صلح اقتصادی؛ رویای تجارت آزاد در جهانی بیمرز
در جهانی که اقتصاد و سیاست همواره درهمتنیده و گرهخورده به یکدیگر پیش میروند، ایده جداسازی این دو حوزه بیش از آنکه خیالپردازی باشد، به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. تصور کنید روابط تجاری بدون تهدید تحریم، فشارهای ژئوپلتیک یا موانع ناشی از رقابتهای سیاسی جریان یابد؛ چنین وضعیتی نهتنها هزینههای تجارت را کاهش میدهد، بلکه شفافیت، اعتماد و پیشبینیپذیری را نیز به مناسبات اقتصادی بازمیگرداند. صلح اقتصادی بهمعنای ایجاد بستری است که در آن، کشورها فارغ از اختلافات سیاسی، منافع تجاری خود را دنبال کنند و بهجای رقابت در میدان سیاست، در عرصه تولید، نوآوری و تجارت به همکاری بپردازند. در چنین جهانی، رقابت نه بر سر نفوذ سیاسی، بلکه بر سر کیفیت کالا، نرخ مناسب و نوآوری فناورانه خواهد بود. نتیجه روشن است؛ شکوفایی تجارت جهانی، افزایش رفاه عمومی، جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی و تقویت امنیت اقتصادی. صلح اقتصادی میتواند مرزهای مصنوعی را کمرنگ و منطق همکاری را جایگزین منطق تقابل کند. این ایده نهتنها یک ضرورت برای کشورهای در حال توسعه است، بلکه برای قدرتهای بزرگ نیز بهمنزله تضمین ثبات در زنجیرههای تامین و جلوگیری از بحرانهای مالی جهانی خواهد بود.

تجارت جهانی در سایه صلح اقتصادی
وقتی سیاست از اقتصاد فاصله بگیرد، نخستین پیامد آن کاهش ریسک در مبادلات تجاری است. فعالان اقتصادی همواره از بیثباتی سیاسی بهعنوان مهمترین مانع رشد یاد میکنند؛ چراکه یک تنش کوچک در سطح روابط دیپلماتیک میتواند به تحریمهای سنگین یا محدودیتهای صادراتی تبدیل شود و بازارها را بهطور ناگهانی مختل کند.
صلح اقتصادی به کشورها این امکان را میدهد که بدون نگرانی از چنین موانعی، به توسعه تجارت خود بپردازند. جریان آزاد سرمایه و کالا، بهویژه در صنایع انرژی، فناوری و کشاورزی، میتواند جایگزین سیاستهای محدودکننده شود و به این ترتیب، انگیزه برای همکاری میان ملتها افزایش یابد.
تجارت جهانی در سایه صلح اقتصادی میتواند چنان رشدی را تجربه کند که رقابتهای سیاسی در برابر منافع اقتصادی رنگ ببازد. این رشد بهمعنای رونق بنادر، گسترش حملونقل بینالمللی و ایجاد فرصتهای شغلی در مقیاسی فراتر از مرزهای ملی است. کشورهایی که تاکنون به دلایل سیاسی در حاشیه اقتصاد جهانی قرار داشتهاند، میتوانند دوباره در متن تجارت جهانی جای گیرند و سهمی واقعی از رشد اقتصاد بینالملل بهدست آورند.
سرمایهگذاری و نوآوری در فضای عاری از تنش
سرمایه همواره بهدنبال امنیت و پیشبینیپذیری است. در فضایی که سایه سیاست بر اقتصاد سنگینی میکند، سرمایهگذاران خارجی تمایلی به ورود ندارند، زیرا کوچکترین تغییر سیاسی میتواند ارزش سرمایههای آنان را تهدید کند. اما صلح اقتصادی شرایطی فراهم میکند که سرمایه با اطمینان بیشتری جریان یابد.
نتیجه این اعتماد، رشد صنایع داخلی، انتقال فناوریهای نوین و توسعه زیرساختهای حیاتی است. کشورها میتوانند با جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، نهتنها ظرفیت تولیدی خود را افزایش دهند، بلکه به شبکه جهانی نوآوری نیز متصل شوند.
این فرآیند بهویژه برای کشورهای در حال توسعه حیاتی است؛ زیرا به آنها امکان میدهد شکاف تکنولوژیک خود با اقتصادهای پیشرفته را کاهش دهند.
از سوی دیگر، نوآوری در فضایی عاری از تنش سیاسی با سرعت بیشتری پیش میرود، چراکه همکاریهای علمی، پژوهشی و صنعتی بدون موانع مصنوعی گسترش مییابد. در چنین شرایطی، دانشگاهها و شرکتهای فناور میتوانند پروژههای مشترکی را دنبال کنند که نهتنها سودآور است، بلکه به حل مشکلات جهانی همچون تغییرات اقلیمی، کمبود منابع و بحران انرژی نیز کمک میکند.
زنجیرههای تامین و امنیت اقتصادی
یکی از جدیترین پیامدهای درهمتنیدگی سیاست و اقتصاد، بحرانهای زنجیره تامین در سالهای اخیر بوده است. از نیمهرساناها تا مواد غذایی و انرژی، بسیاری از صنایع جهان با اختلالهای ناشی از تنشهای ژئوپلتیک دستوپنجه نرم کردهاند. صلح اقتصادی میتواند این زنجیرهها را از بحرانهای غیرضروری نجات دهد و ثباتی ایجاد کند که برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان یکسان حیاتی است. در فضای همکاری اقتصادی، کشورها بهجای استفاده از ابزار تحریم یا محدودیت، بهدنبال تقویت مشارکت و همگرایی خواهند بود. امنیت اقتصادی در چنین شرایطی نه از رهگذر تقابل نظامی، بلکه از مسیر وابستگی متقابل اقتصادی بهدست میآید. وقتی یک کشور بداند که رفاه اقتصادیاش به تعامل سالم با دیگران وابسته است، انگیزهای برای ایجاد بحران نخواهد داشت. به این ترتیب، زنجیرههای تامین جهانی میتوانند برپایه اعتماد و همکاری بازطراحی شوند و بازارها از شوکهای ناگهانی رها شوند. چنین وضعیتی نهتنها رشد اقتصادی را پایدارتر میکند، بلکه به بنگاههای کوچک و متوسط نیز اجازه میدهد در فضای رقابتی و منصفانهتر فعالیت کنند.
صلح اقتصادی؛ کلید توسعه تجارت جهانی
مسعود دانشمند، کارشناس امور تجاری بااشاره به فرارسیدن روز جهانی صلح و بررسی صلح اقتصادی به صمت گفت: اگر مفهوم صلح را به عرصه اقتصاد تعمیم دهیم، بهمعنای جدایی اقتصاد از سیاست و ایجاد روابط تجاری بدون هیچگونه موضعگیری سیاسی میان کشورها خواهد بود.
تحقق صلح اقتصادی در سطح بینالمللی مساوی با برداشته شدن تمامی تحریمهاست. در چنین شرایطی کشورها براساس نیازهای اقتصادی خود با یکدیگر تعامل میکنند و این امر توسعه تجارت جهانی را بهدنبال خواهد داشت.
حذف تحریمها و کاهش قیمتها
دانشمند اظهار کرد: زمانی که تحریمهای اقتصادی کنار گذاشته شود، مبادلات جهانی توسعه مییابد و در نتیجه کالاها با هزینه کمتر بهدست مصرفکننده نهایی میرسد. در شرایط کنونی، اعمال تعرفهها و سیاستهای محدودکننده، همچون آنچه دولت ترامپ پیاده کرد، نوعی جنگ اقتصادی است که در نهایت هزینههای آن بر دوش مردم قرار میگیرد. در ایران نیز هزینههای ناشی از دور زدن تحریمها، توسط مصرفکننده پرداخت میشود؛ چه در قالب افزایش نرخ مواد اولیه که تولید را گرانتر میکند و چه در نرخ کالاهای آماده مصرف که با هزینه بیشتر بهدست مردم میرسد.
تجارت آزاد و رقابت سالم
این کارشناس تجاری بااشاره به مزایای تجارت آزاد اظهار کرد: اگر جنگهای اقتصادی از جمله تحریمها و تعرفهها کنار گذاشته شوند و تنها کیفیت کالا، شرایط تحویل و نحوه پرداخت معیار رقابت باشد، کالاها با نرخ مناسبتر و کیفیت بالاتر در اختیار مصرفکنندگان قرار خواهد گرفت. صلح اقتصادی بهمعنای فراهم شدن شرایط رقابت سالم است؛ رقابتی که هم بهنفع تولیدکنندگان و هم به سود مصرفکنندگان خواهد بود.
فرصتها و چالشهای ایران در تجارت آزاد
دانشمند بااشاره به چالشهای موجود در اقتصاد کشور اظهار کرد: در شرایط فعلی، ما هزینههای اضافی ناشی از تحریمها را متحمل میشویم، در حالی که اگر این محدودیتها برداشته شود، صادرات و واردات براساس قیمتهای واقعی انجام خواهد شد. در چنین وضعیتی، بازار سرمایه ایران میتواند با توازن میان صادرات و واردات به جایگاه بهتری برسد. برآوردها نشان میدهد، ایران توانایی دستیابی به حدود ۵۶ میلیارد دلار صادرات را دارد و در صورت حرکت جهان بهسمت تجارت آزاد، شرایط برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایرانی بسیار راحتتر خواهد شد.
سخن پایانی
صلح اقتصادی بیش از آنکه یک شعار آرمانگرایانه باشد، یک ضرورت عینی برای قرن بیستویکم است. جهان امروز با بحرانهای مشترکی روبهروست که هیچ کشوری بهتنهایی قادر به حل آنها نیست؛ از تغییرات اقلیمی گرفته تا ناامنی غذایی و کمبود انرژی.
در چنین بستری، جدا کردن سیاست از اقتصاد میتواند بهمعنای خلق یک نظم اقتصادی تازه باشد که در آن همکاری، جایگزین تقابل و منفعت مشترک، جایگزین منطق رقابت سیاسی شود. این مسیر، اگرچه چالشهای خاص خود را دارد و نیازمند اراده سیاسی قوی است، اما در بلندمدت سود آن برای همه کشورها روشن خواهد بود. تجارت آزاد، سرمایهگذاری امن، نوآوری فناورانه و ثبات زنجیرههای تامین تنها بخشی از دستاوردهای چنین رویکردی است. صلح اقتصادی، بیش از هرچیز، فرصتی است برای بازتعریف روابط جهانی برپایه منطق عقلانی و اقتصادی؛ فرصتی که اگر جدی گرفته شود، میتواند جهانی عادلانهتر، باثباتتر و مرفهتر برای همه بازیگران فراهم آورد.