ظرفیتهایی که مغفول ماندهاند
ظرفیتهای معدنی بسیاری در کشور وجود دارد که این ظرفیتها، نیازمند توجه مسئولان است تا بتوانیم این ظرفیتهای عظیم را به فرصت تبدیل کرده و بهترین استفاده را از آنها ببریم. شاید بهجرأت بتوان گفت که بیشتر تمرکز و توجه مسئولان امر در حوزه معدن، مربوط به فلزاتی است که بیشتر شناختهشدهاند و بازار صادراتی قابلتوجهی دارند. اما باید به این نکته توجه داشت که در ایران، سایر فلزاتی هم وجود دارند که کمتر توجهی به آنها شده است و میتوانند بازار صادراتی قابلتوجهی داشته باشند. نیاز است تا توجه بیشتری به این ظرفیتها شود و با گذشت زمان، بتوانیم از تمام ظرفیتهای معدنی موجود در کشور استفاده کنیم. ایران میتواند نام خود را در بازار جهانی محصولات معدنی به رخ همگان بکشد و برای محقق شدن چنین امری، نیازمند همت مسئولان و توجه آنها به حوزه معدن است که ظرفیت بالای اقتصادی و صادراتی دارد و بهدفعات، صحبت از جایگزینی آن بهجای نفت میشود.
وجود ۵۷ نوع ماده معدنی تجاری در کشور
آمار وجود محصولات معدنی در کشور را باید یک رقم قابلتوجه و البته منحصر به فرد دانست که البته، مورد بیمهری تعدادی از مسئولان کشور قرار گرفته است. ایران با دارا بودن تنوع غنی از منابعمعدنی، یکی از کشورهای صاحب ظرفیت بالای معدنی در جهان است. براساس آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت)، کشور بیش از ۵۷نوع ماده معدنی تجاری و ذخایر عظیم فلزی و غیرفلزی دارد که ارزش آنها به میلیاردها دلار میرسد. با این حال، باوجود این ظرفیتها، سهم ایران از بازار جهانی مواد معدنی کمتر از ظرفیت واقعی خود است و بخش قابلتوجهی از معادن بهدلیل فقدان برنامهریزی راهبردی و نقشههای عملیاتی دقیق، هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است. گزارشهای مرکز پژوهشهای معدنی ایران نشان میدهد که بیشتر تمرکز بر استخراج فلزات رایج مانند آهن، مس و روی بوده و بسیاری از مواد معدنی با ارزش بالا، مانند لیتیوم، نیکل و برخی کانیهای ویژه، هنوز بهصورت محدود شناسایی و بهرهبرداری میشوند. این محدودیتها موجب شده تا ایران نتواند بهطورکامل از ارزشافزوده زنجیره تولید و صادرات مواد معدنی بهرهمند شود.
ظرفیتهای معدنی زیر تیغ بیتوجهی
شهرام شریعتی، کارشناس و فعال حوزه صنعت و معدن، در ارتباط با ظرفیتهای حوزه معدن اظهار کرد: در ابتدا باید اشاره کنم که کشور ما، از ظرفیتها و منابعطبیعی بینظیری و بسیاری برخوردار است که متاسفانه، هنوز به درک دقیق و راهبردی از این منابع دست نیافتهایم. در صورتی که بخواهیم به منابع طبیعی کشور نگاهی کوتاه کنیم، باید اشاره کرد که هر ماده معدنی میتواند وزن خاص خود را داشته باشد و براساس آن، استراتژیک خاص تعریف شود. متاسفانه ما همیشه نگاه محدودی به فلزات رایج مانند آهن، مس، روی و کرومیت داشتهایم و از ارزش واقعی سایر مواد معدنی کشور غافل ماندهایم که این غفلت میتواند چالشهایی را در مسیر شکوفایی معدن داشته باشد.
شریعتی ادامه داد: در حال حاضر، ما نمیدانیم که در کشور، چه میزان از هر ماده معدنی وجود دارد و ارزش اقتصادی آن چقدر است و همچنین چه هزینهای برای استخراج و فرآوری آن نیاز است. این موضوع بسیار ناراحتکننده است که ما در کشور، هیچ نقشهراه شفافی برای ظرفیتیابی، تولید، ارزشافزوده و صادرات مواد معدنی نداریم و بخش دولتی نیز در این زمینه عملکرد چندان قوی نداشته است. بخش دولتی میتواند یکی از بازوهای پرتوان در صنعت معدن باشد که تاکنون عملکرد چشمگیری نداشته است.
مسیر توسعه محدود شد
وی با انتقاد از مدیریت منابعمعدنی گفت: بخش خصوصی تلاشهایی را انجام داده است، اما دولت بهدلیل ساختارهایی که در کشور وجود دارد، مسیر توسعه را محدود کرده است که چنین موضوعی میتواند موانع بسیاری را پیشروی توسعه اقتصاد و توسعه معادن بهوجود آورد. اقتصاد نیازمند باز بودن بازار بوده، اما متاسفانه سیاستهای موجود، همواره مانع از بهرهبرداری بهینه از ظرفیتها شده است. آسیب چنین اتفاقاتی، با گذشت زمان، خود را نشان میدهد.
شریعتی عنوان کرد: بدون شفافیت در ارزشگذاری معادن، تدوین نقشهراه و همچنین وزندهی علمی به مواد معدنی، امکان توسعه پایدار و افزایش صادرات وجود ندارد و چنین موضوعی را شاید باید زنگ خطری بزرگ دانست.
وی تصریح کرد: تاکنون نقشهراههای متعددی در بخش معدن نوشته شده، اما هیچیک به مرحله اجرا نرسیده است. تنها در صورت حمایت دولت و عدمممانعت از فعالیت بخش خصوصی واقعی، میتوان به آینده روشن این بخش امیدوار بود. شریعتی در پایان خاطرنشان کرد: تحریمها بخشی از مشکلات هستند، اما مدیریت داخلی و برنامهریزی بلندمدت در حوزه معدن، نقش کلیدی در بهرهبرداری از ظرفیتهای کشور دارد. اگر جلوی بخش خصوصی واقعی گرفته نشود و مسیر استاندارد و شفاف ایجاد شود، مواد معدنی ایران میتوانند به یکی از محورهای اصلی تولید، ارزشافزوده و صادرات کشور تبدیل شوند.
ظرفیتهایی که فراموش شدهاند
حوزه معدن کشور، ظرفیتهای فراوانی دارد که به بسیاری از این ظرفیتها که ارزش بالایی برای صادرات دارند، کمتوجهیهای بسیاری شده است. در این میان، کارشناسان و فعالان معدنی، اظهارات بسیاری را در ارتباط با عواقب نادیده گرفتن ظرفیتهای معدنی کردهاند.
امین صفری، کارشناس و فعال معدن در ارتباط با این موضوع که باید به ظرفیتهای معدنی در کشورتوجه بسیاری داشت به صمت گفت: وجود ذخایر انبوه مواد معدنی، بهویژه فلزات غیرآهنی، این فرصت را برای حوزه معدن و صنایعمعدنی کشور ایجاد کرده است تا با انجام اکتشافات بزرگ و استخراج این فلزات و فرآوری آنها باعث درآمدزایی و رشد اقتصادی شود. فلزاتی همچون مس، نیکل و روی در کشورهای پیشرو معدنی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. لازم به ذکر است که ما همچنان نتوانستهایم آنطور که باید از این ظرفیتها استفاده کنیم.
صفری ادامه داد: از لحاظ میزان ذخایر فلزات غیرآهنی، رگههای چشمگیری از مس، طلا، نیکل و سرب و روی را داریم. در واقع بهعلت وجود ذخایر مطلوب این مواد معدنی، استخراج و فرآوری آنها برای کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. در حوزه تولید کاتد مس و شمشهای سرب و روی نیز جزو ۱۰ کشور برتر دنیا هستیم؛ بنابراین ایران، هم از نظر میزان ذخایر و هم از نظر استخراج و فرآوری فلزات غیرآهنی در عرصه بینالملل دارای مزیت اقتصادی است.
واقعیت این است که بهاندازه ذخایری که داریم، آنگونه که بایدوشاید به این فلزات بها داده نمیشود. نسبت استخراج به ذخایر در ایران کمتر از میانگین جهانی است. کشورها معمولا طبق یک برنامه ۲۰ ساله، ۵ درصد از ذخایر معادن را در هر سال استخراج میکنند؛ اما در ایران این اتفاق رخ نمیدهد و ۲ تا ۳ درصد ذخایر را سالانه استخراج میکنیم. این امر به آن معناست که عملیات استخراج با سرعت کمتری پیگیری میشود و زمان بیشتری لازم است تا ذخایر اکتشافشده، استخراج و فرآوری شوند. طبیعتا این معضل باعث عقبافتادگی برنامهریزیهای اقتصادی و درآمدی کشور خواهد شد که بهنوبه خود میتواند بخشهای مختلف کشور را درگیر کند.
میزان سرمایهگذاری مطلوب نیست
وی بااشاره به اینکه سایر کشورهای معدنی، سرمایهگذاریهای بیشتری در زمینه فلزات غیرآهنی انجام میدهند، گفت: کشورهای دیگر اهمیت بیشتری برای فلزات غیرآهنی قائل هستند. شرکتهای بزرگ معدنی مانند گلنکور برنامههای مدونی برای اکتشاف، استخراج و فرآوری مواد معدنی دارند و فعالیتهای گستردهای در این حوزه انجام میدهند. بهعنوانمثال طی سالهای اخیر اهمیت مس بهعلت افزایش تولید خودروهای برقی بهشدت افزایش یافته که باعث جلبتوجه شرکتها و کشورهای معدنی به این فلز گرانبها شده است. بنا بر پیشبینیها بهدلیل افزایش چندبرابری مصرف و تقاضای مس در سالهای آینده، هم تولید و هم نرخ این فلز افزایش خواهد یافت. سایر فلزات مانند نیکل و روی نیز به همین ترتیب در سالهای آینده، ارزش بالاتری خواهند داشت و همین امر باعث مهم بودن این فلزات برای شرکتهای معدنی است. فعالان معدنی ایران نیز باید بهدنبال گسترش صنایع این فلزات در کشور باشند. بهنظر میرسد طی سالهای اخیر، بخش خصوصی پروژههایی برای بهبود اکتشاف و استخراج این دست از مواد معدنی آغاز کرده است. اما باید خاطرنشان کرد که هنوز به حد مطلوب سرمایهگذاری روی فلزات غیرآهنی نرسیدهایم. صفری درباره ظرفیت زیاد ایران در حوزه فلزات غیرآهنی هم گفت: کمربند فلززایی فلزات غیرآهنی از شمالغرب تا جنوبشرق کشور کشیده شده است. بهصورت سطحی در این مناطق از ایران اکتشافات کامل انجام گرفته و ظرفیت معدنی ایران مشخص شده است که از ظرفیت بالای معدنی کشور حکایت دارد. اما حفاریهای لازم و عمیق و پروازهای ژئوفیزیکی در فواصل کم انجام نگرفته و همچنین از روشهای نوین اکتشافی برای انجام اکتشافات تفصیلی استفاده نشده است. هر ماده معدنی و هر عنصری برای کشفشدن به مدلها و تجهیزات خاص خود نیاز دارد، اما در ایران تنوع زیادی در روشهای اکتشافی وجود ندارد. بیشتر سرمایهگذاریهای اکتشافی در حوزه سنگآهن انجام شده؛ اما در چند سال اخیر توجه شرکتهای خصوصی به فلزات غیرآهنی بیشتر شده است. بنابراین اکتشافات سطحی انجامگرفته صرفا ظرفیت زیاد کشور در حوزه فلزات غیرآهنی را نشان میدهد.
لزوم تشکیل کنسرسیوم تخصصی
وی تشکیل کنسرسیوم تخصصی برای فلزات غیرآهنی را از الزامات توسعه صنایع غیرآهنی دانست و عنوان کرد: باید بین مواد معدنی مختلف تمیز قائل شد. بهعنوانمثال، سنگآهن، مس، سرب و روی و طلا از مرحله اکتشاف تا فرآوری به روشها و تجهیزات خاصی نیاز دارند. در نتیجه پیشنهاد من این است که میتوان یککنسرسیوم یا شرکت بهعنوان متولی فلزات غیرآهنی تشکیل داد. بههمین ترتیب باید یکمتولی مشخص برای سنگآهن و همچنین متولی جداگانهای برای زغالسنگ در نظر گرفت. شرکتهای معدنی سایر کشورها معمولا بهسمت تخصصیشدن گام برمیدارند و هر یک بهصورت خاص روی یکروش فرآوری یا یککانی خاص تمرکز میکنند. اما برخلاف جریان جهانی شرکتهای ایرانی از تخصصیشدن پرهیز کرده و روی حوزههای مختلف سرمایهگذاری میکنند.
شرکتهای فولادی در حوزه مس یا سرب و روی سرمایهگذاری میکنند یا برعکس. این امر باعث میشود که تخصصگرایی در زنجیرههای ارزش کشور محو شود. حتی شرکتهای دولتی مانند تهیه و تولید مواد معدنی، ایمیدرو و سازمان انرژی اتمی در بخش اکتشافی خود بهصورت تخصصی تفکیک نشدهاند.
صفری در پایان خاطرنشان کرد: چه در بخش خصوصی و چه در بخش حاکمیتی باید بین مواد معدنی تفاوت قائل شد و از مرحله اکتشاف تا فرآوری، متناسب با علم روز همان ماده معدنی برنامهریزی و طرحریزی کرد. میتوان با انجام این کار و تشکیل شرکتها و کنسرسیومهای تخصصی، صنایع مربوط به فلزات غیرآهنی را رشد و گسترش داد و از مزیتهای اقتصادی آن در کشور بهرهمند شد. اگر شرکتهای مختلف در حوزههای یکدیگر وارد شوند و سرمایهگذاریهای غیرتخصصی انجام دهند، نتایج ضعیفی را که تا امروز ثبت کردهایم، دوباره تکرار خواهیم کرد.
سخن پایانی
اهمیت به سایر مواد و فلزات معدنی، باید موردتوجه مسئولان امر و معدنکاران قرار گیرد. آنطور که کارشناسان مطرح کردهاند، توجه به این ظرفیتها، میتواند بازار صادراتی محصولات معدنی را رونق بخشد و اقتصاد کشور را در مسیر فعال و پویا قرار دهد. امید است تا ایران بتواند در راستای صادرات محصولات معدنی، رقابت خوبی را با سایر کشورهای دارای معدن داشته باشد.