛ نیاز است مطالعات آمایشی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی انجام گیرد و گزینههای مطرح بهعنوان مرکز جدید اداری پیشنهاد شود. پیشنهاد دولت در اعلام منطقه مکران بهعنوان پایتخت جدید، نشان از آن دارد که مطالعات ضروری صورت نگرفته است. در عین حال، باید اشاره کرد انتقال پایتخت یا تفکیک پایتخت از مرکز اداری، نیاز به بودجه قابلتوجه و اساسی دارد؛ این در حالی است که در شرایط کنونی، دولت بودجه اجرای پروژههای عمرانی را هم ندارد و موارد ضروری نظیر برطرف کردن مشکل آلودگی هوا، بهبود حملونقل عمومی، آموزش و... بهعلت نبود پول و تامین نشدن منابع مالی، معطل مانده است.
وی گفت: مشکلاتی که اکنون در تهران وجود دارند، بهعلت مکان پایتخت ایجاد نشده است، بنابراین بهراحتی میتوان گفت با تغییر مکان پایتخت هم قابلحل نیست. در چنین شرایطی، پیشنهاد جابهجایی تهران حکایت از آن دارد که مسئولان، علت چالشهای تهران را بهدرستی متوجه نشدهاند. با پیشنهاد مکران بهعنوان پایتخت ایران، مشکلاتی که در تهران شاهد آن هستیم، به این شهر انتقال خواهد یافت و مشکلات بسیاری بهوجود خواهد آمد. توسعه سواحل جنوبی خلیجفارس، نتیجه ادغام اقتصاد کشورهای این منطقه در نظام اقتصاد جهانی است. در واقع، کشورهای این منطقه، توانستهاند از امکانات نظام بینالمللی استفاده کنند؛ در این شرایط، پیششرط توسعه مکران، رفع تنش ایران با سایر نقاط دنیاست. با انتقال اسمی پایتخت از یک محل به محلی دیگر، نهتنها مشکلات تهران حل نمیشود، بلکه تاحدود زیادی نیز این کلانشهر با مشکلات عدیدهاش به حال خود رها میشود و حتی توجهی که بهدلیل پایتخت بودن و مرکزیت آن دریافت میکرد، بهتدریج کم و کمتر میشود؛ از همینرو مکران نمیتواند انتخاب مناسبی برای پایتخت ایران باشد.
وی به انتقال بخشی از جمعیت تهران به پایتخت مقصد اشاره کرد و افزود: در این صورت این درصد کم، عمدتا از کارکنان دولت و وزارتخانههایی خواهند بود که مجبور به انتقال به مکران شدهاند. با این وجود، ساختمانهای مسکونی تهران نیز خالی نخواهند ماند،زیرا آنقدر اشتیاق برای مهاجرت به این کلانشهر بهدلیل زیرساختها، امکانات و شرایط تهران زیاد است که جمعیت رفته، شاید حتی بهسرعت جایگزین خواهد شد. هرقدر هم منطقهای برای پایتخت شدن مناسب باشد، اما این انتقال مشکلاتی را برای منطقه مذکور ایجاد میکند. اینکه پهنهای را بهصورت تصنعی انتخاب و بهعنوان مرکز کشور قلمداد کنید، واقعبینانه نیست. مشکل ما در کشور تنها تهران نیست، بلکه سکونتگاههای کلانی است که بهصورت نامتقارن و ناهمگن پرتراکم شدهاند. علت این ماجرا، پایتخت بودن تهران نیست، بلکه علت اصلی، میل به مهاجرت به کلانشهرها از جمله اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و... یا حتی حواشی آنها، اشتغالزایی و مسئله معیشت است. با علم به این موارد، راهکار مشخص است؛ یعنی «توزیع متناسب مشاغل»، «امکان درآمدزایی» و «امکان زندگی در اقصینقاط کشور.» مسلم است که با انتقال پایتخت نه مشکلات تهران حل میشود و نه منطقه انتخابی بهجای پایتخت توسعه چندانی خواهد داشت، بلکه ترددها و... مشکلات عدیدهای برای مردم و خانوادهها ایجاد میکند. باید به این ریسکها هم توجه کرد. آیا مطالعاتی درباره این مسائل انجام شده است؟
بحث تمرکززدایی از مرکز، بحث درستی است
موضوع انتقال پایتخت تا جایی وسعت پیدا کرد که صحبتهای بسیاری درباره آن شد. در ادامه این گزارش، گفتوگوی صمت را با یک عضو شورای شهر تهران خواهید خواند.
علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران درباره انتقال پایتخت به صمت گفت: بدون جابهجایی پایتخت هم میتوان به هدف عدمتمرکز دست یافت. هر زمان که نقصی، کوتاهی یا مشکلی در تهران یا کشور بهوجود آمده، صحبت از انتقال پایتخت، دوباره مطرح شده و سر زبانها افتاده است.
نادعلی ادامه داد: بهنظر اعضای شورا، نظرات مخالف قویتری از نظر کارشناسی و فنی در این زمینه وجود دارد. بحث تمرکززدایی از مرکز، بحث درستی است و معتقدیم همهچیز نباید در پایتخت متمرکز باشد. اما اینکه جایگاه پایتخت از مرکز ایران به نقطه دیگری منتقل شود، باتوجه به کمبود منابع آب، ملاحظات امنیتی و مسائل دیگر، قطعا هزینههای بسیاری نسبت به فایدههای خواهد داشت.
وی گفت: بهتر است بهجای انتقال پایتخت، بیشتر به توسعه امکانات عمومی در تهران بپردازیم تا شهر برای اقشار ضعیف، طبقه متوسط و دیگر شهروندان قابلزیستتر شود. همچنین، نیاز است تا توجه بیشتری به مراکز استانها، روستاها و مناطق خارج از پایتخت داشته باشیم تا مردم در آن مناطق ماندگار شوند و تمرکز جمعیت و امکانات بهصورت طبیعی به نقاط دیگر کشور منتقل شود. این اقدام را میتوان بسیار مناسب دانست.
پایتخت میتواند در جای خود باقی بماند
وی افزود: پایتخت میتواند در جای خود باقی بماند، اما برخی از وزارتخانهها و نهادهای رسمی کشور میتوانند در استانهای مختلف، شعب و جایگاههای قویتری داشته باشند تا پاسخگوی مردم باشند. به این ترتیب، بدون جابهجایی پایتخت هم، میتوان به هدف عدمتمرکز دست یافت. بنده بهعنوان کسی که در مدیریت شهری فعالیت میکنم و نظرات کارشناسان متعددی را بررسی کردهام، مخالف انتقال پایتخت هستم. رئیسجمهوری تاکید دارند که تصمیمگیریها، باید مبتنی بر نظر کارشناسان باشد. در این موضوع نیز نظرات مختلفی وجود دارد و نیاز به بررسی دقیقتر و تضارب آرا داریم.
این عضو شورای اسلامی شهر تهران در ادامه این گفتوگو خاطرنشان کرد: این موضوع طی دفعات مکرر مطرح شده و به نتیجه نرسیده است؛ چراکه نظرات مخالف همواره بر نظرات موافق غلبه داشتهاند. گزینههایی که مطرح میشوند، مانند شهرهای ساحلی، ویژگیهای تهران را ندارند. تهران بهعنوان مرکزیت کشور، بهدلیل ساختار جغرافیایی و زیرساختی خاص خود، از امکاناتی برخوردار است که دیگر شهرها فاقد آن هستند. مسئله انتقال پایتخت، فراتر از کاهش بار اداری از تهران است و مستلزم هزینههای سنگین و زمان طولانی است. در شرایط اقتصادی فعلی کشور و باوجود مشکلات منطقهای و جهانی، بهنظر من تمرکز روی این موضوع بهصلاح نیست. اولویتهای مهمتری مانند مسائل اقتصادی، نیازهای مردم و چالشهای زیستمحیطی نیز داریم که باید روی آنها متمرکز شویم.
نادعلی گفت: بهجای انتقال پایتخت، بهتر است روی راهحلهای پایدار برای مشکلات تهران، مانند آلودگی هوا و حملونقل عمومی، سرمایهگذاری کنیم.
با توسعه حملونقل عمومی و فرهنگسازی مناسب، میتوانیم شرایط زندگی در تهران را بهبود بخشیم. اگر این اقدامات بهنتیجه نرسد و این شهر به مکانی دلپذیر برای زندگی تبدیل نشود، ما در مدیریت شهری باید مسئولیت بپذیریم و جای خود را به افراد شایستهتر بدهیم. با رویکرد ملی و برنامهریزی درست، میتوان تحولات مثبتی در تهران و دیگر کلانشهرهای کشور ایجاد کرد.
سخن پایانی
همانطور که در این گزارش مشاهده کردید، موضوع انتقال پایتخت، بیشتر از آنکه موافق داشته باشد، مخالفانی اساسی دارد و طبق نظر کارشناسان و مخالفان انتقال پایتخت، اجرای چنین طرحی، تبعات خوبی برای پایتخت نخواهد داشت. امید است هر اقدامی که قرار است در این زمینه انجام گیرد، با مطالعه و تحقیق همراه باشد تا اگر این طرح اجرایی شد، چند سال دیگر به فکر تغییر دوباره پایتخت نیفتیم. از مسئولان محترم نیز تشکر میکنم که سعی دارند همواره با تحقیق و مطالعه کارها را انجام دهند.