نقدینگی کشور در دام شبهپول
شبهپول چگونه میتواند هم فرصت باشد، هم تهدید؟نقدینگی و جریان منابع مالی در اقتصاد ایران همواره یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذاران پولی و بانکی بوده است. بخش عمده نقدینگی کشور در قالب شبهپول ذخیره شده است و اثر آن بر اقتصاد بسته به شرایط اقتصادی و هماهنگی سیاستهای پولی و بانکی میتواند دوگانه باشد؛ گاهی ابزار کنترل تورم و گاهی محرک اختلال در بازارهای موازی. کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ شبهپول ذاتا مخرب نیست، بلکه ضعف در هدایت نقدینگی و عدمهماهنگی نرخ سود با تورم، آن را به عاملی خطرناک تبدیل کرده است. شبهپول در ادبیات اقتصادی شامل سپردههای مدتدار، اوراق دولتی و حسابهای سرمایهگذاری بانکی است که نقدشوندگی پایینی دارد. این بخش از نقدینگی برخلاف «پول» که شامل پول نقد و سپردههای دیداری میشود، نمیتواند بهسرعت وارد معاملات روزمره شده و اثر تورمی پایینی دارد. با این حال، در شرایط خاص اقتصادی، این منابع بالقوه میتوانند سریعا به پول پرقدرت تبدیل شده و بازارهای موازی را دچار اختلال کنند. تحلیلگران اقتصادی بااشاره به اجزای نقدینگی و نقش شبهپول معتقدند؛ شبهپول بهتنهایی و بدون دلیل نمیتواند عامل اصلی انحراف نقدینگی باشد و حجم بالای آن در نقدینگی، دلیل مستقیم انحراف نیست؛ بلکه چگونگی توزیع منابع و هماهنگی نرخهای سود بانکی است که مسیر نقدینگی را تعیین میکند. به این ترتیب شبهپول چگونه میتواند هم فرصت باشد، هم تهدید؟ صمت در همین زمینه با کارشناسان اقتصادی گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.

ناپایداری سیاستهای پولی و تغییر ناگهانی نرخ سود
اگر بانک مرکزی ناگهان نرخ سود را کاهش دهد، سپردهگذاران برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود، سپردهها را به پول نقد یا داراییهای جایگزین تبدیل میکنند. این تبدیل سریع، باعث انفجار نقدینگی در بازار میشود. در چنین حالتی شبهپول موج تورمی شدیدی بهراه میاندازد. اگر بانکها و دولت از طریق خلق سپردههای مدتدار (بدون پشتوانه تولیدی) اقدام به جذب منابع کنند، در واقع پایه پولی پنهان ایجاد میشود. این سیاست، فقط نقدینگی را فربه میکند بدون آنکه ظرفیت تولیدی کشور افزایش یابد. در نهایت این سپردهها، هنگام سررسید یا تغییر انتظارات، سریعا بهسمت بازارهای مصرفی و دارایی حرکت کرده و تورم سنگین به اقتصاد تحمیل میکنند. انباشت پول در حسابهای بانکی بلندمدت، باعث کمبود سرمایه در گردش بنگاهها میشود. بهجای اینکه منابع بهسمت تولید و اشتغال برود، در سیستم بانکی قفل میشود. این وضعیت رکود تولید را تشدید کرده و همزمان، ظرفیت جهش تورمی را در اقتصاد بالا میبرد. پول و شبهپول در اقتصاد هر کشور نقش کلیدی در هدایت نقدینگی و کنترل تورم ایفا میکنند. در کشورهای پیشرفته، مدیریت این ابزارها بهصورت دقیق و هماهنگ با سیاستهای پولی و مالی انجام میشود، در حالی که در کشورهای جنوبشرق آسیا، تجربههای متفاوتی از ترکیب پول، شبهپول و اثر آن بر رشد اقتصادی و ثبات بازارها مشاهده میشود. در کشورهای توسعهیافته مانند ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و ژاپن، سیستم بانکی بهگونهای طراحی شده است که پول و شبهپول بهدقت کنترل میشوند. کارشناسان اقتصادی در امریکا و اروپا بااشاره به تجربه چند دهه اخیر، اظهار میکنند که مدیریت نقدینگی و سیاستهای نرخ سود بانکی باید همزمان انجام شود. در بحران مالی ۲۰۰۸، بخش عمده نقدینگی بهصورت شبهپول ذخیره شد و بانکها با افزایش سپردههای مدتدار، توانستند از ایجاد فشار تورمی مستقیم جلوگیری کنند. با این حال، نقدینگی بالا در این کشورها بهعنوان یک ابزار بالقوه سیاستگذاری در نظر گرفته شد و با اقدامات متمرکز بانک مرکزی، مانند کاهش یا افزایش نرخ بهره، اثر آن بر اقتصاد مدیریت شد. یکی از نکات مهم در کشورهای پیشرفته، شفافیت و قدرت نظارت بانک مرکزی است. این کشورها با استفاده از دادههای دقیق، شاخصهای نقدینگی را بهصورت هفتگی و ماهانه پایش میکنند و سیاستهای خود را براساس تغییرات پول و شبهپول تنظیم میکنند. این امر باعث شده است تا شبهپول کمتر بهعنوان عامل تورم مستقیم عمل کند و در عوض، به پسانداز بلندمدت و سرمایهگذاری مولد هدایت شود. در کشورهای جنوبشرق آسیا مانند مالزی و سنگاپور نیز، مدیریت پول و شبهپول بهشکلی هوشمندانه و منطبق با سیاستهای اقتصادی کلان است. بانکهای مرکزی این کشورها با درک نقش شبهپول بهعنوان ابزار کنترل نقدینگی، اقداماتی مانند تغییر نرخ سود سپردهها، اعمال محدودیتهای اعتباری و هدایت سرمایه بهسمت تولید و سرمایهگذاریهای مولد را اجرا میکنند. تجربه کشورهای پیشرفته و جنوبشرق آسیا نشان میدهد که سهم بالای شبهپول در نقدینگی لزوما عامل تورم یا انحراف نقدینگی نیست؛ بلکه نحوه مدیریت و هدایت آن، شفافیت بانک مرکزی و هماهنگی سیاستهای پولی و مالی، تعیینکننده اثر آن بر اقتصاد است. در ایران، یکی از چالشهای اصلی، همین عدمهماهنگی و ضعف در هدایت نقدینگی است؛ در حالی که در مالزی و سنگاپور، بانکهای مرکزی با ابزارهای دقیق و سیاستهای شفاف، شبهپول را به یک ابزار کنترلشده برای پسانداز و سرمایهگذاری تبدیل کردهاند. در این میان یکی از درسهای مهم برای ایران، توجه به نرخ بهره واقعی و ابزارهای تشویقی برای سپردههای بلندمدت است. در سنگاپور، نرخ بهره سپردهها معمولا با تورم هماهنگ است و این امر موجب میشود سپردهگذاران تمایل به نگه داشتن منابع خود در بانک داشته باشند و نقدینگی بهسمت بازارهای سوداگرانه هدایت نشود. این رویکرد باعث کنترل انتظارات تورمی و ثبات بازارهای مالی شده است. همچنین، در مالزی، بانک مرکزی با ابزارهای متنوع، مانند انتشار اوراق قرضه کوتاهمدت و ایجاد محدودیتهای اعتباری برای بازارهای پرریسک، جریان شبهپول را بهسمت فعالیتهای مولد هدایت میکند. تجربه این کشورها نشان میدهد که کنترل گردش نقدینگی و هماهنگی سیاستهای پولی و مالی، کلید مدیریت صحیح شبهپول و جلوگیری از اثرات منفی آن بر بازارها و تورم است. کارشناسان اقتصادی در جنوبشرق آسیا بااشاره به تجربه بحرانهای گذشته، تاکید دارند که شفافیت اطلاعات بانکی، پایش مستمر شاخصهای نقدینگی و پیشبینی رفتار بازارها، نقش مهمی در جلوگیری از اختلالات ناشی از شبهپول دارد. بهگفته آنها، بدون چنین سازکارهایی، حتی حجم متوسط شبهپول میتواند باعث بیثباتی در بازارهای موازی شود و به کل اقتصاد آسیب برساند. جمعبندی تجارب کشورهای پیشرفته و جنوبشرق آسیا نشان میدهد که مدیریت شبهپول و هدایت نقدینگی بهسمت تولید و سرمایهگذاری مولد، نیازمند پیشبینی رفتار بازار، ابزارهای سیاستی مناسب و ثبات اقتصادی است. در این کشورها، شبهپول بهعنوان ابزار سیاستگذاری و نه تهدید اقتصادی در نظر گرفته میشود، در حالی که در اقتصادهایی با سیاستهای غیرهماهنگ، این منابع بالقوه میتوانند محرک تورم و بیثباتی شوند.
شبهپول در اقتصاد ایران؛ ابزار بالقوه تورم یا عامل اصلی انحراف نقدینگی؟
شاهین شایان، تحلیلگر اقتصادی بااشاره به ترکیب نقدینگی و نقش شبهپول در اقتصاد ایران، اظهار کرد: شبهپول ذاتا مخرب نیست، اما در شرایط خاص و عدمهماهنگی سیاستهای پولی میتواند موج تورمی ایجاد کرده و جهتدهی نقدینگی را از مسیر تولید منحرف کند.
این تحلیلگر اقتصادی، در گفتوگو با صمت، بااشاره به اهمیت شناخت اجزای نقدینگی در مدیریت اقتصادی، بیان کرد: در ادبیات اقتصاد پولی، نقدینگی و اجزای آن معمولا با شاخصهای M۱ و M۲ دستهبندی میشوند که شبهپول نیز با همین اصطلاحات مشخص میشود. وی افزود: M۱ شامل پول نقد در دست مردم و سپردههای دیداری یعنی حسابهای جاری بانکی است. این بخش کاملا نقدشونده بوده و برای معاملات روزمره استفاده میشود و اثر مستقیم و سریع بر تورم و قدرت خرید دارد.
شایان با تاکید بر ماهیت M۲ اظهارکرد: M۲ شامل M۱ و شبهپول است، یعنی سپردههای مدتدار، اوراق دولتی و حسابهای سرمایهگذاری بانکی. شبهپول بخشی از M۲ است که نقدشوندگی پایینتر دارد و معمولا برای سرمایهگذاری یا پسانداز بلندمدت استفاده میشود. در شرایط عادی، اثر تورمی آن کند است، اما در مواقع خاص که این منابع آزاد شوند، میتواند سریعا به پول پرقدرت تبدیل شده و موج تورمی ایجاد کند. وی بااشاره به شایعه رایج درباره نقش شبهپول در انحراف نقدینگی، توضیح داد: شبهپول بهتنهایی و بدوندلیل نمیتواند عامل اصلی انحراف نقدینگی باشد. حجم بالای آن در نقدینگی دلیل مستقیم انحراف نیست، بلکه چگونگی توزیع منابع و هماهنگی نرخهای سودی است که بانکها ارائه میکنند.
شایان با بیان آمار جهانی افزود: تا پایان سال ۲۰۲۴، حجم پول و شبهپول در دنیا حدود ۹۵ تریلیون دلار بوده، در حالی که تولید ناخالص داخلی جهان حدود ۱۱۵تریلیون دلار است. این یعنی شبهپول بالای ۹۰ درصد GDP دنیا را تشکیل میدهد.
وی با تمرکز بر وضعیت ایران اظهار کرد: اگر GDP ایران حدود ۴۶۰ میلیارد دلار باشد، شبهپول یا M۲ ما حدود ۱۷۰ تا ۲۰۰میلیارد دلار برآورد میشود. اما این ارقام به خودی خود دلیل انحراف نقدینگی نیست. انحراف نقدینگی بیشتر ناشی از چگونگی توزیع منابع و عدمهدایت آن بهسمت خلق ارزش اقتصادی است.
شایان بااشاره به اثر تورم بر رفتار سپردهگذاران، توضیح داد: زمانی که نرخ تورم بالاتر از نرخ سود سپردههای بانکی باشد، افراد برای حفظ ارزش پول خود، منابعشان را از بانک خارج کرده و در بازارهای موازی مانند طلا و ارز سرمایهگذاری میکنند. این فرآیند باعث انحراف نقدینگی از مسیر تولید میشود.
وی افزود: بنابراین انحراف نقدینگی نه بهدلیل وجود شبهپول، بلکه بهدلیل عدمهماهنگی نرخ سود بانکی و نرخ تورم رخ میدهد. بهعنوانمثال، فردی ممکن است با ۱۰۰هزار تومان سپرده، ۵۰۰ هزار تومان وام دریافت کند. این وام میتواند اثرات تورمی داشته باشد. بنابراین، حجم بالای شبهپول بهتنهایی تورمزا نیست و عوامل دیگری مانند نرخ تورم و سیاستهای پولی باید دست بهدست هم دهند تا این مسئله محقق شود.
شایان با جمعبندی گفت: تورم و بیثباتی اقتصادی، محرک اصلی انحراف نقدینگی هستند. مدیریت مناسب نرخهای سود و هماهنگی با سیاستهای پولی میتواند شبهپول را به ابزاری کنترلشده برای پسانداز و سرمایهگذاری مولد تبدیل کند، نه منبعی برای ایجاد تورم و بیثباتی.
شمشیر دولبه شبهپول
محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی بااشاره به نقش شبهپول در نقدینگی کشور، اظهار کرد: شبهپول ذاتا ابزار مخرب نیست، اما در شرایط بیثبات اقتصادی میتواند بازارهای موازی را دچار اختلال کرده و جهت نقدینگی را از مسیر تولید منحرف کند.
محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با صمت، بااشاره به ماهیت شبهپول توضیح داد: شبهپول در واقع سپردههای نقدی با قابلیت نقدشوندگی پایین است که بسته به شرایط اقتصادی میتواند بهسمت بازارهایی جریان پیدا کند که ظرفیت جذب دارند.
وی افزود: وقتی سهم شبهپول در نقدینگی بالا باشد، بخش بزرگی از منابع در سپردهها قفل میشوند. این امر باعث کاهش سرعت گردش پول شده و اثر ضدتورمی ایجاد میکند. از سوی دیگر، دولت میتواند از طریق تغییر نرخ سود سپردهها، جریان نقدینگی را مدیریت کند.
فیاضی بااشاره به محدودیتهای سیاستگذاری در ایران اظهارکرد: اگر دولت نرخ سود را افزایش دهد، بخش زیادی از پولها در سپردههای بلندمدت قفل میشود. اما در شرایط تورمی که نرخ سود واقعی چشمگیر نیست، شبهپول میتواند وارد بازارهایی شود که ظرفیت سوداگری دارند و تعادل سایر بازارها را به هم بزند.
وی گفت: در ایران، نرخ سود سپردهها معمولا بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است. در چنین شرایطی، دولت نمیتواند با ابزار نرخ سود، جریان نقدینگی را بهشکل موثر کنترل کند. برای اینکه سپردهگذار دارایی خود را از شبکه بانکی خارج نکند، حداقل نرخ سود واقعی باید بهگونهای باشد که سپردهها جذاب بمانند؛ بهعنوانمثال نرخ سودی معادل ۵۰ درصد که هم شبکه بانکی توان پرداخت آن را ندارد و هم ثبات اقتصادی و مهار تورم فراهم نیست. فیاضی با نظر به جنبههای دوگانه شبهپول افزود: شبهپول یک شمشیر دولبه است. در شرایط پایدار، افزایش آن باعث کاهش سرعت گردش پول و کنترل نرخ تورم میشود. اما در شرایط بیثبات اقتصادی، این ابزار میتواند بازارهای موازی را از تعادل خارج کند. وی اظهار کرد: برای مثال اگر انتظارات اقتصادی تغییر کند، نرخ سود کاهش یابد یا بازارهای موازی جذاب شوند، شبهپول میتواند سریعا به پول نقد تبدیل شده و موجی از نقدینگی را بهسمت این بازارها هدایت کند.
فیاضی بااشاره به عوامل مخرب تاکید کرد: سیاستهای پولی و بانکی، تغییر نرخ بهره و بیثباتی اقتصادی از جمله عواملی هستند که میتوانند شبهپول را به عاملی آسیبزننده برای اقتصاد تبدیل کنند، نهتنها ابزاری برای پسانداز و کنترل تورم.
سخن پایانی
شبهپول در اقتصاد ایران، ابزار دوگانهای است که میتواند هم کنترلکننده تورم و هم محرک نوسانات بازار باشد. نقش اصلی این ابزار نه در ذات خود، بلکه در نحوه مدیریت و سیاستگذاری بانک مرکزی و شبکه بانکی است. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تنها با ایجاد ثبات اقتصادی، هماهنگی نرخ سود و سیاستهای پولی کارآمد، میتوان مسیر نقدینگی را بهسمت فعالیتهای مولد هدایت کرد و از اثرات مخرب بالقوه شبهپول جلوگیری کرد. در غیر این صورت، حجم بالای شبهپول که بیش از ۷۰ درصد نقدینگی کشور را تشکیل میدهد، میتواند سریعا به موجی از نوسانات در بازارهای موازی تبدیل شود و تعادل اقتصاد را بهخطر اندازد.